كرانچار: حاضرم سوم باشم اما ناپاک قهرمان نشوم

فرهاد عشوندی

مودب و خوش برخورد؛ همانگونه که با طرفداران، بازیکنان و مدیران تیمش است. این جنس رفتار او را با خبرنگاران هم می بینیم. بعد از تساوی با پرسپولیس، پیشنهاد گفت و گو با او را می دهیم، در هتل. ابتدا ما را به کمپ تمرینی سپاهان دعوت می کند ولی وقتی سگرمه هایمان در هم می رود، راه نزدیکتری را انتخاب می کند: «پس زحمت بکشید فردا ساعت 9 صبح از خواب بیدار شوید و بیایید هتل.» فردا صبح، راس همان ساعتی که قول داده منتظر ما در لابی نشسته. مرزبان دستیار او نیز زحمت ترجمه حرف هایش را می کشد. این دومین گفت و گوی رودروی ماست در اصفهان. مثل گفت و گوی اول، اصلا به حاشیه نمی رود. لطافت و مهربانی در حرف های حاشیه ای اش نیز موج می زند. کرانچار سعی می کند توضیح بدهد، از بعد فنی بگوید و از اعتمادی که بین او و بازیکنانش هست، نه درباره تیم حریف و شرایط دیگران. حرف های کرانچار به خوبی نشان می دهد چقدر حرفه ای است...

*از این شروع کنیم که چرا برگشتید؟ شما که نتایج بدی هم با مونته نگرو نگرفته بودید؟

این سئوال را تا حالا چند بار از من پرسیدند. راستش من شانس تمدید قرارداد با مونتنگرو را داشتم و آنها از نتایجم راضی بودند. اما خودم دو دل بودم صحبتی شده بود درباره حضورم در تیم ملی کشورم ، کرواسی. برای همین بود که با مونتنگرو تمدید نکردم اما بعد که کرواسی نشد ، با پیشنهاد سپاهان مواجه شدم. تیمی که از قبل می شناختمش و تجربه موفقی که از کار با پرسپولیس داشتم ، باعث شد تا بیشتر راغب به پذیرش این پیشنهاد باشم. چون فکر می کردم با گروه همکارانم در سپاهان می توانم موفق باشم.

*سپاهان در حال حاضر یکی از موفق ترین تیم های فصل است. پیش از اینکه شما بیائید، وضعیت این باشگاه جالب نبود. بعد از تغییرات مدیریتی، لوکا بوناچیچ سرمربی این تیم شد اما نتوانست به موفقیتی دست پیدا کند. چطور شد که به این شرایط رسیدید؟

مهترین فاکتور این بود که تیم جو خوبی داشت. از ابتدای کار همین بود. ما وقتی آمدیم، احساس کردیم شرایط مهیاست و بازیکنان می گویند، دو فردی که به کادر اضافه شده اند، کیفیت بالایی دارند و قابل اعتماد هستند. فکر می کنم این اعتماد، یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت ما بود. از طرف دیگر من می دانسنم که یکسری مشکلات داخلی در این تیم وجود دارد و برای از بین بردن آنها باید ارتباطات خوبی در تیم برقرار کنیم. از همان ابتدا تمرکز خود را روی این گذاشتیم که بین بازیکنان ارتباط خوبی برقرار کنیم. سپس دوباره یک پیوند اعتمادی بین باشگاه و طرفداران برقرار کنیم. می خواستیم این اعتماد داخل تیم هم باشد. هدف ما این بود که جوی درست کنیم تا بتوانیم در مرحله بعد، از نظر فنی کار را پیش ببریم. همان موقع من ایمان داشتم که کیفیت سپاهان، بسیار بالاست. می دانستم این تیم از نظر فنی جا دارد برای کار به همین دلیل سریعا راهی پیدا کردیم تا بازیکنان بتوانند این کیفیت خود را بروز بدهند. با برنامه های منظم تمرینی، موفق شدیم این کیفیت را افزایش دهیم. یکی از مهمترین هدف های ما از بین بردن مسایل حاشیه ای بود که پیرامون تیم وجود داشت. در عین حال باید تمرکز بازیکنان را بالا می بردیم. فکر می کنم ما نتیجه اعتماد به یکدیگر را گرفتیم. دوباره تبدیل به یک تیم شدیم. این جو مثبتی که شکل گرفت باعث شد ما با اینجا برسیم و به موفقیت دست پیدا کنیم.

