نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني

ايمان هنرپور

ديويد كراننبرگ كارگرداني شناخته شده است كه توانايي فوق‌العاده­اي در ساختن فيلم‌هاي ژانر ترسناك را در خود دارد. در سال­هاي نزديك هفتاد سالگي او شجاعت وصف­ناپذيري را در ساختن فيلمي به خرج داده كه بيان­گر يكي از سؤال برانگيزترين مشاجرات در تاريخ روانكاوي معاصر است يعني ارتباط  فرويد و يونگ.

داستان فيلم "يك روش خطرناك" در واقع نگاهي تاريخي است به روزهاي ابتدايي خيزش روانكاوي و افرادي كه در اين خيزش دخيل بوده­اند. مهم‌تر از همه­ي آن­ها زيگموند فرويد و كارل گوستاو يونگ كه هر دو بنيانگذار چارچوبي مفهومي و زباني براي بحث در باب پديده­ها و تجارب ناهشيار بشري بوده­اند.

در ساختن اين اثر سينمايي كريستوفر همپتون نيز به عنوان نويسنده به كمك كراننبرگ شتافت تا از تواناييش در ديالوگ‌نويسي در اين اثر ماندگار استفاده شود. منبع اصلي نگارش فيلم­نامه يك نمايشنامه به نام "گفت­و­گوي درماني" اثر جان­كر روانشناس آمريكايي است. يونگ 29ساله (با بازي مايكل فاسبندر) اخيراً با بانويي ثروتمند به نام «اِما» ازدواج كرده و در بيمارستاني در زوريخ سوئيس در سال 1956 به كار مشغول است. جايي كه سابينا (با بازي كايرانايتلي) 18ساله يك آلماني روس تبار به او براي درمان ارجاع داده مي‌شود. يونگ تصميم مي­گيرد تا از روش گفت­و­گو درماني يا همان روانكاوي درباره­ي او استفاده كند. اين روش به تازگي توسط زيگموند فرويد (با بازي ويگو مورگنتسن) ابداع شده است. شخصيت، قابليت­ها و استعداد سابينا در روانشناسي باعث جلب توجه يونگ به اين بيمار خود مي­شود و يونگ براي سابينا از فرويد كمك مي­گيرد كه اين امر منجر به دوستي عميق يونگ و فرويد مي­گردد و فرويد نيز بيمار بسيار پيچيده­اي به نام اتوگروس‌ (با بازي وينسنت كاسل) را به يونگ معرفي مي­كند. گروس كه خود در اوايل جواني يك روانپزشك بوده از بيماري شيزوفرني رنج مي­برد. خلق و خوي اشرافي و توانايي ويژه گروس از ديد يونگ و فرويد كه متعلق به طبقه متوسط هستند كاملاً عجيب و تأثيرگذار به نظر مي­رسد و اين ارتباط غامض بين گروس و يونگ باعث تغيير رفتار يونگ و ارتباط پنهاني او با سابينا مي­گردد. يونگ در اين رابطه پي به خود آزارگري شديد سابينا مي­برد. در همين حال دوستي فرويد و يونگ به سرعت عميق مي­شود. فرويد كم­كم به اين نتيجه مي­رسد كه يونگ همان جانشين ايده‌آل براي او در انجمن روانكاوي است. اما اين رابطه متأسفانه آميختگي شديدي با مسائل نژادي، ديني و نظري پيدا كرده و كم كم دچار خلل مي­شود (يونگ روانشناس سوئيسي پروتستان و فرويد يك يهودي ديني سكولار) به گونه­اي كه اين دو پادشاه روانكاوي احساس مي‌كنند كه در يك اقليم نمي­گنجند. يكي از تفاوت­هاي فرويد و يونگ كه در اين فيلم به زيبايي به چشم مي‌خورد نحوه­ي استعمال دخانيات از سوي آن­هاست. در حالي كه يونگ به نحوي كاملاً فلسفي در پيپ خود مي­دمد فرويد دائماً سيگار برگ دارد و با طنز سخن مي­گويد و مداخله­جويانه عمل مي­كند و به شدت به تئوري خود در باب اهميت روابط جنسي در تكوين شخصيت تأكيد مي­كند. اتوگروس در مقابل از سيگار پيچيدني استفاده مي كند كه خود مي‌سازد و اعتقاد دارد كه نتايج غايي فرويد را درك كرده و حاضر است آنها را تا پايان دنبال كند يعني نهاد (جنبه­ي لذت­جوي شخصيت) را آزاد كرده تا جايي كه حتي منجر به از بين بردن خود شود. گروس در سال 1920 مي­ميرد و از اين جاست كه فرويد خود را در جايگاه پدري مي‌بيند كه يونگ با اعتقاد به مسايلي كه از نظر فرويد غيرعلمي هستند، مي­خواهد اين جايگاه را نابود سازد. از طرفي يونگ نيز با نظر به سرنوشت گروس، به دنبال باز كردن پاي معنويت در فضاي روانكاوي مي­رود. از طرفي سابينا كه از طرف يونگ زنده شد به سمت فرويد مي‌رود و مدارج ترقي را در روانشناسي طي مي­كند و در انتهاي داستان توسط نازي­ها قرباني يهودي ستيزي مي­شود. 

