دکتر ع. شاملو، روانشناس ساكن سوند
غم و اندوه از دست دادن امکانات، موقعیت و یا عزیزی موضوع و موردی نیست که ما بتوانیم خود را در مقابل آن بیمه کنیم. انسانها، حیوانات و حتی گیاهان، همه ما موجوداتی هستیم که به طرف خرابی و فساد فیزیکی در حرکت هستیم. ما زندگی را هدیه میگیریم و بعد از مدتی آن را از دست میدهیم. از دست دادن و باختن، بخشی از وجود طبیعت انسان است. دوستان، اعضاء خانواده و فرزندانمان ما را رها میکنند و یا اینکه ما آنها را رها میکنیم. همان طور که بخشی از زمین، شبها خورشید و نور آن را از دست میدهد و تاریک و سرد میشود موجود انسانی هم بعد از دست دادن عزیزی ممکن است دچار مشکلات روانی، عاطفی و احساسی شود. این مشکل از دست دادن در طول زندگی ما ممکن است چندین بار تکرار شود اما انسان توانايی اداره کردن چنین ناگواری و از دست دادن را دارد.
در هزاره دوم انسان بیشتر از توانايیهایش نسبت به قوانین طبیعی گستاخی نشان میدهد. انسان در گذشته با مشکلات سلامتی و بهداشتی، تغذیه و امکانات رفاهی روبرو بود اما انسان امروز سالمتر و راحتتر و ظاهرا خوشبختتر به نظر میآید. در نگاه اول؛ در گذشته مشکلات روانی به ویژه استرس و افسردگی بسیار کمتر بوده است اما امروزه نه تنها بیماریهای روانی به خاطر از دست دادن امکانات، دوستان و اعضای خانواده ايجاد شده بلکه مشکلات اجتماعی هم خود باعث مشکلاتی برای انسان امروزی شده است. در دنیای امروز انسان نه تنها بسیاری از این بیماریها را شناخته است بلکه راه درمان آن هم ممکن شده است، مسئلهای که در گذشته غیرممکن به نظر میآمد. امروزه ما با اتكاء به دانش و توانايیهايمان، خوشبخت شدن را بيشتر احساس ميكنيم و امکان اداره کردن مشکلات روانی بعد از مشكلات را داریم.
در گذشته ما نمیتوانستیم بسیاری از زندگیها و جان انسانها را نجات دهیم ولی امروزه این توانايی و دانش لازم را داریم. در گذشته وقتی فردی از نزدیکانمان را از دست میدادیم، افرادی که تمایل داشتند در کنار ما باشند تعدادشان بسيار زياد بود اما آنها خود را همان طور که امروزه هم میگويیم شریک غم ما ميدانستند نه درمانگر غم ما. اما امروزه به کمک علم و دانش و تلاش روانشناسان و یا روانپزشکان ما امکان خروج از ناراحتی و نگرانی و غم از دست دادن عزيزان را پيدا كرديم.
روشهای متفاوتی وجود دارد که به کمک آنها میتوان غم و اندوه از دست دادن و فشار روانی ناشی از آن را به شکلی قابل تحمل کرد. از جمله بیان آن احساس اندوهگینی برای فرد دیگری از نزدیکانمان. نبایستی اجازه داد غم و ناراحتی و احساس بد از دست دادن عزیزانمان تا آخر عمر همراه ما باشد چرا که آن زمان فشار روانی و اجتماعی ناشی از غم از دست دادن، ناراحتیهای بیشتری را برای ما رقم میزند. روبرو شدن و بیان و ابراز آن بهترین و نتیجهبخشترین روش برخورد و اداره غم و اندوه از دست دادن است. اگر توان و امکانات مالی و یا باور آن را داشته باشیم که در شرايط از دست دادن فرد عزیزی، بهترین کسی که میتواند مسکنی برای درد ما باشد و ما را راهنمايی کند تا بتوانیم این دوران سخت را به سرعت و هزینه کمتری پشت سر بگذاریم یک روانشناس است نه دوست و آشنا و یا دکاندار محله و یا همسایهمان. بايد دانست كه روانشناسان با اتكاء به روشهاي عملي بهتر از افراد معمولي به ما كمك خواهند كرد، پس چرا پيش يك مشاور نرويم و از او مدد نجوييم؟
البته هميشه گروهی هم هستند که هرگز حاضر نیستند غم و اندوهشان را بیان کنند و آن را نشان دهند و حاضرند همه زندگی را با آن غم به سر ببرند. این غم به تدریج آنها را با انواع بیماريهای فیزیکی و روانی و در موارد متعددی به شکل بیماريهای روانتنی روبهرو میکند.
در اوائل مراحل سوگواری، افکار و احساس ما با خاطرات خوب و بد فردی که از دست دادهایم درگیر میشود. انگار سیستم روانی ما به دنبال ارزیابی رابطه ما با اوست بدان معنا که ما در ذهنمان میخواهیم رابطه خود با او را بپذیریم، خوبیهای او را ارج نهیم و به کاستیهای او اعتراف کنیم و او را ببخشیم و آنها را فراموش کنیم و تا زمانی که اين روند ادامه دارد دوره سوگواری به پایان نرسیده است.
گناه کبیره نخواهد بود اگر در مورد ویژگیهای بد و منفی فردی که از دست دادهایم، صحبت کنیم. غیرممکن است فردی فقط خصوصیات مثبت داشته باشد به همین خاطر در مورد بدیها و زشتیهای آن فرد که الان در بین ما نیست و البته نمیتوانیم با دوست و آشنا در اين مورد به آساني صحبت کنیم، پس بهتر است با فرد متخصصی که با ما روابط شخصی نداشته است بر سر این موضوع به ویژه دلخوریها و نگرانیها و رفتار نادرست آن فرد صحبت کنیم. البته اگر چنین خصوصیاتی را داشته است.
چند پیشنهاد کاربردی برای مقابله با سوگواری و غم و اندوه از دست دادن عزیزان
1. پذیرش و برخورد منطقی با واقعیت از دست دادن عزیزمان
2. صحبت و گفتوگو با اطرافیان بر سر غم و غصهمان به خاطر از دست دادن عزیزمان و آرزوهایمان در رابطه با او
3. تلاش کنیم در صورت توانايی در مراسم خاکسپاري شرکت کنیم تا با واقعیت از دست دادن آن عزیز روبهرو شویم. (اگر همسرمان را از دست دادهایم بهتر است تا زمانی که دوره سخت اندوهگینی و غم و غصه را پشت سر نگذاشتهایم وارد رابطه جدیدی نشویم.)
|