*زمانی که به ایرن آمدید، یک دوره با مونته نگرو موفقیت هایی خوبی به دست آوردید. می شد که در این تیم بمانید ولی تصمیم گرفتید که به ایران برگردید. بی شک الان ایرانی ها معتقد هستند که پرسپولیس با شما برخورد خوبی نکرد و حتی در حق تان جفا شد. نظر خودتان در این باره چیست؟

درباره مونته نگرو چیزی که گفتید درست است. البته یک جریاناتی هم وجود داشت. ما نتایجی خوبی با این تیم گرفتیم، با تیمی که در واقع شانس زیادی برای موفقیت نداشت ولی ما توانستیم در آنجا به موفقیت برسیم. هواداران با تیم ملی ارتباط خوبی گرفته بودند و ما داشتیم به طرفی می رفتیم که، آرزو تلقی می شد. قصد داشتیم تیم را برای رقابت های اروپایی آماده کنیم ولی به دنبال پیشنهادی که فدراسیون کرواسی داد، کار کمی خراب شد. بحث حضور من در تیم ملی کشورم مطرح شد و همین خبر بین ما و مونته نگرو اختلافی به وجود آورد که بعد نتوانستیم بر سر تمدید قرارداد به جمع بندی برسیم و ناچار به جدایی شدیم. بعد از جدایی من، متاسفانه مونته نگرو دیگر موفقیت نداشت و در دو بازی رفت و برگشت به اسلواکی باخت که این برایم بسیار ناراحت کننده بود. رسانه ها و مردم مونته نگرو بعد از این شکست ها با من همراه شدند و انتقاد زیادی به فدراسیون فوتبال کشورشان داشتند، چرا که همه چیز داشت خوب پیش می رفت ولی اجازه ندادند انی همکاری ادامه پیدا کند.

*البته بخش دوم سوال را پاسخ ندادید...

وقتی قرار شد به ایران برگردم و به تیمی مثل سپاهان بروم، دیگر نیازی به فکر کردن نبود. من فورا به پیشنهاد این تیم پاسخ مثبت دادم چون سپاهان تیم بزرگی در تاریخ ایران و آسیاست. آنها فصل قبل قهرمان شده بودند و من از زمان حضور در پرسپولیس، این تیم را به خوبی می شناختم. همانطور که در ابتدای حرف هایم گفتم، سپاهان به جایی رسیده بود که نیاز داشت تا دوباره اعتماد به نفس بگیرد. من ایمان داشتم می توانیم در این تیم موفق باشیم چون قصد داشتم یک کار فوق العاده و جدی با این تیم کنم. بارها گفته ام، در پرسپولیس هم همه چیز برای ما خوب بود. رابطه خوبی با هوادران داشتم و این رابطه انسانی در نتایج ما هم تاثیر داشت. وقتی من از پرسپولیس جدا شدم، تیم سوم بود ولی چون باشگاه در آن مقطع می خواست قهرمان شود، به همین دلیل تصمیم به تغییرات گرفتند. دوباره اعتراف می کنم این جدایی فوق العاده با کلاس و بسیار مهربانانه بود. امیدوارم تمام جدایی ها مثل جدایی من و پرسپولیس باشد. وقتی تصمیم گرفتم دوباره برگردم، حتی این موضوع روی تصمیمم تاثیرگذار بود و خواستم که دوباره برگردم و در این لیگ کار کنم.

*در حقیقت شما این جدایی را خیلی راحت قبول کردید و راحت این شوک را پذیرفتید. حتی دو روز هم تیم را تمرین دادید تا نشان دادید چقدر راحت با این مسئله کنار آمده اید.

چون ما خیلی انسانی و ورزشی از هم جدا شدیم. خیلی راحت پذیرفتم که این جدایی باید صورت می گرفت. تیم می خواست قهرمان شود و ما سوم بودیم. وقتی باشگاه از من خواست، به راحتی آن را قبول کردم چون دایی را هم می شناختم. وقتی من رفتم، احترام ها سرجایش ماند و هنوز هم بین ما وجود دارد.

*شما انگار مطمئن بودید که آن تیم قهرمان نمی شود چرا که قول قهرمانی ندادید. در نهایت هم نشد...

دو هفته قبل از اینکه بازی های لیگ شروع شود، من به پرسپولیس رفتم. تیم بسته شده بود و من سناحت زیادی از مسابقات و همینطور تیم نداشتم. طبیعتا تیم های بزرگی مثل پرسپولیس همیشه برای قهرمانی مبارزه می کنند. ما هم سعی کردیم که نتایج خوبی در تیم به دست بیاوریم. به نظر خودم، اتفاقا ما در پرسپولیس خوب کار کردیم و داشتیم به صدر جدول نزدیک می شدیم. در ان زمان یک بازی مهم برگزار کردیم که مقابل همین سپاهان بود. اگر می توانستیم ان مسابقه را ببریم یک گام خیلی بزرگ در راه قهرمانی برمی داشتیم ولی شکست خوردیم تا فاصله ما با صدر زیاد شود و در هفته های بعد از آن نیز نتوانیم به صدر برسیم. به همین دلیل جدا شدیم.

*در واقع سپاهان یک بار باعث جدایی شما از ایران شد و یک بار هم شما را برگرداند!

(خنده) طبیعتا کار خوب من با پرسپولیس باعث شد که سپاهان من را بخواهد و بخواهند که با هم کار کنیم. بعد از این جریان بود که مجموعه پرسپولیس از هواداران گرفته تا برخی از اطرافیان تیم، هر وقت من را می بینند می گویند جدایی تو از پرسپولیس یک اشتباه بزرگ بود که انجام دادند. ولی من این مسئله را پذیرفته بودم و در واقع، آن اتفاق جزئی از زندگی من شده بود.

*خوب می دانیم که این اخلاق و آرامش شما می تواند به تیم موفقیت زیادی کند.. شما دوست دارید همه چیز را با آرامش حل کنید. چقدر این مسئله باعث موفقیت شما شده و چقدر این مسایل فنی و آنالیز درستی که دارید؟

50 درصد از موفقیت تیم به خاطر همین آرامش و اخلاق است و 50 درصد نیز به خاطر کار روی مسایل فنی. کاری که ما از ابتدا انجام دادیم این بود که روی یک سیستم کاری تمرینات را انجام بدهیم. همان اعتمادی که به شما گفتم در کار ما بسیار تاثیرگذار بود و باعث شد هر دو طرف، همدیگر را باور کنیم.

*شما معمولا قول قهرمانی نمی دهید ولی می گویند در تیم های بزرگ یک بخشی از کار همین قول ها و شوآف هایی است که مربیان انجام می دهند. مثلا در خود کرواسی نیز این موضوع وجود دارد.

اتفاقا من همیشه با تیم هایی که بوده ام، می خواستم جام بگیرم. من با دینامو راگرب که بودم گفتم می توانیم به رقابت های لیگ قهرمانان اروپا برویم و حتی در لیگ و حذفی نیز قهمران شویم. با آنکه تیم های بهتری نسبت به ما از جمله هایدوک وجودداشت ولی من با توجه به خریدهای خوب و ساماندهی درست تیم، گفتم که می توانیم برای قهرمانی مبارزه کنیم و جام بگیریم که اتفاقا گرفتیم. من در زندگی همیهش خواسته ام که مبارزه کنم. با توجه به شرایطی که در سپاهان وجود داشت اما سعی نکردم در همان بدو ورود بازیکنان را در استرس قرار دهم. با اینکه اطلاعات خوبی از تیم و کیفیتش داشتم ولی به خاطر آرامش باید یکسری مسایل را رعایت می کردیم و حرف هایی نمی زدیم. ولی همیشه اینطور نیست. یادم می آید با کرواسی در گروهی سخت در مقدماتی جام جهانی قرار داشتیم که سوئد و بلغارستان نسبت به ما بسیار اوضاع بهتری داشتند ولی من گفتم باید به جام جهانی برویم که این اتفاق رخ داد و ما با قدرت به موفقیت رسیدیم. وقتی هم به مونته نگرو رفتم گفتم ما برای مقام اول یا دوم می جنگیم. با حضور انگلیس خیلی ها گفتند حرف هایی عجیب می زنی و شما نمی توانید اول شوید ولی ما شدیم.

*حالا که اوضاع در سپاهان جوری شده که بتوانید چنین حرف هایی بزنید...

بله، از آنجا که ما توانستیم از رده های پائین به بالا برسیم و با توجه به شرایطی که داریم به جرات می گویم شانس اول قهرمانی هستیم. استقلال نزدیک ماست و تراکتورسازی ولی ما داریم به خوبی مبارزه می کنیم و شک نکنید، فقط قهرمانی می خواهیم.

*به نظر می رسد دو مشکل دارید. در بازی پرسپولیس ما استرس را در بین بازیکان شما می دادیم. ظاهرا روی مسایل داوری هم حساس شده اید و انگار این احساس را دارید که شاید داوری ها به ضرر شما تمام شود.

اینکه بازیکنان ما استرس دارند، طبیعتا درست است. مگر می شود روی تیمی فشار وجود نداشته باشد. این فشار واقعا وجود دارد ولی من شک ندارم بازیکنانم می توانند با احساس خوبی از این مرز رد شوند. فراموش نکنید سپاهان بازیکنانی دارد که دو بار پیاپی قهرمان شده اند و یک بار هم در فینال لیگ قهرمانان باز کرده اند و می توانند با تجربه بزرگ شان، به تیم کمک زیادی کنند. در بازی پرسپولیس، واقعا فشار زیادی روی تیم وجود داشت ولی اگر ما قهرمان می شدیم شک نکنید 90 درصد از راه قهرمانی را رفته بودیم ولی متاسفانه نشد. اما شک ندارم که بازیکنان من با قدرت می توانند روی خط قهرمانی حرکت کنند.

*فکر نمی کنی برای قهرمان شدن به این نیاز داری که کمی هم حاشیه داشته باشی. معمولا در فوتبال ما کسی قهرمان می شود که بیشتر هیاهو به راه بیاندازد و آب را گل آلود کند!

وقتی که ما رفتیم به بازی با تراکتورسازی و ساعت 10 صبح یک تماشاگر می گوید «توزی» بازی می کند، بازیکنی که به حکم انضباطی محروم بوده است. ما همیشه گفتیم که دوست داریم بازیکنان بتوانند بازی کنند اما می گوییم ما روی بازی تیم حریف برنامه ریزی می کنیم. چرا این مسئله را از ما مخفی کرده بودند؟ ما از آقای نبی پرسیدیم ، از بخشش توزی اطلاعی نداشت . در سایت فدراسیون هم حتی ننوشته بودند . این چیزی است که ما درباره اش می گوییم می خواهند هدفمند به سپاهان ضربه بزنند. درهمین بازی سپاهان و پرسپولیس هم در شرایط 50-50 را به سوت حریف زدند. این ها داوری است و ما به آن اعتراض داریم اما می پذیریم که فنی باشد اما درباره اتفاقات دیگر مثل... می گویم ما هیچ وقت شرافت مربیگری مان را برای یک قهرمانی نمی فروشیم. اگر بازیکنی مثل توزی ، 2 بازی محروم می شد ، می گفتیم به یکی از بازی هایش عفو خورده اما یک جلسه محرومیت را که نمی شود بخشید. این چیزی است که برایش پاسخی پیدا نمی کنم. این را با تمام جان و دلم می گویم ، ما حاضریم دوم یا سوم بشویم اما برای رسیدن به یک قهرمانی ناپاک ، شرافت مان را نفروشیم.