فيلم "يك روش خطرناك" نقاط قوت فراواني دارد كه مي­توان به بازي خيره‌كننده كايرا نايتلي اشاره كرد. فضاي فيلم چون نشان‌دهنده فضاي اوايل قرن بيستم است به لحاظ دكور و طراحي لباس در سطح بالايي قرار دارد. طراحي صحنه اين فيلم اصلاً شلوغ نيست و اين فضا را براي برتري ديالوگ باز مي‌گذارد. مانند فيلم­هاي هيچكاك كه اين توانمندي را دارند تا بيننده را درگير ديالوگ­هاي قهرمانان كنند. كراننبرگ نيز از همان شگرد استفاده مي­كند. اما بعضي اشكالات نيز به چشم مي­خورد. مثلاً قايقي كه اِما همسر يونگ به او هديه مي­دهد متعلق به اواسط قرن بيستم است و در زمان رخ دادن واقعي اين اتفاقات هنوز طراحي نشده بود.

يكي ديگر از نكات جالب فيلم در اين است كه بسياري از صحنه­هاي فيلم در خانه واقعي فرويد فيلمبرداري شده كه اكنون به عنوان موزه در وين نگهداري مي­شود. اما اين درام علمي تاريخي مشكلاتي را نيز به همراه دارد از بازي با اغراق ويگو مورگنستن در نقش فرويد تا عدم توجه به دليل واقعي جدايي نظري يونگ از فرويد. تفاوت انديشه­هاي فرويد و يونگ به هر علت كه باشد يك درگيري نظري در تاريخ علم است كه هميشه بايد مورد توجه قرار گيرد كه شايد به علت بيش از اندازه علمي بودن از آن صرف نظر شده است.

نكته آخر اينكه آن چه "يك روش خطرناك" به ما نشان مي­دهد آن است كه بزرگان نيز مانند ما انسان‌هايي حاوي مسايلي كاملاً انساني هستند پر از كينه، حسد، جاه­طلبي، لجاجت و شهوت كه در بسياري از موارد اين امور در تفكر اصالت مي­يابند و باعث تراژدي­هاي بزرگ در تاريخ علم و انديشه مثل جدايي يونگ از فرويد مي­شوند.

 
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
besyar fogholade bod doste aziz tashakor
دوشنبه 18 آذر 1392   ::   حامد
مطالب دیگر این شماره
:: همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
:: آواز و آگاهی
:: با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
:: تماس با ما
:: درباره ما
:: اخبار
:: اسرار ویبره (۴)
:: فالستو صدای سر نیست
:: خیال‌بافی‌های عاشقانه
:: سخن مدیرمسئول
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره :
تاریخ :
سال :
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
تماس با ما
درباره ما
اخبار
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح