نقدی بر رفتار رسانه‌ای حافظ ناظری؛ فرصت‌هایی که حافظ می‌سوزاند

آرش نصیری- این یادداشت نه نقد آلبوم و کار حافظ ناظری‌ست و نه نقد شخصیت او، این‌ها گزارش یک خبرنگار است از فرصت‌هایی که یک چهره مستعد موسیقی از دست می‌دهد و افسوسی‌ست بر توانایی‌هایی که هدر می‌رود. 

اینکه یک موزیسین جوان در حوالی بیست و چند سالگی این فرصت را پیدا می‌کند که کنسرت استاد شهرام ناظری را تنظیم و ارکس‌تر ایشان را رهبری کند، فرصت ویژه‌ای‌ست که در اوایل دهه هشتاد نصیب فرزند استاد ‌شد و البته حافظ ناظری از این فرصت مغتنم بهترین استفاده را کرد تا کنسرت سعدآباد یک اتفاق ویژه در زندگی هنری او باشد. او در آن اجرا به همگان نوید از راه رسیدن یک استعداد تازه در موسیقی ایران را داد، اما این فرصت‌ها که در سن کم به دست می‌آیند، به‌‌ همان اندازه که می‌توانند موثر باشند، در صورت نبود زمینه‌های لازم می‌توانند مانع هم باشند. نه اینکه آن فرصت و کنسرت موفق حدود یک دهه قبل مانع رشد هنری و تکنیکی حافظ شده باشد، اما به نظر می‌رسد حسی را در حافظ ایجاد کرد که حالا، مانع بزرگ حافظ است. حسی که می‌تواند اعتماد به نفس باشد اما بیشتر غرور است و در ادامه خواهیم دید که این رفتار‌ها و این غرور-حتی اگر به جا هم باشد- چه‌اندازه غیر رسانه‌ای‌ست. روی کلمه غیر رسانه‌ای تاکید می‌کنم چرا که حافظ ناظری بیشتر از هر موزیسین دیگری به آن اعتقاد و توجه دارد. 

*** 

غرور و اعتماد به نفس به‌اندازه یک مو با هم فاصله دارند، در حالی که یکی بد مطلق است و دیگر خوب. مردم در برابر غرور موضع می‌گیرند، حتی اگر در وهله اول مرعوب شوند. شما اگر بخواهید آنچه دارید را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان دهید، آن‌ها که از شما این را می‌شنوند، تا جایی که می‌توانند از توصیفاتی که شما ساخته‌اید کم می‌کنند در حالی که اگر شما چیزی در این باره نگفته بودید و خودشان متوجه آن کیفیت شده بودند، درصدی هم به آن می‌افزودند. آنچه از اعتبار محصولتان کم می‌کند، آفتی‌ست که غرور و تعریف و تمجید خودتان از خودتان به آن محصول وارد می‌کند و حافظ این نکته را، وقتی از ایران به آمریکا رفت که ادامه تحصیل بدهد، با خود نبرد. با سری پرشور و البته پر از غرور رفت و وقتی برگشت، آن حس که در حوالی بیست سالگی دچارش شده بود، چهارده سال بزرگ‌تر شده بود. حالا چهارده سال بعد است. 

