راز موفق زیستن

گابریل گارسیا مارکز می‌گوید: در‌55سالگی پی‌بردم که تصمیم‌های کوچک را باید با مغز و تصمیم‌های بزرگ را با قلب گرفت. نکته بسیار جالبی در این گفته‌ی مارکز نویسنده کلمبیایی وجود دارد و آن این که برای تصمیم‌های بزرگ باید به قلب رجوع کرد و برای تصمیم‌های کوچک به فرمان مغز. شاید عده زیادی بر این باور باشند که در دنیای مدرن دیگر چندان نمی‌توان به دل و خواسته‌ها توجه کرد و اساس و پایه زندگی مدرن بر عقل بنا شده است. هر چند کسی نمی‌تواند از اثرگذاری عقل در زندگی غافل شود، اما همچنان عنصر احساسات در کنار عقل نقش پررنگی در زندگی ایفاء می‌کند. به زندگی خودتان توجه کنید، از صبح که از خواب بیدار می‌شوید با چند تصمیم یا کنش اجتماعی عقلانی و احساسی مواجه می‌شوید؟ آیا روزی را سراغ دارید که فقط عقل، سکاندار تصمیم‌گیری‌های شما باشد؟ وقتی صبح چشم‌هایتان به روی فرزندتان باز می‌شود، او را می‌بوسید و نوازشش می‌کنید. در خیابان از این که پای کسی را لگد کرده‌اید، عذرخواهی می‌کنید و در محل کار به همکار خیلی گرامی و نزدیک‌تان، دلداری می‌دهید که در غم از دست دادن یکی از عزیزانش صبور باشد، و گاهی در تنهایی‌تان برای فقر و گرسنگی مردم اشکی می‌ریزید.... اساساً انسان موجودی‌ست که بخش مهمی از زندگی‌اش با کنش‌های عاطفی و احساسی همراه است. لذا نمی‌توان با نگاه تقلیل‌گرایانه همه چیز را دسته‌بندی کرد. همه شما داستان معروف کشتی تایتانیک را شنیده‌اید. کشتی غول‌پیکری که در دریا غرق شد و صدها هزار نفر در این حادثه جان خود را از دست دادند. اما در این داستان واقعی تلخ، نکات پندآموز بسیاری وجود دارد. گفته می‌شود به کاپیتان کشتی گفته شد این کشتی غرق خواهد شد ولی شما می‌توانید جان خود را نجات دهید، که کاپیتان با شنیدن این حرف، صریحاً گفته من تا زمانی که همه مسافران را نجات ندهم، جایی نخواهم رفت و همه می‌دانید که در آخر این داستان کاپیتان جسورانه جان خود را از دست می‌دهدو تعداد زیادی را با قایق‌های نجات از چنگال مرگ بیرون می‌کشد. چه نیرویی در دل کاپیتان وجود دارد که او را به یک قهرمان مبدل می‌سازد؟ آیا به غیر از تصمیم‌گیری با قلب، می‌توان نام دیگری بر این رفتار کاپیتان گذاشت؟ چرا که اگر او با عقل خود تصمیم می‌گرفت، می‌بایست به فکر بقا و زندگی خود باشد. اما اساساً انسان‌ها زمانی ماندگار و جاودانه می‌شوند که همان طور که مارکز می‌گوید، تصمیم‌های بزرگی با نیروی دل و نه با عقل می‌گیرند. و در نهایت این که آن چه امروز جامعه بشری بیشر به آن نیاز دارد، کنشگرانی‌ست که با عشق زندگی می‌کنند و باعث ایجاد تغییر در جهانی هستی می‌شوند. جهان را نمی‌شود دچار تغییرات اساسی و ریشه‌ای کرد، اما می‌توان با اقدمات و تصمیم‌گیری‌های دگرخواهانه، جامعه‌ای بهتر پدید آورد. در انتها باز به مارکز رجوع می‌کنم و از او روایت می‌کنم که باید دنیا را کمی بهتر از آن چه تحویل گرفته‌ای، تحویل دهی..... خواه با فرزندی خوب... خواه با باغچه‌ای سرسبز..... خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی.... و این که بدانی حتی اگر فقط یک نفر با بودن تو ساده‌تر نفس کشیده است. این یعنی تو موفق شده‌ای!   

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: خانواده، علاقه‌مندی به ریاضی را در بچه‌ها ایجاد کنند
:: راز موفق زیستن
:: چالش‌های عربستان با خود و جامعه جهانی
:: لزوم توجه به اخلاق بین‌المللی در هر کشور چگونه باشیم؟
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : شماره 509
تاریخ : بیست و نهم آبان هزاروسیصدو نودو سه
سال : 1393
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
تماس با ما
درباره ما
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
اخبار
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح