* دکتر علي شاملو
مدتها بود که روانشناسی ورزش تلاشش بر این بود که ورزشکاران را برای پیروز شدن در مسابقات آماده کند در حالی که تجربیات و خواستههای محافل ورزشی و واقعیات زندگی از کارشناسان دستاندرکار روانشناسی ورزشی میخواهد که نه تنها پیروز شدن بلکه باخت در مسابقات را هم در بخشی از برنامه و آموزشهای خود قرار دهند. به گفته اروین آپیتش استاد دانشگاه لوند (Lund) در سوئد یک برداشت نادرست در مورد آمادگی روانی قبل از مسابقات این بوده است که اگر ورزشکاری دائم با خود تکرار کند که پیروز و قهرمان میشود و یا من بهترین هستم پس حتما او به مقامی که میخواهد میرسد اما آمارها نشاندهنده واقعیت دیگری است. بر همگان آشکار است که حتی بسیاری از ورزشکارانی که در مسابقات المپیک شرکت میکنند از نظر روانی و فیزیکی آماده مسابقات و پیروز شدن هستند. با این حال همه آنها در این مسابقات پیروز نمیشوند و بیشتر آنها با یک یا چند باخت و در نهایت با شکست محل مسابقات را ترک میکنند. در مسابقات المپیک 2012 لندن 10500ستاره ورزشکار شرکت کردهاند ولی فقط 302نفر از آنها با پیروزی نهايی مسابقات را ترک میکنند در صورتی که بقیه 10198ستاره ورزشکار دیگر با شکست به خانههای خود باز خواهند گشت.
همه جا عکس و تعریف و تمجید ورزشکارانی که بیدلیل پولهای کلان دریافت میکنند، صفحههای روزنامهها و مجلات را پر کرده است و معروف به ستارگان يا كهكشانيهاي این تیم و یا آن تیم شدهاند. آنها کم و بیش از اینکه بخشی از یک ملت چشمشان به دنبال موفقیت آنهاست، آگاهی دارند. این ورزشکاران دائما احساس فشار روانی و اجتماعی از طرف خبرنگاران، اسپانسرهای خود، مسئولین ورزشی، دوستان، خانواده و هموطنان خود را دارند. در چنین شرايطی ورزشکاران تمام تلاششان را برای پیروزی و کسب مقام برنامهریزی میکنند. البته این راه و روش درستی نیست ولی متاسفانه در همه کشورها و از جمله در کشور ما برای همه ورزشکاران کم و بیش چنین برنامههایی سازماندهی میشود.
در درجه اول ورزشکاران، مربیان و مسئولین تمامي تلاششان معطوف به این خواهد بود که در مسابقات پیروز شوند و به این موضوع توجهی ندارند که چه موفقیتی را میخواهند به جامعه عرضه کنند. به عنوان یک ورزشکار، فرد بایستی بتواند انرژی لازم را در خود به وجود بیاورد تا بهترین مسابقه خود را به نمایش بگذارد. در این صورت است که یک ورزشکار بدون آسیب روانی میتواند همه سختیهای تمرینات را بدون توجه به نتیجه مسابقات بعدی پشت سر بگذارد.
تمرکز ورزشکاران، تلاشها و تمرینات سختشان برای اين است که شکست نخورند به همین خاطر آنها حتی به خود اجازه این فکر و احتمال را نمیدهند که ممکن است در مسابقات شکست بخورند.
به طور مثال اگر من به شما بگویم «به سیب فکر نکنید» شما حتما به سیب فکر میکنید چرا که طبیعت مغز موجود انسانی طوری طراحی شده است که کلمه منفی «فکر نکنید» را در حافظه خود جا نمیدهد و برعکس عمل میکند به طوری که بعد از این گفته من، شما بیشتر به سیب فکر میکنید.
همانا بهترین راه برای موفقیت یک ورزشکار آماده کردن شرايط روانی خود برای انواع و اقسام حوادث احتمالی در فرایند مسابقات است. در روند رقابتها ورزشکاران بایستی خود را آماده پذیرش از دست دادن مدال طلا و حتی بدون مدال ماندن و یا در بدترین حالت حذف و یا به دلايلی اخراج از مسابقات کرده باشند.
برخورد و اداره شرايط و اوضاع و احوال بعد از پیروزی چندان مشکل نخواهد بود چرا که در این صورت همه اطراف ورزشکار موفق جمع میشوند، دستهگل هدیه میدهند، همدیگر را به آغوش میکشند و شادی میکنند. اما بعد از شکست همه سرها پائین میافتد و هر کسی راه خود را میرود. دقیقا صحبت بر سر همین موقعیت سخت است که همه دستاندرکاران به ویژه ورزشکاران، مربیان، وسايل ارتباطجمعی و مسئولین بایستی بتوانند راه حل و توضیحی برای چرايی این شکستها بیابند. بعد از هر شکستی نه تنها نباید آن حادثه را فراموش کرد (موردی که بسیاري از ورزشکاران آن را فراموش میکنند و به آنها گفته میشود که «بهتر است هر چه زودتر آن مسابقه را فراموش کنی و خود را آماده مسابقه بعدی کنی») بلکه برعکس از طریق سببشناسی واقعبینانه و دور از حرف و حدیث، حدس و دخالتهای غیرورزشی به ریشههای آن شکست پرداخت، آنها را یافت و مورد تجزیه و تحلیل علمی و منطقی قرار داد نه اینکه با بررسی دلسوزانه این ورزشکار، آن مربی و یا این و یا آن مسئول شکستها و علل آن را به دست فراموشی سپرد!!!
بسیاری از مربیان و مسئولین فدراسیونها گفتهاند و میگویند که شکستها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند در صورتی که نتایج رقابتهای بعدی نشان از روش و برخورد نادرست و غیرعلمی آنها میدهد. چرا که بایستی بتوان تجزیه و تحلیل علمی از شکست را از نوع تغییرات در برنامهریزیها و تمرینات مشاهده کرد.
پس بهتر است تا ورزشکاران خود را هم برای پیروزی و هم برای شکست از نظر روانی آماده کنند. این موردی است که بسیاری از ورزشکاران و تیمهای کشور ما برای آن آمادگی لازم را ندارند. نگاه کوتاهی به مسابقات تیمهای ورزشی آلمانی نشان میدهد که آنها در دقایق پایانی مسابقه نتیجه را به نفع خود تغییر میدهند.
تیمها و ورزشکارانی که از نظر روانی آماده پذیرش نه تنها پیروزی بلکه شکست هستند اگر امسال در این دوره از مسابقات موفق نشوند در دورههای بعدی و مسابقات بعدی با آمادگی بیشتری شرکت میکنند تا پیروزی را از آن خود کنند.
* روانشناس ساكن سوند
|