بهمن بابازاده و وحید لشکری
کنسرت رفتن این روزها علاوه بر ورود به سبد تفریحی و رفاهی خانوادههای ایرانی، آرامآرام به یکی از پرطرفدارترین صنعتها در بین تهیهکنندهها و مدیران مالی موسسات غولپیکر تبدیل شده و بسیاری را بر آن داشته که وارد چرخه کنسرتگذاری شده و سودهای آنچنانی به جیب بزنند. نبود نظارت درست بر چرخه اقتصادی و مراودات مالی کنسرتگذاران و از همه مهمتر، تغییرات پیدرپی مدیران ارشد موسیقی در کشور، باعث شده بخش اعظمی از منابع مالی صنعت موسیقی، در اختیار افرادی باشد که در برنامههایی که به عنوان تهیهکننده برگزار میکنند، توجه به بخشهای فرهنگی و آموزشی، از اولویتهای آخر آنها به حساب بیاید. افرادی که معمولاً سعیشان بر این است که برنامههایشان را در سطحی یکنواخت برگزار کنند و در مقایسه بین کنسرت دو سال متوالی آنها، تقریباً هیچ اتفاق جدیدی را نمیتوان یافت و تنها عدهي قلیلی از مدیران برنامهگذار هستند که با توجه به شناخت قبلی و اعتباری که از آنها در ذهن اهالی موسیقی مانده، با وارد کردن تکنولوژیها و استانداردهای جدید، سعی در برگزاری برنامهای متفاوت دارند که البته تعداد آنها در مقایسه با اکثریت کنسرتهای تکراری و خستهکننده، قابل مقایسه نیست. درحالیکه در بیشتر نقاط دنیا، مخاطبان با هر توان مالی میتوانند موسیقی زنده را از نزدیک تماشا کنند و لذت ببرند، در ایران رفتن به کنسرت، به یک تفریح لوکس فرهنگی تبدیل شده است. در این گزارش قرار نیست با صحبت پیرامون گرانی بلیتها، روی یک کلیشه اصرار کنیم. بلکه قصد ما، بررسی کنسرت از جنبهي اقتصادی و توجیه مالی به مثابهي یک تجارت فرهنگی است. آیا برگزاری کنسرت با توجه به طیف محدود مخاطبی که دارد، برای کنسرتگزاران در ایران به صرفه است؟ آیا کارکرد مالی شرکتهای موسیقی بر پایهي برگزاری کنسرت است و میتوانند از این راه سودی به دست بیاورند که گردش مالیشان را تقویت کند؟ بهرهای که کنسرتگزار به ازای هر سانس میبرد، چقدر است؟ (در گزارش پیش رو، اعداد و مبالغی که اعلام میشود بهصورت میانگین مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین کنسرتهای برگزار شده در پایتخت مبنا قرار داده شده، نه کنسرتهای برگزار شده در شهرستانها. به دلیل پرمخاطبتر بودن کنسرتهای پاپ به نسبت کنسرتهای بیکلام، تلفیقی، سنتی و... در این گزارش، تمرکز اصلی روی کنسرتهای پاپ است.)
* * *
نقبی به گذشته
موسیقی پاپ در ایران از نیمههای دههي ۷۰ رنگ و بوی جدی به خود گرفت. «خشایار اعتمادی»، «سعید شهروز»، «شادمهر عقیلی»، دکتر «محمد اصفهانی» و گروه «آریان» از جمله هنرمندانی بودند که در کنار ارائهي آثار خود، آغازگر فصل جدیدی از کنسرتهای موسیقی بودند. تا پیش از سالهای 76 یا 77 اغلب اجراهای زندهي موسیقی صرفاً به جمعها و جشنهای ارگانهای دولتی یا سالنهای کوچک مربوط میشد؛ دورانی که حتی در مراسم اینچنینی، اجرای پلیبک بیشتر از اجرای زنده خواهان داشت تا ارگان برگزارکنندهي مراسم، ریسکی به جان نخرد. به مرور و با ورود خوانندههای جدید به حوزهي پاپ و تغییر نیازهای مخاطبان موسیقی، نگاه نسبت به کنسرت نیز جدیتر شد.
