میلاد شویکلو/
نبود اشتغال و درآمد کافی چالش جامعه بحرانزده
کافی است به هند سفر کنید تا ببینید در گوشه و کنار خیابانهای این کشور خیل عظیمی از مردم در حال دست فروشی هستند. حضور دستفروشان در اطراف و اکناف شهرهای هند سبب شده تا همه توریستهای جهانی به نبود شغل مناسب و درآمد کافی در این کشور پیببرند. زمانی این پدیده در کشورهای جهان خصوصا در ایران مورد نکوهش قرار گرفته بود، مردم کشورمان به آن میبالیدند که با جمعیت یک پانزدهمی نسبت به هندوستان در قله موفقیت قرار داریم، چنانکه بیکاری در ایران نمیتواند آنقدرها هم خطرآفرین باشد. اما از زمانی که تحریمهای ما همراه با سوءمدیریت در اقتصاد کشور رخنه کرد، مردم ایران هم مانند هندیها راهی جز دست فروشی در خیابانها پیشروی خود نمیبینند.
برتری هند نسبت به ایران
نکته جالب این است که هندوستان با یک میلیارد و 200میلیون نفر جمعیت با مشکلاتی مواجه است که به این راحتیها نمیتوان آنها را حل کرد، اما ایران با جمعیت 78میلیونی در شرایطی قرار دارد که نشان میدهد فاصلهای در بیکاری و درآمدزایی با هندیها ندارد. با توجه به جمعیت هر دو کشور مشخص میشود ایران و هندوستان بیش از حد شبیه به هم هستند. چراکه سرانه درآمدی مردم ایران با جمعیت 78میلیون نفری، 7دلار در روز است، اما سرانه مردم هند با جمعیت 1میلیارد و 200میلیون نفری، 3دلار در روز است. با این وجود اگر میزان وسعت جغرافیایی و منابع معدنی ونفتی دو کشور را در کنار هم بگذاریم، میبینیم که از هندیها فقیرتر هستیم؛ چراکه ایران با ذخایر عظیم گازی و نفتی خود میتواند تمام نیازهای هندوستان را تامین میکند. این مقوله نشان میدهد که وجود انرژیهای فسیلی در ایران سبب شده تا در مقابل هندیها فقیرتر باشیم.
با این تفاسیر کافی است در خیابانهای تهران و کلان شهرهای دیگر گشتی بزنیم تا به عمق فاجعه پیببریم. چراکه در خیابانها دست فروشانی را در مقابل خود میبینیم که هر روز بر تعدادشان افزوده میشود. نبود شغل مناسب و عدم دریافت درآمد کافی پیامهایی است که از حضور دستفروشان در کشور مخابره میشود. با این وجود دو قوه مقننه و مجریه بر این موضوع تاکید دارند که شرایط اقتصادی کشور رو به بهبود است و قوانین به تصویب رسیده میتواند توسعه اقتصادی را در کشور به ارمغان آورد!. اما آن چیزی که به طور محسوس در جامعه وجود دارد آن است که دستفروشی در هرگوشهای میتواند، درآمدی مناسب برای افراد داشته باشد. گزارشهای میدانی نشان میدهد از آنجایی که دستفروشان درآمد مطلوبی را از این راه به دست میآوردند گرایششان به این حرفه با تعلق خاطر بیشتری است. دستفروشان به طور میانگین روزانه بین 100 تا 150هزارتومان درآمد دارند که در نوع خود قابل تامل است. چراکه این میزان از درآمد در طول ماه چیزی بین 3 تا 4.5 میلیون تومان برآورد میشود. این میزان از درآمد مسلما میتواند گرایش مردم را به سوی این حرفه بیشتر کند؛ چون طبق آمار وزارت تعاون، کارو رفاه اجتماعی اگر هر خانوار 4نفره در کلان شهری چون تهران درآمد 1میلیون 280هزارتومانی داشته باشد از خطر فقر در امان است. این آمار در حالی منتشر میشود که اگر یک دستفروش دورهگرد ماهانه بین 3 تا 4.5میلیون تومان درآمد داشته باشد، مسلما با دلدادگی بیشتری سراغ کار خود میرود. اما آمار وزارت کار هیچگاه با واقعیتهای جامعه یکسان نبوده و نیست چنانکه این وزارتخانه رقم خط فقر مطلق را در کشور 250هزارتومان اعلام میکند اما واقعیتهای جامعه چیز دیگری را نشان میدهد.