***
آنچه شما از پدر به ارث می‌برید، ممکن است همه دارایی‌های او باشد اما همه اعتبار هنری او، مال خود اوست و این چیزی‌ست که ذره ذره و با خون جگر به دست آورده است. استاد ناظری، وقتی در اوج توانایی آواز خواندن در سبک و سیاق ردیف متداول دستگاهی ایران بود و وقتی آلبوم‌های "گل صدبرگ" و "آتش در نیستان" سر به آسمان می‌ساییدند، راه دیگری را در آوازخوانی و شیوه اجرا در پیش گرفت تا "نیمای آواز ایرانی" باشد. او برای رسیدن به اینجا گاه تجربه‌گرایی و توجه و تعمق در اشعار و آواز بزرگان را در دستور کار قرار داد و همیشه این روند را ادامه داد و نسلی از خوانندگان و آهنگسازان را تحت تاثیر خود قرار داد و معنی نوگرایی هم همین است؛ حرکت در درون سنت و افزودن تجربیاتی ویژه و خلاقانه به آن و ایجاد فضایی تازه در آن و این روش، بیشتر از آنکه به گفتن و حرف زدن احتیاج داشته باشد، به نوشتن و عمل احتیاج دارد. کاری که استاد ناظری و علیزاده کردند. استاد ناظری در سالهای بعد از می‌انسالی درباره سبک و روش و کاری که کرده است سخن گفت و آن موقعی بود که همگان- قبل از خود ایشان- این توصیفات و تعریفات را آغاز کرده بودند اما حافظ ناظری از ابتدا تبلیغات را بخش اصلی روش خود قرار داده است و اتفاقا در شب جشن موسیقی ما، استاد علیزاده همین نکته را یادآور شد. بخش اصلی و مهم اعتراض استاد هوشنگ کامکار هم همین بود که نتیجه‌اش نوشتن آن نقد نسبتا تند بود که پاسخ تند‌تر حافظ را به همراه داشت و این اولین فرصت مهمی‌ بود که حافظ از دست داد. اینکه کسی در پایه و سن و سال هوشنگ کامکار درباره او و کارش حرف بزند و او به جای آنکه از کنار بخش‌هایی از آن بگذرد و فقط بخش‌های فنی را بولد کند و به آن‌ها پاسخ دهد و به این ترتیب جلوی موج منفی ایجاد شده بر علیه آلبومش و خودش را بگیرد و یک فضای مثبت رسانه‌ای ایجاد کند. این فرصت یک بار دیگر هم به وجود آمد و او این بار هم نه تنها از آن استفاده نکرد، بلکه همه اقدامات را برای ایجاد و تقویت موج منفی رسانه‌ای علیه خود و کارش انجام می‌دهد. نمونه‌اش مصاحبه او با روزنامه شرق در روز شنبه نوزده مهر که هرچند کمی آرام‌تر و مثبت‌تر است اما هنوز آن آفت‌های ویران‌کننده را با خود دارد.
آنچه حسین علیزاده در شب جشن موسیقی ما گفت، هر چند واکنش تندی در برابر حرف‌ها و اقدامات حافظ ناظری بود، حاوی نکات پدرانه‌ای برای یک موزیسین جوان هم بود و این موزیسین جوان باید این نکات پدرانه را بزرگ کند نه آنکه در فکر پاسخگویی به استاد باشد. علیزاده یکی از سمبل‌های نوگرایی در موسیقی‌ست و اگر نکته‌ای را جلوی جمع بزرگ خانواده موسیقی گفت، حافظ آنقدر باید باهوش باشد که خود را تمام قد در مقابل او و سخنانش قرار ندهد اما به نظر می‌رسد او آنقدر خود را بزرگ فرض کرده و آنقدر کار خود را مهم و سطح بالا می‌داند که حتی قادر به دیدن جایگاه حسین علیزاده هم نیست. این نتیجه‌‌ همان حسی‌ست که بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و چون سدی، جلوی پیشرفت فنی و اجتماعی او را گرفته است. بدون این فضا که خودش ایجاد کرده و اگر تواضع و نقدپذیری را سرمشق کارش قرار دهد، حافظ ناظری موزیسین قابل قبول و آینده‌داری‌ست و حتما به آن اهداف که دارد خواهد رسید. موسیقی محل عمل است و آلبوم اول یک موزیسین، حتی اگر شاهکار هم باشد، دیگران را به ستایش نمی‌نشاند. دیگران صبر می‌کنند تا ببینند اثرش کار یک موزیسین نابغه یا یک اتفاق است. حافظ حالا باید بشنود اما دریغ او هم گوش‌های خود را می‌بندد و هم سعی دارد با بزرگ‌تر کردن و اغراق در موفقیت‌هایش، گوش و دهان همه را ببندد. این یک اشتباه بزرگ رسانه‌ای و حتی اخلاقی‌ست. 