انقلاب در موسیقی
با اینکه کنسرتها از سالها قبل، هر از گاهی برگزار میشد و تعداد معدودی مخاطب خاص هم داشت، اما از اواخر سال ۸۷ بود که اجرای زنده، به صحنهي رقابت خوانندهها و گروههای موسیقی و تهیهکنندهها تبدیل شد. شروع فعالیت وبسایتها و رسانههای مستقل موسیقی و موج اطلاعرسانی درست و صحیح درباره این هنر باعث شد که نسل جدید دوستداران موسیقی در کشور، دلزده از هنرمندان لسآنجلسی (که دیگر نه از لحاظ حسی و نه به لحاظ جهانبینی و دغدغههای اجتماعی و احساسی، قادر به برقراری ارتباط با مخاطب نسل جدید نبودند)، سراغ چهرههای داخلی بروند. چهرههایی که عمدتاً از زیرزمین بیرون آمده بودند و حالا دیگر آرامآرام به صورت رسمی در بازار داخلی فعالیت میکردند. استقبال عمومی از آنها طوری بود که قطعاً یک خواننده پاپ در آن سالها به اندازهي یک فوقستارهي فوتبال محبوبیت داشت، اما نبود تهیهکنندهها و شرکتهای رسمی برای فعالیتهای رسمی در این حوزه، معضل بزرگ این دوره بود. «لالهزار» دیگر «لالهزار» سابق نبود و حالا ویترینهای «لوسترفروشی» جایگزین فروشگاههای متعدد موسیقی شده بودند و تکوتوک تهیهکنندههای لالهزاری هم که توانسته بودند از بحران آن دوره (شکست مالی و تجاری صنعت موسیقی) جان سالم به در ببرند، در سطح شهر پراکنده شده بودند. حالا دیگر کنسرت، از وظایف مهم تهیهکنندههایی بود که تا پیش از این با تولید و توزیع آلبومهای موسیقی ارتزاق میکردند. از این سال به بعد، دیگر اجرای زنده به عنوان یکی از ملاکهای سنجش خوانندگان در دستور کار مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و هنرمندان در جهت ارتقای سطح کیفی کنسرتهای خود گام برداشتند.
مفهومی جدید: کنسرتگزاری
از همین سال به بعد، شرکتها و تهیهکنندههای موسیقی، شاخهي برگزاری کنسرت را در کنار تولید و توزیع قرار دادند. همین اتفاق و عرضهي محصولی به نام «کنسرت» به مخاطبانی که سالها در انتظار اجرای زنده بودند، اقتصاد موسیقی را به طور کل دچار تحول کرد. تقاضا از طرف مخاطبان تشنه به قدری زیاد بود که بازدهیهای کلان مالی در عرصه کنسرتها به وجود آمد. همین سوددهیها، بوی پول را به مشام خیلیها رساند و برخی افراد حقیقی یا حقوقی تمام تمرکز خود را بر برگزاری کنسرت معطوف کردند. یعنی کار اصلیشان کنسرتگزاری شد. حالا دیگر، کنسرت، صرفاً یک کار فرهنگی برای به دست آوردن دل مخاطبِ محروم از اجرای زنده نبود. کنسرت، خود پول بود. سرمایهگذاری کلانی که در کمتر از 6ماه چندین و چندبرابر سوددهی داشت و عدم نظارت درست و اصولی در این عرصه هم باعث شد «کنسرتگزار»ها، رشدی قارچگونه داشته باشند... کنسرتگزارانی که معدود چهرههایی با رزومه و سابقه فرهنگی قبلی در بینشان دیده میشد و عمدتاً تاجرانی بودند که حالا فقط اسم تجارتشان را از بازار آهن و مس و صادرات و واردات پارچه و چای، به «فعالیت فرهنگی» تغییر داده بودند.
قیمت بلیتها
قیمت بلیتهای کنسرت در ایران در کل، تابع هیچ قاعده یا قانون خاصی نیست. به دلیل اینکه هر سال قیمتها رو به افزایش و قیمت بلیتها در هر سالن برای کنسرت هر خواننده متغیر است. از سوی دیگر، در حوزهي موسیقیِ اصیل ایرانی شاهد هستیم که تخفیفات ویژهای برای کنسرتگزاران در نظر گرفته میشود، اما قیمتِ بلیت کنسرتهای موسیقی سنتی از کنسرتهای پاپ هم بالاتر است تا نبود یک برنامه و قانون ثابت در این حوزه به خوبی احساس شود. قیمت بلیتهای یک کنسرت پاپ در «سالن میلاد نمایشگاه» یا «برج میلاد» بین ۳۰ تا ۱۰۰هزار تومان است، یعنی عددهای ۴۰، ۴۵، ۵۵ و ۶۰هزارتومان و... نیز در رنج قیمتها وجود دارد. با یک میانگینگیری به رقم میانگین ۶۵هزار تومان میرسیم. کنسرتهای موسیقی سنتی نیز قیمتهای ۲۵ تا ۱۲۰هزار تومان دارند که باز میانگینشان، عدد ۶۵هزار تومان میشود. اگر یک کنسرت با سالن پر برگزار شود، میتوان با ضرب عدد ۶۵هزار در تعداد صندلیهای این دو سالن به میانگینی از کل مبلغ دریافتی از مخاطبان یک کنسرت در یک سانس دست پیدا کنیم. این مبلغ بدون کسر هزینهها و سایر موارد است. در این جدول میتوان رقم خالص دریافتی از مخاطبان یک کنسرت را بدون کسر سایر هزینهها دید:
سالن/ ظرفیت (تعداد صندلی)/ رقم (با میانگین 65 هزار تومان) برای یک سانس از یک شب اجرا:
- میلاد نمایشگاه بینالمللی/ ۲۱۰۰ صندلی/ ۱۳۶۵۰۰۰۰۰ تومان.
- مرکز همایشهای برج میلاد/ ۱۷۰۰ صندلی/ ۱۱۰۵۰۰۰۰۰ تومان.
- اریکه ایرانیان/ ۸۰۰ صندلی/ ۵۲۰۰۰۰۰۰ تومان.
- ایوان شمس/ ۳۵۰ صندلی/ ۲۲۷۵۰۰۰۰ تومان.
- فارابی/ ۲۶۰ صندلی/ ۱۶۹۰۰۰۰۰ تومان.
- تالار وحدت/۹۰۰ صندلی/۵۸۵۰۰۰۰۰ تومان.
سالنها
در آغاز، سالن «میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران» پایگاه اصلی برگزاری کنسرتهای بزرگ موسیقی نسل جدید بود. سپس مجموعهي «اریکهي ایرانیان» (که متعلق به بخش خصوصی بود) به بهرهبرداری رسید. «کنسرت هال» اریکهي ایرانیان با گنجایش ۸۰۰ نفر از گروههای موسیقی پاپ و سایر ژانرها پذیرایی میکرد و تبدیل به پاتوق موسیقیدوستان شد. مدتی بعد مرکز همایشهای «برج میلاد تهران» با گنجایش ۱۷۰۰نفر افتتاح شد. گشایش سالن برج میلاد تحول چشمگیری در اجراهای زنده به وجود آورد. زیرا در ساخت آن سعی شده بود استانداردهای لازم برای برگزاری یک کنسرت زنده تا حدودی رعایت شود. سالن میلاد نمایشگاه با گنجایش حدوداً ۲۱۰۰نفر، بیشتر مورد توجه کنسرتگزاران قرار گرفت و اریکهي ایرانیان کمکم از چشم مخاطبان افتاد. زیرا دو سالن اولی میتوانستند در هر سانس پذیرای جمع بیشتری از مخاطبان باشند.
