پهلوان، قهرمان، لوطي‌گري، عياري، منش پهلواني، پورياي ولي، جهان پهلوان تختي، ابردمرد و بسياري القاب در اين زمينه همه و همه در ورزش معنا مي‌يابد و به مصرف مي‌رسد و به خصوص ورزشكاران و دنياي ورزش خود را مزين به آن مي‌دانند. زهي خيال باطل! مدت‌هاست شاهد و ناظر حركاتي در ورزش هستيم كه حتي در جوامع زورگويان، باج‌بگيران و شايد در محيط‌هاي فساد نيز كمتر به چشم بيايد. به نظر مي‌رسد بسياري از القاب رايج در ورزش در گذشته‌هاي دور وجود داشته ولي در اين روزگار حكم كيميا را دارد؛ از جمله منش پهلواني و روحيه فتوت و جوانمردي. هفته پيش يك روز تاريك ديگر توسط رهبران ورزش جامعه رقم خورد تا جايي كه صحنه‌هاي بسيار تأسف‌باري در مجمع انتخابات فدراسيون اسكي روي داد و آن زماني بود كه در اثر يك توطئه از پيش انجام گرفته رؤساي هيات‌هاي اسكي استان‌ها با كمك مسئولين فعلي اين فدراسيون، به يك‌باره بسياري از بينندگان تلويزيون شاهد حضور دو مقام بالاي ورزش يعني نمايندگان كميته ملي المپيك و وزارت ورزش در سالن بودند ولي صندلي‌هاي رأي‌دهنده خالي و اين حكايت از همرنگي و هماهنگي مسئولين اسكي به جهت عدم شركت در مجمع و در نتيجه ابطال يا اختلال و در نهايت عدم انجام انتخابات داشت و اين حركتي بود به دور از فتوت و جوانمردي كه اين بار توسط اولياء ورزش صورت گرفت. حالا بايد نشست و به حال اين ورزش و اين فدراسيون گريست. يكي نيست از آقايان رؤساي هيات‌هاي استاني اسكي سؤال كند شما كه بسياري‌تان با هواپيما و از بودجه ناچيز هيات و در نتيجه از بيت‌المال بليط و هزينه سفر گرفته‌ايد كه در مجمع انتخاباتي به شكل صحيح دموكراسي حضور پيدا كنيد و در محيطي آزاد رأي خود را به صندوق ريخته و براي صلاح و مصلحت جامعه ورزش و به خصوص اسكي كشور افرادي صالح و كارآمد را انتخاب نماييد، چگونه شد كه به جاي حضور در مجمع به اطراق در هتل بسنده كرديد؟ آيا اگر رئيس فدراسيون فعلي كه بيش از دو دهه است سكان اسكي را بر عهده دارد به علت بازنشستگي يا هر علت ديگري صلاحيت حضور او توسط وزارت ورزش احراز نشده شما بايد از حضور در مجمع خودداري نماييد؟ آيا شما قائم به ذات هستيد يا متكي به ديگران؟ آيا در اين صورت مي‌توان شما را وارثان پورياي ولي خواند؟‌ مگر نه اينكه در گذشته بزرگان و رهروان حركت‌هاي مردمي، ورزشكار بوده و كار دستگيري از فقرا بر عهده‌ي ورزشي‌ها بود؟ و كلماتي چون منش پهلواني، عياري، جوانمردي و نظاير آن بيشتر به جماعت ورزشكاران و پهلوانان اطلاق مي‌شد؟ به هر روي اين حركت بسيار زشت نبايد از چشم وزارت ورزش دور بماند، لذا پيشنهاد مي‌شود چون اين بار متوليان، خود به ورزش احترام نگذاشتند، اين عده حتماً به هر نحوي كه مصلحت باشد از دور و بر اين ورزش رانده شده و احكام آنان براي ادامه كار در هيات‌هاي ورزشي بازبيني شود تا ديگر بار در هيچ مجمع انتخاباتي شاهد صحنه‌اي اين چنيني نباشيم كه به يقين اين حركت، بدعتي بود بسيار ناپسند.