*** 

برای ماهنامه تجربه مصاحبه مفصلی با استاد ناظری انجام داده بودم و تیترش را گذاشته بودم: "نیمای موسیقی ایرانی". وقتی قبل از چاپ این تیتر را به ایشان نشان دادم گفت: "نه، در موسیقی ایران علیزاده و چند نفر دیگر هستند که وقتی صحبت از نوگرایی در کل موسیقی می‌شود باید نام آن‌ها را برد. کاری که من کردم در زمینه آواز است." این شیوه نگاه منصفانه و متواضعانه یک استاد است که بیش از چهل سال است در سطح اول موسیقی‌ست که می‌تواند بزرگ‌ترین الگوی فرزندش هم باشد و حافظ که حالا راه مستقلی را پیش گرفته است، باید خود و جایگاهش را از جایگاه استاد جدا ببیند و فرض کند یک موزیسین جوان است که تازه آلبوم اولش را منتشر کرده است اما دریغا که طوری برخورد می‌کند که این آلبوم در ادامه آثار پدر اوست و جای نقد ندارد. این‌ها توصیه‌ها و خواهش‌های دوستانه یک دوست یا علاقمند است که اقلا از نظر رسانه‌ای از شما متخصص‌تر است. آقای ناظری عزیز، از این ضدتبلیغ علیه کار خودتان دست بردارید و اصلا مصاحبه نکنید. فقط کار بسازید و اجرا کنید. هیچ کس شما را بابت کوتاه آمدن دربرابر سخنان بزرگ‌تر‌هایتان ملامت نخواهد کرد مخصوصا اگر این بزرگان کسانی باشند که در کنار آن‌ها بزرگ شده‌اید. هیچ چیز نباید باعث شود که شما به دوست دیرین پدرتان و بزرگترتان توهین کنید حتی اگر او تند‌ترین حرف‌ها را برعلیه شما زده باشد. اگر آنجا متواضعانه فقط پاسخ‌های فنی را گفته بودید و تندی‌ها را باذکر چند جمله به بزرگتری یک بزرگ‌تر بخشیده بودید، حتما رفتار رسانه‌ایتان بیشترین تاثیر مثبت را برای خودتان و آلبومتان به وجود می‌آورد. در اینجا این روش‌های تبلیغی بیشتر جواب می‌دهد نه از موضع بالا نگاه کردن، در این حد که در همین مصاحبه با شرق بگوید آلبوم چارتار را نشنیده‌اید. این یک ضدتبلیغ است چون حالا چند هفته از جشن موسیقی ما گذشته و حتی اگر موقع گرفتن جایزه موسیقی ما آن را نشنیده بودید، حالا باید آنقدر کنجکاو بودید که آلبومشان را بشنوید تا متوجه شوید چه ساخته‌اند که با شما مشترکا اول شده‌اند. هنرمند ارجمند و آهنگساز خوب و خوش قریحه از خانواده عزیز ناظری، لطفا طوری رفتار کنید که همه ما برای موفقیت‌های بزرگترتان در عرصه‌های جهانی دعا کنیم نه اینکه آنقدر انرژی‌های منفی وجود داشته باشد که همه موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اید هم لابلای آن‌ها گم شوند.
 اگر فکر می‌کنید این شیوه تبلیغ رسانه‌ای شما مفید است، این روش را در آمریکا پی بگیرید. اینجا سرزمینی‌ست که مردمش این ضرب‌المثل را دارند:
"درخت هرچه پربار‌تر است، سربه زیر‌تر است"
و همینطور: "افتادگی آموز اگر طالب فیضی/ هرگز نخورد آب زمینی که بلند است"
و برای این شعرهاست که صائب تبریزی را دوست دارند:
"
سرکشی از سر بنه چون آتش سوزان که کرد/ سجده‌گاه سرفرازان خاک را افتادگی
با گرانقدران تواضع کن که برمی‌آورد/ دانه‌ها را روسفید از آسیا افتادگی
بر زمین ناورد صائب پشت ما را هیچ کس/ با زمین تا پشت ما کرد آشنا افتادگی"

سایت موسیقی ما

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: نقدی بر رفتار رسانه‌ای حافظ ناظری؛ فرصت‌هایی که حافظ می‌سوزاند
:: آخرین آمار مهاجرت نخبگان ایرانی 60 هزار نفر
:: هزینه خانوار 4 نفره 2.2 میلیون تومان شد
:: وعده رییس جمهور به مردم؛ رشد اقتصادی بالای ۶ درصد تا پایان سال ۹۴
:: مجید انصاری: طرح امر به معروف و نهی از منکر مغایر با قانون اساسی است
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : شماره 4
تاریخ : بیست‌وسوم مهرماه نود و سه
سال : 1393
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
تماس با ما
درباره ما
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
اخبار
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح