صفورا اسماعیل نژاد/از جمله گرایشهای هنری مهمیکه در اوایل قرن نوزدهم در اروپا اوج و گسترش یافت میتوان به رئالیسم (واقع گرایی) و ناتورالیسم (طبیعت گرایی) اشاره کرد. این دو شیوه اگرچه شباهت ظاهری زیادی به هم دارند و در بازنمایی واقعیت عینی و علاقه به جهان خارج و اشیای طبیعت دارای وحدت سلیقه هستند،اما هنرمند رئالیست برخلاف ناتورالیست به محیط اجتماعی و طبیعی خود تنها به عنوان یک منظره نگاه نمیکند، بلکه آن را زمینه و انگیزه ای برای تغییر روابط انسانی میشمارد.در واقع هدف رئالیسم، جستجو و بیان کیفیت واقعی هرچیزوکشف روابط درونی و متقابل پدیدههای اجتماعی و طبیعی است. از سوی دیگر،انتخاب موضوع از سوی هنرمند رئالیست ،هیچگاه بر پایه ی خواستههای شخصی و یا تمایلات محض هنری نیست بلکه او به مسایل کلی تر و به خصوص مسائل اجتماعی و سیاسی میپردازد. از نقاشان رئالیستی مثل"رومنس"،"رامبراند"،"داوید"،"انگر"،"گوستا و کوربه" که برای اولین بار طبیعت و واقعیت را موضوع اصلی آثارشان قراردارند. لازم به یادآوری است که از نظر تحول رنگ آمیزی آثار باید"تی سین" و "رامبراند"را از بزرگترین آغازگران این مکتب دانست زیرا آنان با تغییر در "مایههای رنگی"و ایجاد ارزشهای خاص در چهرهها و فیگورهای انسانی تحولی ویژه در بیان واقعیتها به وجود آوردند.
مدرنیسم
مدرنیسم مولود مناسبات اقتصادی، اجتماعی و ائدولوژیکی حاکم بر قرن بیستم در غرب است که نهایتاً هنرمند غربی را بدون اتکا و بی پناه کرد زیرا آنان در طول تاریخ هنرغرب همواره در پناه حمایت کلیسا و اشراف،دست به ابداعات هنری زده بودند و حتی امروز هم اگر حمایتی از هنر مدرن غربی وجود دارد، بیشتر جنبه اقتصادی و گردش سسرمایه دارد، هرچند شکل گیری مدرنیسم را متفکر بزرگ قرن حاضر،روژه گارودی نوعی فرار از واقعیت میداند اما باید دانست که پیدایش امپرسیونیسم تحت تاثیر کوربه کم و بیش از سنت واقع گرایانه آغاز و به اوج رسید و بعد از آن جای خود را به گریز از واقعیت نقاشی نوین داد به هر حال پدیدهی مدرنیسم در فاصله کم عمر خود با سرگردانی فراوان مکاتب گوناگونی را تجربه کرد که مهمترین این مکاتب:نئوامپرسیونیسم-اکسپرسیونیسم(هیجان نمایی)فوویسم(وحشی،ددگرایی)کوبیسم(حجم گرایی)-سوررئالیسم(وهم گرایی)-دادائیسم(پوچ گرایی)-نئورئالیسم دوپاپ آدت – آبستره" غیرشیئی"و... .
*استاد و کارشناس ارشد نقاشی
|