دستفروشان سازماندهی شده
یکی دیگر از دلایلی که سبب شده تا این روزها دستفروشان به این حرفه سوق پیدا کنند، گرفتن محصولاتی است که متولیان فروش در اختیار آنها قرار میدهند و دستفروشان بدون هیچ سرمایهای شروع به درآمدزایی میکنند. چنانکه با نگاهی به آگهیهای روزنامهها میتوان به این موضوع پی برد. برخی با درج آگهی در روزنامهها افراد بیکار را به سمت خود جذب کرده و با در اختیار قرار دادن محصولاتشان، فروش کالا در کشور را به صورت دست فروشی سازماندهی میکنند. فعالیت این افراد به شکلی است که یادآور مثل معروف «پول از من، کار از تو» خواهد بود. گروههای سازماندهی کننده به چند دسته تقسیم میشوند. اول آنها که محصولات در حال فرسایش و از رده خارج شدهشان را توسط دست فروشان به فروش میرسانند. چنانکه فروش این محصولات به دلیل کیفیت پایین با نصف قیمت فروخته میشود و مشتریان خوبی هم دارد. اما این را هم باید بگوییم که گروههای تولید کننده تعدادشان کم است و در یکی دو سال گذشته به گروه دوم پیوستهاند. گروه دوم کسانی هستند که با وارد کردن جنسهای قاچاق اقدام به جذب دستفروشان میکنند و اجناس خود را در اختیار آنها قرار میدهند. از آنجایی که جنس قاچاق برای قاچاقچیان سود بالایی دارد، مسلما ورود این محصولات به کشور نسبت به کالاهای تولیدی به صرفهتر بوده و توانسته گرایش دستفروشان را به این کالاها افزایش دهد. چنانکه طبق آمارهای ارائه شده از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سالانه بیش از 20میلیارد دلار محصولات قاچاق وارد کشور میشود. نبود امنیت شغلی، پایین بودن سطح دستمزدها، بالا بودن فشار و ساعات کاری و همچنین امتناع از عقد قرارد و نبود بیمه، همگی دلایلی شده تا مردم به سمت دستفروشی و واردات قاچاق کننده روی بیاورند. چنانکه که از نظر مسئولان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز با مبلغ 20میلیارد دلار یاد شده میتوان وضعیت اشتغال را به سامان رساند. حبیب الله حقیقی رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بر این باور است که «به طور میانگین برای ایجاد هر شغل نیازمند 2میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هستیم که با این مبلغ میتوانیم بخش عمدهای از مشکل اشتغال در جامعه را رفع کنیم». این در حالیاست که به گفته کارشناسان اقتصادی هر 10هزار دلار کالای قاچاق به کشور یک شغل را از بین میبرد.
گرایش مردم به سمت دستفروشان
دیر زمانی بود که نام قاچاق همه مردم را به یاد توزیع مواد مخدر میانداخت، اما این روزها نام قاچاق در هر حوزهای دخالت دارد. از قاچاق آدامس ترکیهای گرفته تا ورود گوشیهای چند میلیون تومان تلفن همراه که همگی نام قاچاق بر روی آنها ثبت شده است. این روزها وجود دستفروشان تنها به فروش لباس و آدامس کفایت نمیکنند، بلکه فروش گوشیهای تلفن همراه و لوازم صوتی و تصویری هم جزو کالای فروخته شده از سوی دستفروشان است. این در حالی است نایب رئیس اتاق اصناف تهران در این رابطه اذعان میدارد که «90درصد گوشیها تلفن همراه در ایران به صورت قاچاق وارد کشور شده و در طول یک سال بیش از 840میلیارد تومان برای قاچاق چیان درآمد داشته است». اما داستان فروش کالاهای قاچاق تنها به دستفروشان ختم نمیشود؛ چراکه این روزها محصولات قاچاق در هر مغازهای یافت میشود. از زمانی که تحرمهای اقتصادی علیه کشورمان آغاز شد، طرح دور زدن تحریمها به بار نشست. با اینکه دور زدن تحریمها هیچ قانون و ضابطهای را به خود ندید، متاسفانه گرایش به سوی جنسهای قاچاق روز به روز افزایش یافت. طوریکه حتی میوههای وارداتی به کشور همگی در زمره محصولات قاچاق قرار گرفت و اکنون در تمامی خیابانها و اتوبانها در حال فروش است. همچنین میبینیم که این میوهها در بسیاری از مغازههای میوه فروشی هم در حال فروش است و کسی به این رویه کاری ندارد. از سوی دیگر، لوازم خانگی هم در مسیر قاچاق قرار دارد. چنانکه رئیس اتحادیه لوازم خانگی در این رابطه اذعان میدارد که سالانه بیش از 4میلیارد دلار قاچاق کالا در لوازم خانگی داریم که در نوع خود جالب توجه است. با وجود این حجم از محصولات قاچاق، مسلما دست فروشی هم برای خود شغلی محسوب شده که پایههای اقتصادی جامعه را تهدید میکند.
|