برگردان: منصوره شهبازی/مسائل كيفي و ارزشگذاريهايي كه انجام ميشود باعث رونق يك فيلم كوتاه خواهد شد، و همه در يك سوال ساده مركزيت مييابند: چه چيزهايي يك فيلم كوتاه را مطلوب ميكند؟ هرچند سوال ديگري هم هست و آن اينكه چرا فيلم كوتاه ساخته ميشود؟ البته ميتوان از مبحث بحث كردن فيلم به عنوان متنهاي مستقل عقبتر رفته و بپردازيم به عوان كردن فيلم كوتاه به صورت نوعي تمرين فرهنگي، كه در اين صورت اين سوال پيش ميآيد ،"چه عواملي داستان فيلم كوتاه را خوب ميكند؟" آنچه در ادامه متن پيش رو داريد جوابهاي داده شده است:
درامي، تجربي و شخصي كه به شكل مستند يا انيمشن (متحرك) و غيره در فيلم يا ويدئو مطرح شود را به عنوان فيلم كوتاه ميشناسيم، و حداكثر زمان آن 15 تا 30 دقيقه است. (ديويد ريو .تهيه كننده ) هر مبحث تئوريك روايي و غير روايي طراحي شده براي سرگرمي و به چالش كشيدن تماشاچي كه تا سقف 30دقيقه باشد.(پال سودال. فيلمساز) فيلم كوتاه چيست؟ تا به حال يك تعريف جامع از فيلم كوتاه جداي از نقدهاي جشنوارها را نخواندهام. تعاريفي كه ملاك آنها زمان است . "كمتر از 30 دقيقه" ، "كمتر از 60 دقيقه" و غيره . فيلم كوتاه خودش خودش را با "عنوان ديگري " يعني شكل پذيرفته شدهي فيلم (تايم بيشتر از 120دقيقه) معرفي ميكند (استفان مك گلاشان.كارگردان و تهيه كننده) با اين وجود از فيلم كوتاه بيشتر تعريف موجود است تا خود فيلم و فيلم كوتاه هرچيزي ميتواند باشد جز يك فيلم بلند . فيلميكه تايم آن كوتاهتر از يك فيلم و معمولا كمتر از 70دقيقه باشد . در حال حاضر فيلمهاي كوتاه بشتر جنبه تئوريك بوده و تمايل دارند كمتر از 15دقيقه باشند و به طور ايده ال زير 10دقيقه باشد (كترين فيتز جرالد. كارگردان) فيلم كوتاه به طور قطع از نظر زماني كوتاهتر از فيلم بلند است و ساخته شده براي عرضه و نمايش روي پرده (مخاطب با نمايش در تلويزيون يا شبكههاي ويدئويي) از نظر محتوايي قابل انعطاف تر از درامهاي سريالهاي تئاتري تلويزيون ميباشد (يكشنبه مونتنا 1995) چنين فيلمي بايد پيامي (نظري و غيره) را بسيار سريع انتقال دهد (به دليل زمان و نوع ساختار ). (كريستين ميليگان .رئيس سابق كميسيون فيلم .كارگردان) و اما جوابهايي از دانشجويان سينما:
*يك ايده كه در 2 تا 15دقيقه به تصوير كشيده ميشود.
*داستان خود كنترل شده و ساده اي است كه معمولا تعداد شخصيتهاي معرفي شده اندك است و در آن اشخاص داستان گسترش پيدا نميكنند با اين وجود نقش آنها براي شناختشان در داستان مشخص و كافي است.
*فرصتي براي كارگردانان كه ايده شان را در خبر انتقال دهند. به اين معني كه اطلاعات اضافي در آن وجود ندارد، هرچيزي در آن بجا و با دليل و بدون شاخ و برگ اضافي قرار گرفته شده.
شبيه داستان كوتاه است ،گاهي با يك پايان غافلگير كننده.
*ايدهاي كه صادقانه در يك برش زماني فشرده نشان داده شده.
*نشان دادن ايدهاي در مقياس كوچك، معمولا معني دار و پر احساس است و تمايل به سمت مينيماليست و انتزاعي شدن دارد.
*ايدهاي كه كه با تمام اين اوصاف در خود كامل است.
وقتي تعاريف متفاوت در مورد فيلم كوتاه را كنار هم ليست ميكنيم، گفته استفان مك گلاشان به نظر خيلي مناسب ميآيد: "فكر ميكنم بيشتر تعريف فيلم كوتاه داريم تا خود فيلم. هرچند بين تمام تعاريف ذكر شده شباهتهايي موجود است. براي مثال نصف گروه اول (كه حرفهايها را تشكيل ميدهند)؛ با انديشه جديد به اين مقوله نگاه نميكنند. در صورتيكه دانشجويان برعكس، به غير از يك مورد فيلم بلند را معياري براي تعريف و شناخت فيلم كوتاه نميدانند. با وجود فهم متفاوت هر دو گروه از اين مقوله، موقعيتشان در يك چيز مشترك است. آنهايي كه خط فكريشان "به تعريف فيلم كوتاه از منظري كه بگوييم چه چيزي نيست" تمايل دارند. كساني كه به يك خط فكري منسجم دست پيدا كردهاند (در جهت ساخت فيلم) فيلم كوتاه را يك تمرين خاص ميدانند؛ اين نگرش به فيلم كوتاه، همچنيين در دستور جلسهي سرمايه گذاري در كميسيون فيلم تاثير گذاشت. به اين معني كه سرمايه گذاري آنها (تهيه كنندگان فيلم كوتاه) در راه درست خود قرار گرفته و در جهت تشويق براي گسترش دادن استعدادهاي خلاق براي كارگردانان فيلمها ميداند. در حال حاضر طرز تفكر نسبت به فيلم كوتاه تغيير كرده. فيلم كوتاه در قالب يك فرم خاص و يا در قالب يك مفهوم براي رساندن يك پيام در نوع خود خوب و مناسب است. همچنين وسيلهاي براي ترغيب و گسترش خلاقيتها ميباشد ولي مانند فيلم بلند قادر به گسترش فيلم بلند نيست. براي مثال برود انسيگير معتقد است: بازرگاني فيلم كوتاه در بالاترين شكل نسبت به فيلم بلند متعادل است. سودمندي فيلم كوتاه در بهترين شكل مربوط به كارآموزي فيلمساز و تربيت آنهاست، به غير از كشورهايي كه در آن كمك مالي و پشتيباني دولت براي تهيه فيلم كوتاه وجود دارد. وقتي از كارگردان فيلمهاي كوتاهي كه در جشنواره فيلم نامزد شده بودنند، پرسيدم چه پروژه فيلمي را ميخواهند درآينده كار كنند؟ آنها همه گفتند "ميخواهيم فيلم بلند بسازيم" فيلم كوتاه بهخصوص براي كساني كه داراي كسب نشان شده و يا تجليل به دست آورددند معمولا يك صحنه موقت است، يك بازي و تمرين براي اينكه به مرحله عبور براي ساخت فيلم بلند دست يابند. كاترين فيتز جرالد(كارگدان) براي كميسيون فيلم نيوزلند توضيح داد: از نظر او فيلم كوتاه به دو شكل باعث پرورش و گسترش استعدادها ميشود. با به دست آوردن تجربه كار در محيط حرفهاي.
جذب فضاي بين المللي
كريستا ميليكان (سرمايه گذار فيلم كوتاه)در اين مورد چنين ميگويد: سرمايه گذاران حرفه اي سينما به سختي قانع ميشوند تا سكان را به كارگرداني كه تجربه حرفه اي جدي ندارد (تجربه حرفه اي در صنعت سينما به عنوان كارت ويزيت يك فرد ميباشد) بدهند. فيلم كوتاه عملا راه واضحي است براي تمرين و به نمايش در آوردن هنر يك فرد از طريق تكنيك و مهارت گفتن داستان. البته نميتوان انكار كرد كه كارگرداناني هستند كه اين فشار قدرت را نقض ميكنند، تا بتوانند فيلم كوتاه بسازند. درهرحال در ساخت فيلم كوتاه هميشه فشارهايي وجود داشته. فيلمهاي كوتاه ساخته شده را از روي متنهايشان ميتوان مورد قضاوت قرار داد. ولي ساختارهاي استتيك (زيبايشناسي) ويا يك تحليل از درون مايهها، تمها، تصاوير و ايدئولوژيها و استفاده تئوري مناسب براي فيلمهاي كوتاه ميتواند به همان اندازه تاثير گذاري فيلم بلند در آينده مورد قضاوت قرار گيرد. در هر حال داستان ثبت شده مهم در فيلم كوتاه، شكل دادن فيلم با اين فشارهاي اضافه به متن است! ساختن فيلم يك تمرين جمعي است شامل ارتباط بزرگي بين فرد و گروه، همچنين مسائلي كه در تهيه فيلم دخيل است شامل سياست، سرمايه گذاري، پردازندهها، نمايندهها، بازاريابها، پخش كنندهها، جشنوارهها، برنامه ريزها، حسابدارها، تماشاگران، منتقدان و آكادمي. اين يك تحليل كوتاه از ارتباطاتي است كه ميتواند به ما اطلاعاتي در مورد چگونگي شكلگيري فيلم كوتاه و ارزشگذاري آن بدهد. اين ارتباطات متفاوت ميتواند توسط شرايط و نحوه عملكرشان فهميده شوند و با نگاه كردن به پروسهاي كه در آن شرايط اتفاق ميافتد، ميتوان دانست چه تاثيري براي تصميمات گرفته شده ميگذارند. اين ارتباطات ميتوانند هم رسمي باشند هم غير رسمي، تركيباتي از پيوندهاي ساختاري، استدلالي، اقتصادي وشخصي است. مثلا "رابطه تهيه كننده و بودجهي (سرمايه گذاران) فيلم كوتاه ضروري است. اين يك پيوند رسمي است كه توسط قوانين سرمايه دستور داده شده است. هرچند اين فقط در شرايط همساني يا يكرنگي تاثيرات ديگر مثل دستور جلسه هيئت فيلم، تجليل فرهنگي، تهيه كننده و گروه خلاق اقتصاد، اجباري و توسط سرمايهاي كه در دسترس است تحليل شده است. بقيهي دلايل يا موارد هم ميتوانند درجهاي از تاثيرات را داشته باشند مثل شخصيت تهيه كننده، عضو حقيقي سرمايه در زمان تصميم يا ادراك در مواردي (نكتهاي)كه ممكن است فيلم كوتاه را موفق كند. ارتباطات غير رسمي در استراتژي تجليل فرهنگي شناساندن درست افراد شكل ميگيرد. اين ارتباطات غيررسمي در يك شكل گسترده ميتواند هدفمند شده و ارتباطات رسمي را تسريع كند و توسط عنصري به عنوان ساختن فيلم به طور تجربي شكل گيرد و به اين ترتيب شهرت افزايش يافته در رسانههاي گروهي و شبكهها يا شكلهاي ديگر اتفاق ميافتد. /منبع: مجله پونت آويو (P.O.V )
|