ساعت 4عصر بود که با صدای جیغ بچهها و فریاد جگرخراش زن همسایه اهالی ساختمون درها را باز کرده و آهسته و بدون صدا روی پلهها جمع شدند. هر کس روی پاگرد طبقه خود گوش ایستاده و به دنبال راه چاره بود. صدای به هم خوردن وسایل، شکستن شیشه، فریاد بچهها و نالههای بیوقفه همه را وادار به مداخله کرد. به هم نگاه میکردیم که چه کسی زنگ رو بزنه! آقای مسنی که در یکی از طبقات مینشست زنگ زد. با شنیدن صدای زنگ اوضاع کمی آروم شد. برای چند ثانیه سکوت و دوباره به هم خوردن اشیا و پرتاب وسايل شکستنی به اطراف و گریه بچهها همسایهها را وادار به مداخله جدی کرد. حالا هر کدام به شتاب زنگ خانه را میزدند که صدای فریاد کمکخواهی بچهها و گریه زن با نعرهی مرد که فریاد میزد به شما مربوط نیست برید خونههاتون؛ همسایهها را مجبور به کمک کرد. آقا فریاد میزد دخالت نکنید و اهالی یک صدا میگفتند درو باز کن. زن فریاد میزد: کمکم کنید. صدای سیلیهای پی در پی آقا بر صورت زن بیچاره و نالههایش اهالی را عصبی کرد. خانمی گفت: اگر درو باز نکنی پلیس خبر میکنم. زن بیچاره برای حفظ آبروی خودش و خانوادهاش شکایت نکرد و سالهای سال مشت و لگد و سیلی کسی رو که خودش رو موجودی قوی و مرد میدونست تحمل کرده و با زورگويی مثلاً مردش سوخته و ساخته و به خاطر بچههای معصومش دم برنیاورده بود. تحمل هم حد و میزانی داره. بالاخره صداشو بلند کرد و به گوش همه رسوند. مرد مجبور شد درو باز کنه. در حالی که رگ غیرت و مردونگیش روی سر و صورت زن بیچاره هر بینندهای رو متأثر میکرد سعی در متقاعد کردن مردم داشت. زن نای حرف زدن نداشت. با سر و صورت خونی بچههاشو بغل کرده و یک گوشه نشسته و منتظر قضاوت همسایه بود. پیش از اینکه کسی حرف بزنه خودش شروع کرد به آسمون ریسمون بافتن تا تونست ایراد بنیاسرائیلی از زن گرفت. هرچه بیشتر میگفت اهالی عصبیتر میشدند. نه تنها ایرادهایش عیبی برای زن محسوب نمیشد بلکه جزء محاسن یک خانم بود. تنها ایرادی که به زن میشد گرفت خوب بودن بیش از حدش بود. بیتوقع بود، کمخواه و بساز، کدبانو و تمیز بود. فقط یک سوال از شوهرش کرد اینکه تو واقعا ً چه جور زنی میخوای؟ دوست داری چه جوری باشم که راضی باشی و مرتب کتکم نزنی؟! بعد از سالها ساکت بودن از خط قرمز آقا عبور کرده و سوال کرده و گزک به دست مرد داد. وقتی همسایهها همین سوال رو از مرد کردند، گفت: دیگه این زن به درد من نمیخوره... دیگه نمیخوامش، حالمو به هم میزنه. حق داشت! زن بیش از حد و اندازه خوب بود چون بیآبرو نبود. از هم جدا شدند هر کدوم به راه خودشون رفتند. مرد رفت دنبال مدینهی فاضلهاش و زن هم رفت دنبال زندگیاش. چیزی نگذشت که مرد زن گرفت. کسی رو گرفت که حالشو به هم نزنه. روزای اول خوب بودن اما هنوز 2ماه نگذشته مرد پشیمون شد. چرا؟ چون زن جدیدش خودشو دوست داشت. زن خیلی خوب و باوقار متین اما از آن قسم زنانی که نمیخواست گذشتهای با ای کاش پشت سر بگذاره. شب هر دو میآمدند. از غذای حاضر و آماده خبری نبود. مشارکت. مرد هم باید کار میکرد و اینها با مزاج مرد سازگار نبود تا یک شب باز هم سروصدا اما این دفعه همسایهها مداخله نکردند. زن کتک خورد اما کتک هم زد. مرد سیلی زد. زن هم زد. مرد فریاد زد زن هم فریاد زد. هر چه مرد صداشو بلندتر کرد، زن بلندتر کرد. این کار زن عین شهامت بود نه بیآبرويی؛ چیزی که زن قبل بیآبرويی میدونست. اگر همهی زنان در مقابل عمل ناجوانمردانهی بعضی مردان این گونه عکسالعمل نشون بدن دیگه شاهد خودسوزی و خودکشیها نخواهیم بود. آسایشگاههای روانی پر است از زنانی که به قول خودشان آبروداری کردند. زنانی که فقط میگن نمیتونم بگم اگه بگم؟ وای آبروم. آبروداری به چه قیمت؟ زن! تو زندهای، آزادی، تو کالا نیستی. به امید روزی که زنان کشورمان پی به عظمت وجود خود ببرند و بدون ترس وشهامت پا به پای مردان از قابلیتهای خود بهرهمند شوند.
با پايان فصل يازدهم ليگ برتر فوتبال، برترينها و بدترينهاي اين ليگ مشخص شدند. يازدهمين دوره ليگ برتر فوتبال با قهرماني تيم سپاهان به پايان رسيد و آنچه از اين دوره از رقابتها باقي ماند آمارهايي است که در تاريخ ثبت ميشود. در زير نگاهي آماري به وضعيت تيمها در سيوچهار هفتهاي که با هم به رقابت پرداختند، مياندازيم و به بررسي ترين هاي ليگ برتر ميپردازيم.
***
بيشترين پيروزي:
تيم هاي سپاهان، تراکتورسازي و استقلال با 19 برد بيشترين پيروزي را در فصل يازدهم کسب کردند. سپاهان با 67 امتياز قهرمان شد، ...
آقاي گل فصل يازدهم ليگ برتر گفت كه عنوان آقاي گلي شرايط را براي او سختتر ميكند و بايد تمرينهايش را از همين امروز آغاز كند. كريم انصاري فرد كه با به ثمر رساندن 21 گل آقاي گل ليگ برتر شد در گفتوگو با ايسنا، درباره اين موضوع، اظهار كرد: خدا را شكر ميكنم كه به من كمك كرد و توانستم آقاي گل ليگ برتر شوم و از همين جا آقاي گليام را در اين روز عزيز به مادر عزيزم تقديم ميكنم. البته كادوي او محفوظ است، اما چون آقاي ...
تيم فوتبال الغرافه با برتري مقابل السد قهرمان رقابتهاي اميرکاپ قطر شد. در اين ديدار الغرافه در حالي مقابل السد به ميدان رفت که از فرهاد مجيدي بازيکن ايراني خود پس از رفع مصدوميت اين بازيکن بهره ميبرد. الغرافه در نيمهنهايي الخريتيات را در ضربات پنالتي شکست داده بود و السد نيز مقابل الجيش 3 بر صفر پيروز شده بود تا اين دو تيم برگزار کننده ديدار فيتال اميرکاپ قطر باشند. السد که با 13 عنوان قهرماني پرافتخارترين تيم اين رقابتها محسوب ميشد در اين مسابقه به دنبال تثبيت اين ...