وضعیت بیمه و درمان هنرمندان تئاتر دچار نابسامانی است
مصطفی عبداللهی در آخرین روز اردیبهشت پس از تحمل ۱۴ سال مبارزه با بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت و خانواده تئاتر این سرزمین یکبار دیگر در غم از دست دادن هنرمندی عزیز به سوگ نشست. عبدالهی از هنرمندان شناخته شده و با سابقه تئاتر ایران در سال ۱۳۳۴ در شهر بروجرد چشم به جهان گشود. او با تأسیس گروه تئاتر «کوچه» در شهر بروجرد به اجرای تئاتر پرداخت و پس از حضور در تئاتر تهران به عضویت گروه تئاتر «هنر» به سرپرستی قطبالدین صادقی درآمد. او طی ۴ دهه فعالیت خود در عرصه بازیگری و کارگردانی تئاتر در آثار مختلف تئاتری به ایفای نقش پرداخت و نمایشهای متعددی را هم در مقام کارگردان روی صحنه برد. عبدالهی طی ۱۴ سال گذشته به دلیل ابتلا به بیماری سرطان شرایط سختی را تجربه کرد اما در تمام لحظات مبارزه با بیماری با عزتنفس و شرافت به فعالیت در عرصه تئاتر ادامه داد. وی از جمله بازیگران و هنرمندان تئاتر بود که حضوری تأثیرگذار در عرصه نمایشهای رادیویی هم داشت. عبدالهی در عرصه تلویزیون نیز به ایفای نقش در تئاتر و مجموعههای تلویزیونی پرداخت که مجموعه «پهلوانان نمیمیرند» از جمله این فعالیتها است. مصطفی عبدالهی در سن ۶۰ سالگی به مبارزه با بیماری سرطان پایان داد و در بیمارستان پارسیان تهران چشم از جهان فروبست. با درگذشت مصطفی عبدالهی هنرمند عرصه تئاتر وضعیت حمایت از هنرمندان و به ویژه هنرمندان بیمار و مساله بیمه و روند درمانی آنها بار دگر نقل محافل تئاتری و خبری شده است، اما طولی نمیکشد که این روند پس از چند روز از خاطرهها پاک میشود بیآنکه این وضعیت سر و سامانی بگیرد. این وضعیت بیمار که سالیان سال است مورد نقد رسانهها قرار گرفته و از دولتهای قبلی تا دولت فعلی به عنوان مطالبهای جدی از سوی خانواده تئاتر و رسانههای مربوطه مطرح شده است کار را به جایی رسانده که برخی از هنرمندان بیمار به دلیل نداشتن بیمه یا درآمد کافی برای تامین هزینههای کمرشکن بیماریهای خاص به ویژه سرطان که درصد ابتلای آن نیز بالاست، فاصلهشان با مرگ کمتر میشود و در این مسیر خانوادههای ایشان به دلیل رنج بیمارداری و همچنین به واسطه هزینههای سنگین درمان و راه سخت و طاقتفرسای تامین هزینهها، دچار آسیبهای جبرانناپذیری میشوند. در این سالهای گذشته چهرههایی مطرحی به دلیل بیماریهای شدید از جوان تا پیر به کام مرگ کشیده شدهاند، که اکثر آنها در طول درمان با مشکلات مالی مواجه شدند و خانوادهایشان برای تامین هزینههای درمان از برگزاری مراسم گلریزان تا فروش بلیت حمایتی برای رفع این مشکلات برگزار کردند. در اکثر این موارد خانواده تئاتر زودتر از مسئولان صنفی و دولتی دست به کار شدند و بدتر آنکه حتی اگر مسئولانی برای کسب وجهه و یا فرار رو به جلو از آنچه وظیفهشان بود و انجام ندادند، در این مراسمها شرکت کردند و به طور نمادین از کمک هزینههایی در قالب خرید آثار هنری صحبت کردند بسیاری از آن وعدهها محقق نشد و در پیگیریهای رسانهای اعلام شد بروکراسی اداری طی میشود که مشخصا در جدیدترین مورد در حالیکه هنوز وعده میلیونی یک مدیر ارشد هنری محقق نشده است، یک هنرمند ارزشمند تئاتر کشورمان درگذشت. مصطفی عبدالهی هنرمند فقید عرصه تئاتر بود که سالیان سال با بیماری سرطان مبارزه کرد و یکی از دغدغههای جدیاش این بود که برای تامین هزینههای درمانش مدیون هیچکسی نباشد و در این میان همسر بزرگوارش و دیگر اعضای خانوادهاش نیز او را در چنین جهانبینیای همراهی کردند و این شرمندگی برای بخش دولتی و صنفی تئاتر کشور باقی ماند که در همه این سالها برای عبدالهی و امثال عبدالهیها