*می شود جنتلمن بود و قهرمان شد؟

فراتر از این. ما می خواهیم انسان باشیم و با معرفت و قهرمان هم بشویم.

نويسنده برنده نوبل ادبیات از زندگی در ایران و نوشتن می‌گوید
حسين عيدي زاده: دوریس لسینگ متولد 22 اکتبر 1919 در کرمانشاه ایران و برنده نوبل ادبیات سال 2007 است. ادبیات داستانی لسینگ به طور کلی به سه دوره تقسیم می‌شود: تم کمونیستی (1944-1956) به زمانی مربوط می‌شود که او به شکل رادیکال درباره مباحث اجتماعی می‌نوشت ولی پس از سرکوب قیام مردم مجارستان به ‌وسیله ارتش سرخ در سال 1956 ضدکمونیست شد. (او در سال 1985 با نوشتن «تروریست خوب» بازگشتی به این دوره ادبی خود داشت)؛ تم روان‌شناسانه (1956-1969) و پس از آن تم صوفیانه که در زمینه‌ای علمی-تخیلی ...
حكيم عمر خيام در يك نگاه/اسرار ازل را نه تو داني و نه من
گروه شعر و ادب- سوري مقدم: غياث­الدين عمربن‌ابراهيم نيشابوري(527-439 ه.ق) در روزگار سلجوقيان (590-429 ه.ق) كه يكي از درخشان­ترين دوره تاريخ ايران از حيث ظهور نوابغ و بزرگان علم و انديشه بود، مي­زيست. او كه معاصر آلب‌ارسلان(465-455 ه.ق) و ملك‌شاه سلجوقي(485- 465 ه. ق) بود، تقويم ملك‌شاهي مشهور به زيج جلالي را با همراهي ابوالعباس فضل­بن‌محمد لوكري­ مروزي، عبدالرحمن خازني، ابن­كوشك معموري بيهقي، ابوالمظفر اسفرازي و ميمون نجيب واسطي و ديگران براي همين سلطان مرتب كرد. خيام يك بار براي سفر حج از نيشابور خارج شد و بار ديگر به بخارا، ...
پوشكين، يگانه پديده روح روسي
گروه شعر و ادب- فضل‌اله رفان: الكساندر پوشكين (1799-1837) شاعر، نويسنده، نمايشنامه‌‌نويس و بنيان‌گذار ادبيات نوين روسيه، در مسكو متولد شد. نياي مادري‌اش سياهي حبشي بود. از تبار «هانيبال»ها، كه در دستگاه پتركبير به سرداري رسيده بود و از پدر نسب به «بايارها» يعني ملّاكان بزرگ روسيه باستان مي‌برد و در هر حال به تبار خود مي‌باليد. ماكسيم گوركي او را «سرآغاز همه آغازها» دانست. يكي از همكلاسي‌هايش، در مدرسه «تزارسكويه‌سلو» او را فوق‌العاده پرحرارت، حساس و آتشين مزاج وصف مي‌كند. «هنري ترويا» در شرح حال او مي‌نويسد: «در هفده سالگي ...
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
:: آواز و آگاهی
:: با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
:: تماس با ما
:: درباره ما
:: اخبار
:: اسرار ویبره (۴)
:: فالستو صدای سر نیست
:: خیال‌بافی‌های عاشقانه
:: سخن مدیرمسئول
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره :
تاریخ :
سال :
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
تماس با ما
درباره ما
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
اخبار
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح