|
|
گلایههای تکاندهنده یک پیشکسوت موسیقی نواحی؛ تنهای تنهای تنها ماندهام
|
|
آنا مراد رستگاری بخشی پیشکسوت موسیقی خراسان شمالی حرفهای تکاندهندهای از وضعیت معیشتیاش دارد اینکه به شدت نیازمند معالجه است ولی پولی برای این امر ندارد و اینکه چقدر مسئولان نسبت به او که در یک روستا زندگی میکند بیتوجه هستند و بعضا رفتاری توهینآمیز با وی دارند. به گزارش مهر، آنا مراد رستگاری از بخشیهای قدیمی و پیشکسوت موسیقی ترکمن منطقه خراسان شمالی که این سالها در روستای «بک پولاد» زندگی میکند از شرایط نامناسب زندگی در این منطقه و بیتوجهی مسوولان نسبت به وضعیت معیشتی خود سخن گفت. وی در گفتگو با مهر توضیح داد: دوست ندارم مانند خیلیها که در این سالها برای دلشان ساز میزنند و گوشهچشمی به این موسیقی دارند گلایه کنم، اما مدتی است که به دلیل ایجاد برخی از شرایط با مشکلات بسیار زیادی مواجه شدم که کار را برایم سخت کرده است. متاسفانه من نه بیمهای دارم و نه هیچ چیز دیگر. این در حالی است که همسرم هم مبتلا به سرطان است و خودم نیز با مشکل پروستات روبهرو هستم و کلیههایم هم سنگ تولید میکند و واقعا نمیدانم برای عبور از این شرایط دیگر چه کاری را انجام دهم. این بخشی و مقامدان موسیقی 54ساله منطقه خراسان شمالی ادامه داد: مشکل وقتی دوچندان میشود که پزشکان انجام عمل جراحی روی پاهایم به دلیل آرتروز را امری ضروری میدانند و معتقدند هرچه زودتر این کار باید انجام پذیرد. حال همه این مشکلات را در نظر بگیريد و وارد شدن موریانه به خانهام و چکهچکه کردن سقف خانه را هم به آن اضافه کنید تا ببینید که یک نوازنده موسیقی نواحی که همه برای اعتلا و گسترش آن سخنرانیهای زیادی میکنند به چه شرایطی دچار شده است. رستگاری با انتقاد از کمتوجهی مسوولان به پیشکسوتان موسیقی نواحی گفت: شنیدهام در تهران موسسهای به نام پیشکسوتان هنر وجود دارد که میتواند در امر بیمه و مستمری و مسائلی از این دست کمکهایی به سهم خود برای هنرمندان داشته باشد اما تا به امروزی که با شما صحبت میکند حتی یک تماس هم با من پیرامون این موضوعات گرفته نشده است. گویی دوستان فقط هنرمندان پایتختنشین و البته تعداد کمی از هنرمندان شهرستانی را میشناسند تا یک انسانی مانند من در یک روستای دورافتاده. این نوازنده ادامه داد: دوست ندارم در این مصاحبه نامی از کسی ببرم اما چندی پیش که برای بیان مشکلاتم به اداره ارشاد منطقه رفتم و از دوستان به عنوان یک هنرمند که تا به امروز 500 تا 600 قطعه موسیقایی را روایت کرده، تقاضای کمک کردم یکی از مسوولان از جیب خود 100هزار تومان پول درآورد و به من داد که این برای من هم ناراحتکننده و هم تحقیرکننده بود. وی درباره شیوه گذران زندگیاش توضیح داد: تا مدتی پیش در عروسیهایی که توسط دوستان، اقوام، آشنایان و اهالی روستا برگزار میشد از من به عنوان نوازنده دعوت میکردند تا در مجالس عروسی نوازندگی کنم اما حالا دیگر این دعوت هم صورت نمیگیرد چرا که با آمدن آهنگهای متنوع و جدید دیگر جایی برای من در این عروسیها باقی نمیماند چرا که جوانان دوست دارند این موسیقیها در مجالس برقرار باشد تا نواختن یک ساز محلی و این چنین است که دیگر به طور کامل بیکار شدهام و منبع درآمد آنچنانی ندارم. رستگاری در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: من حالا در میان مشکلات متعدد زندگی که البته برای همه ما وجود دارد تنهای، تنهای تنها هستم و کار به جایی رسیده که در تنهاییهای خودم و بعضا در کنار اهالی روستا به آنها ساز زدن میآموزم. اکنون حاضرم برای صداوسیما، اداره ارشاد و حتی میراثفرهنگی هم برنامه اجرا کنم، البته بماند که قبل از ماه رمضان برنامهای را برای یک نهاد برگزار کردم اما دوستان مرحمت فرموده و بعد از دو ماه 250هزار تومان دادند و گفتند این دستمزد توست. این پیشکسوت موسیقی خراسان شمالی در پایان تصریح کرد: متاسفانه حتی شاگردانم هم مرا فراموش کردهاند و به محض اینکه ساز زدن را از من آموختند، رفتند و حتی گذرشان هم به اینجاها نیفتاد و این موضوع تکاندهندهای است که به شدت من را آزردهخاطر کرد. به هر حال این گلایهها را هنرمند 54سالهای میکند که شاید نام و نشانی در موسیقی این سرزمین ندارد اما به قدری موسیقی را دوست دارد که گویی به آن اعتیاد دارد. اعتیاد به موسیقی که من را بدبخت کرد و نگذاشت کار دیگری غیر از نوازندگی بلد باشم با این حال امیدوارم مسوولان به کمک بهبود شرایطم بیایند.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|