کاری نکردند. هنرمندان و خانوادههایشان انتظار گرفتن پول از معاونت هنری ندارند و حتی بسیاری از هنرمندان از این شیوه گلهمندند زیرا عزت آنها را مخدوش میکند، بلکه خواسته اصلی ایجاد زیرساخت و فرآیندی است که در آن هنرمندان نیازی به گرفتن پول دستی از دولت نداشته باشند. این اتفاقات ناگوار در حالی میافتد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیبه عنوان متولی رسمی فرهنگ و هنر کشور دارای معاونت تخصصی هنر است که بخشهای تئاتر، موسیقی و تجسمیرا پوشش میدهد و از سوی دیگر خانه تئاتر نیز به عنوان نهاد صنفی معتبر دارای جایگاه تثبیت شده و شناخته شده است. سوال اساسی اینجاست که وظیفه شناسایی و ساماندهی و رسیدگی به هنرمندان بیمار عرصه تئاتر با هر میزان توانایی مالی برعهده کیست؟ پوشیده نیست که معاونت هنری و اداره کل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر در این زمینه وظیفی دارند، حتی اگر این وظایف به صورت کاملا شفاف و مکتوب و در قالبهای اساسنامهای و اداری موجود نباشد؛ که موجود است، باز هم تاکید داریم که این مسئولیت از نهادهای نامبرده ساقط نمیشود چراکه بدون حضور هنرمندان، این نهادها دیگر کارکردی ندارند و بودجهها و امکاناتی که در اختیار دارند و میگیرند بخش عمدهای از آن نیز به اعتبار همین هنرمندان تامین میشود. آنچه مسلم است معاونت هنری وزارت ارشاد در زمینه ایجاد زیرساختهای محکم و قانونمند برای امنیت شغلی، مسایل بیمهای و بازنشستگی هنرمندان عرصه تئاتر کارنامهای قابل نقد دارد و از سوی دیگر خانه تئاتر نیز به عنوان تنها نهاد صنفی معتبر تئاتر کشورمان نیز هیچ گام اجرایی در این زمینه برنداشته است. خانه تئاتر نه تنها نتوانسته خود به وظایف صنفیاش در زمینههای اشاره شده (امنیت شغلی و مسایل بیمه و بازنشستگی هنرمندان عرصه تئاتر) عمل کند حتی نتوانسته به عنوان نهادی مطالبهگر وزارت ارشاد، معاونت هنری و اداره کل هنرهای نمایشی را ناگزیر به واکنش و پاسخگویی کند. به نظر میرسد در معادلهای که یک سوی آن هنرمندان و وجوه دیگر آن دولت، نهاد صنفی و رسانهها قرار دارند، هنرمندان و رسانهها وظایف خود را بهتر انجام میدهند و نگارنده به عینه شاهد بوده است که در بسیاری از مواقع هم خانه تئاتر و هم مسئولان تئاتر کشور از بیماری یک هنرمند و مشکلات آن بیخبر بودهاند و این خبرنگاران رسانههای مختلف بودند که ضمن اطلاعرسانی در رسانههایشان پا را از وظایف خود فراتر گذاشته و با تماسهای مکرر با مسئولان و یا حضور در دفاترشان آنها را از رنجی که یک هنرمند بیمار میکشد مطلع کرده و گاه به اصرار و تمنا آنها را به بالین فرد بیمار بردهاند. اینکه چشم خود را بر این موضوع ببندیم تا دوباره ضایعهای این چنینی رخ بدهد و دوباره این معضل نقل محافل شود، دردی است مضاعف! و سوال اینحاست که مسئولان محترم دولتی تا رنج کشیدن چند نفر دیگر طرح حمایتی و برنامههای خود را به مرحله تصویب میرسانند؟ امید میرود روزگار تئاتر کشور در سالی که علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم تاکید دارد «سال تئاتر» است، اندکی بهتر شود.
حال علیاشرف درویشیان خوب است اما نزدیکانش میگویند همچنان منتظر انتشار کتابهایش است. به گزارش ایسنا، درویشیان یکی از نویسندگان پرکار ایرانی است که تا به حال کتابهای زیادی از او منتشر شده است. این نویسنده در سال 1386 دچار سکته مغزی شد اما پس از طی دوره درمان بهبودی نسبی پیدا کرد. سال گذشته کتابی با نام «دانه و پیمانه» که اثری پژوهشی درباره داستاننویسی معاصر است با همکاری رضا خندان مهابادی و او منتشر شد. این اثر، آخرین کتابی است که در این سالها از این نویسنده منتشر ...