در این بین شهرداری تهران، مدتی رویکرد تمرکززدایی از سالنهای کنسرت را پیگیری کرد تا اجراهای زنده موسیقی به فرهنگسراها نیز راه پیدا کند. این سیاست، در نگاه اول منطقی به نظر میرسید. اما با استقبال چندانی مواجه نشد و فقط تالارهایی نظیر «ایوان شمس» یا «فارابی» دانشگاه هنر توانستند از جمعهای کوچکتر گروهها و مخاطبان موسیقی استقبال کنند. البته تالار وحدت نیز بیشتر میزبان کنسرتهای موسیقی سنتی بوده است.
به گفتهي یکی از کنسرتگزاران (که ترجیح داد نامش محفوظ بماند) هزینهي هر شب اجاره سالنهای برج میلاد و میلاد نمایشگاه چیزی حدود ۴۰میلیون تومان است. وی با بیان اینکه این دو سالن، هزینهای برای پارکینگ از شرکتها دریافت نمیکنند، اضافه میکند: «نور و صدا روی رقم سالنها حساب میشود، اما معمولا نوری که روی استیج وجود دارد، کافی نیست و ما برای اینکه بتوانیم سطح نور روی استیج را به سطح قابلقبول و استانداردی برسانیم، مجبوریم از نورهای مکمل روی استیج استفاده کنیم که این موضوع هم برایمان ۱/۵میلیون تومان هزینه دربر دارد.» او ادامه میدهد: «اتفاق عجیب دیگری که در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی رخ میدهد این است که به جز دریافت هزینهي اجارهي سالن، تمام صندلیهای ردیف چهار سالن (در هر دو سانس) در اختیار مدیران سالن است و شرکت حق فروش بلیتهای این ردیف را ندارد.» این ردیف سالن میلاد نمایشگاه، ۵۷صندلی دارد که با ضرب این عدد در رقم متوسط ۶۵هزار تومان به رقم حدود ۳میلیونو۷۰۰هزار تومان میرسیم که در اصل باید از هزینهي دریافتی از مخاطبان این سالن در هر سانس کسر کنیم.
نور، صدا، اماکن، حفاظت فیزیکی، هزینههای جانبی و...
یک تهیهکننده برای برگزاری کنسرت باید سیکل اداری مشخصی طی کند. درخواست برگزاری کنسرت، نامهي تاییدیه سالن برای برگزاری کنسرت، فرمهای تعهد خواننده و تهیهکننده و سرپرست و لیست قطعات باید به دفتر موسیقی ارائه شود. در همین زمان باید موافقتهای لازم از ادارهي اماکن و یگان حفاظت فیزیکی ناجا اخذ شود و در نهایت، تمام این موارد به برگهي مجوز کنسرت تبدیل میشود. در طول این مراحل، مهمترین هزینهای که تهیهکننده پرداخت میکند، مربوط به پیشپرداخت سالن است. زیرا سالنها پس از دریافت پیشپرداخت، نامهي تأیید برگزاری را صادر میکنند. به ازای سیکل اداری و نامهنگاریهای مربوط در دفتر موسیقی یا حراست، پرداختی وجود ندارد. عقد قرارداد با یگان حفاظت فیزیکی ناجا و پرداخت به ادارهي اماکن بعد از این مراحل قرار دارد. هزینههای مربوط به سیستم صوتی و نورپردازی و تجهیزات و تکنسینهای مربوط به آنها هر کدام حدود ۲میلیون تومان برای هر سانس میشود و پرداختی به ادارهي اماکن نیز از این هم بیشتر است. مدیر اجرایی یکی از شرکتهای برگزاری کنسرت در این باره میگوید: «شاید جالب باشد بدانید ما برای برگزاری هر سانس کنسرت در سالنهای تهران چیزی حدود 3/5 تا 4میلیون تومان به ادارهي اماکن پرداخت میکنیم.» هزینهي دریافتی سالنهای فوق برای یک شب اجرا چیزی حدود 30 تا 40میلیون تومان است و مبلغ دریافتی سالنها نوسان دارد. اگر شخص یا گروهی بخواهند صرفاً از خود سالن بهرهبرداری کنند، هزینهای از مقدار مشخص شده را پرداخت میکنند. اما استفاده از امکانات بکاستیج یا LED و... به اجارهي اولیه سالن اضافه میشود که به همان رقم بین 30 تا 40میلیون تومان میرسد. البته هزینههای برگزاری کنسرت برای گروههای پاپ و سنتی متفاوت است و بررسی ما بیشتر در حوزهي پاپ است. زیرا کنسرتهای موسیقی سنتی با ارکستر بزرگ برگزار میشود و هزینهها مربوط به تمرین یا سیستمهای صوتی آنها متفاوت است.
تبلیغات و بلیتفروشی
برای برگزاری هر کنسرت، قطعاً باید تبلیغات اصولی و از طریق پایگاههای قانونی انجام شود. در حال حاضر سایت «موسیقی ما» به عنوان تنها سایت رسمی حوزهي موسیقی کشور که با مجوز وزارت ارشاد فعالیت میکند و روزنامهي «همشهری» به عنوان اصلیترین مرجع تبلیغ کنسرتها شناخته میشوند. هزینهي تبلیغات در سایت «موسیقی ما» با توجه به اندازهي بَنر و جایگاه آن، ماهانه بین 1 تا 3میلیون تومان است. در روزنامهي همشهری نیز با توجه به همین شرایط، روزانه مبلغی بین 5/1 تا 4میلیون تومان اخذ میشود. سایتهای اینترنتی و فروشگاههای فرهنگی که وظیفهي فروش بلیت را بر عهده دارند با توجه به میزان بلیتی که به فروش میرسانند، درصدی را به عنوان حقالزحمه اخذ میکنند. این رقم شامل 5 تا 7درصد رقم بلیت است. آنها ظرف مدت 24ساعت پس از پایان برنامه، باقیماندهي درآمد از فروش بلیت را به تهیهکننده ارائه میکنند.
خوانندهها و گروههای موسیقی
خوانندهها و ارکستر آنها برای هر شب اجرای زنده مبالغ متفاوتی را دریافت میکنند و این مقدار به توافق میان آنها و تهیهکننده و قراردادی که دارند، مربوط میشود. عوامل متعددی در نوسان این مبلغ دخیل است، ولی گروههای موسیقی برای هر سانس مبلغی بین 20 تا 30میلیون تومان را دریافت میکنند. در اصل میتوان برای یک شب اجرا، عدد تقریبی 50میلیون تومان را در نظر گرفت که این مبلغ به خواننده و نوازندهها و نوازندههای مهمان احتمالی اختصاص پیدا میکند. هر چند به گفتهي یکی از دستاندرکاران برگزاری کنسرت (که خواست نامش فاش نشود) خوانندگانی هم هستند که رقمی بین 35 تا 43-42میلیون تومان بابت هر سانس اجرا دریافت میکنند و البته برعکس خواننده و گروههایی که خیلی کمتر از این حرفها پول میخواهند. نوع پرداخت به گروههای موسیقی دو حالت دارد؛ اول اینکه اگر تهیهکنندهي کنسرت به صورت مستقیم با گروه موسیقی و خواننده قرارداد داشته باشد که پس از اجرا و طبق توافق هزینههای مربوط پرداخت میشود. اما در بعضی موارد گروه با یک شرکت طرف قرارداد است و تهیهکننده این فرصت بهرهبرداری را از آن شرکت مطالبه میکند. در حالت دوم، عرف و روال معمول بین تهیهکنندهها به این صورت است که تمامی هزینهها قبل از اجرا تسویه میشود. این مساله، در زمینهي سالنها نیز مصداق دارد، زیرا اغلب سالنها پیش از برنامه، هزینهها را تسویه میکنند، اما امکان جابهجایی زمان تسویه با سالن نیز تحت شرایط خاصی وجود دارد.
چیزی میماسد؟
تا اینجا برخی از هزینههای یک کنسرت موسیقی و میزان درآمد کلی از بلیتفروشی در بهترین شرایط مورد بررسی قرار گرفته است. اینها هزینههای آشکار یک کنسرت است. جدول زیر، سود حاصل از برگزاری یک سانس کنسرت در سالن برج میلاد را به عنوان نمونه نشان میدهد:
هزینه/ توضیحات:
-۲۰میلیون تومان: هزینهي هر شب اجاره سالن، ۴۰ میلیون تومان است که اصولاً در هر شب، دو سانس برگزار میشود/ این رقم بسته به برخی شرایط متغیر است. برخی روابط کاری در اکثر اوقات باعث بالا و پایین شدن این رقم میشود.
-۳/۵ تا ۴/۵ میلیون تومان: ادارهي اماکن / این هزینه جدای هزینه شب اجرا از قبیل خدمات و شام و سرویسدهی به عوامل اداره اماکن است.
-۲/۵ میلیون تومان: نور، تجهیزات، صدا و...
-۳۰میلیون تومان: گروه و خواننده/ این رقم کف ارقام دریافتی خوانندهها برای هر سانس اجراست.
-۶ الی ۱۰میلیون تومان: تبلیغات رسانهای/ اعم از «موسیقی ما» و روزنامه همشهری و ارسال پیامک و...
جمع کل این رقم در حدود ۶۳میلیون تومان میشود که با کسر آن از رقم ۱۳۶میلیون و ۵۰۰ هزار تومان (طبق جدول قبلی، این عدد، مبلغ دریافتی خالص از بلیتفروشی برای یک سانس فول در سالن میلاد است) به رقم ۷۳میلیون و ۵۰۰هزار تومان میرسیم. حالا باید سهم سایتهای فروش بلیت را هم از این ۷۳میلیون کسر کنیم. سایتها روی هر بلیت، 5 تا 7درصد رقم را به عنوان دستمزد میگیرند. اگر فرض بگیریم، نصف بلیتها به صورت اینترنتی فروش رفته، مبلغی حدود 3میلیون هم به عنوان سود برای سایتهای فروش از این 73میلیون کسر میشود. تا اینجا رقم سود برای کنسرتگزار حدود 70میلیون تومان (برای یک سانس اجرا در برج میلاد) است. البته این در شرایطی است که تمام بلیتها را قابل فروش بدانیم و از طرف دیگر همه بلیتها فروخته شده باشد و البته مهمانها را هم حساب نکردهایم!
در هر سانس، چیزی بین 40 تا 50 بلیت غیرقابل فروش برای اهالی رسانه، منتقدان و مهمانان در نظر گرفته میشود. هزینههای پنهان برگزاری، تبلیغات گستردهتر، هزینههای تمرین گروه برای اجرا و... همگی رقم سود نهایی برای کنسرتگزار را پایین میآورند. در شرایط ایدهآل، با سالنی پر و با خوانندهای محبوب و بدون حتی یک بلیت غیرقابلفروش و مهمان، سود کنسرتگزار روی هر سانس، 60 تا 70 میلیون تومان است. اگرچه در شرایطی واقعیتر، اصولاً این رقم به سانسی 30 تا 35 میلیون تومان میرسد.
باید این موضوع را هم در نظر گرفت که برخی تهیهکنندههابعضی وقتها هم به خاطر فروش نرفتن بیلتها ضرر میکنند که در این صورت معمولا سهم همه اعضا دخیل در کنسرت کم میشود تا تهیهکننده خیلی هم آسیب نبیند! /منبع: اختصاصی سایت موسیقی ما
|