شمقدری: 
با سیاست‌هایی که پیاده کردیم اسکار را گرفتیم!

شنیدن حرف‌های جواد شمقدری که بیشتر از دوسال است که از ساختمان بهارستان خارج شده و دیگر مسئولیتی در ساختار مدیریتی سینمای ایران ندارد به نوبه خود شنیدنی ست. این مدیر سابق که بسیاری از کارشناسان سینما مشکلات فعلی سینما را حاصل تصمیمات و سیاست‌های غلط او و دیگر مدیران زیر مجموعه اش می‌دانند، هنوز هم اصرار دارد که اسکار اصغر فرهادی حاصل لابی کردن او با اعضای آکادمی‌اسکار آمریکاست! اصراری که شنیدنش از این مدیر دولت احمدی نژاد که به مدیر ریل گذار معروف است چندان عجیب نیست! بستن خانه سینما، میدان دادن به تعدادی از فیلمسازان و تهیه کنندگان کارنابلد و ساخت تعدادی از فیلم‌های سینمایی که با صرف بودجه‌های میلیاردی در جذب کمترین میزان مخاطب هم ناموفق بودند و مهم‌تر از هم اصرار به فاصله گذاری میان خانواده سینما و سوق دادن جامعه سینمایی به سمت دوقطبی شدن و تشکیل یک گروه از تهیه کنندگان غالبا ورشکسته و سپردن پروژه‌های مهم سینمایی به آنان و ... تنها بخش‌هایی از سیاست گذاری‌های نادرست جواد شمقدری در دوران چهارساله مسئولیتش در وزارت ارشاد بوده است. آنچه که در پی می‌آید گفت و گوی باشگاه خبرنگاران با رییس سابق سازمان سینمایی است که این خبرگزاری در مقدمه گفت و گویش او را آقای مهندس شمقدری معرفی کرده ... به گزارش باشگاه خبرنگاران، جواد شمقدری گفت: به نظرم کسانی که می‌خواهند عملکرد من و ایوبی را مقایسه کنند، سی و سومین و سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر را با هم مقایسه کنند.

 این آقای  شمقدری چه قدر جالب و جنجالی است! کسی تا به حال آماری از هواداران مردی نگرفته که دومین معاونت سینمایی در دوره‌ی دکتر احمدی‌نژاد و آخرین معاون سینمایی وزارت ارشاد در تاریخچه‌ی جمهوری اسلامی‌بود، اما آنچه می‌دانیم این است که شمقدری هر چقدر که مخالف داشته باشد، همانقدر هم مهم است. او کسی است که برای اولین بار در سیستم سینمایی پس از انقلاب، عَلَم مبارزه با مافیا را بالا برد اما خودش به ایجاد یک مافیای جدید در برابر طومار قبلی متهم شد. شمقدری مجوزهای عجیبی صادر کرد و از طرفی خیلی عجیب و غافلگیر کننده بود که مجوزهای بسیاری هم توسط او لغو شدند. او یک روز مقابل دوربین تلویزیون نشست و گفت که تمام فیلم‌ها باید در خدمت ایدئولوژی اسلامی‌انقلاب باشند و چندی بعد در مقابل دوربین همان برنامه، با دفاع از مضمون خیانت که به صورت یک موج وارد فیلم‌های ایرانی شده بود، هملت شکسپیر را شاهد مثالی بر مدعایش قرار داد. در دوره‌ی شمقدری یکی از فیلمسازانی که تفکراتش با دولت وقت همخوانی نداشت، جایزه‌ی اسکار را برد اما جناب مهندس، طی یک اظهار نظر غافلگیر کننده به دست آمدن این موفقیت را محصول لابی‌های خودش دانست و چندین و چند شاهکار خبری دیگر هم برای رسانه‌ها دست و پا کرد. دوره‌ی او را چه دوره‌ی خوبی بدانیم و چه بد، بی شک می‌دانیم که جنجالی‌ترین بازه‌ی زمانی در تاریخ سینمای ایران است.

جالب است که شمقدری اصلاً جزو آن دسته مسئولینی نبود که از پاسخگویی مقابل رسانه‌ها فراری باشد و حتی اگر اشتباه فاحشی هم انجام داده بود، تلفن همراهش از دسترس خارج نمی‌شد. او مجموعاً چهار سال معاون سینمایی وزارت ارشاد و سپس رئیس سازمان سینمایی بود اما لااقل چهل سال می‌شود با این مرد مصاحبه کرد و باز هم حرف‌های جدید و جالب شنید. آقای مهندس شمقدری در همین روزها مهمان مجموعه‌ی باشگاه خبرنگاران بود و طی یک گفتگوی نسبتاً بلند، قسمت دیگری از جذابیت‌های کلامی‌اش را رو کرد. او این بار درباره‌ی لابی‌هایی که ادعا می‌کرد برای اسکار فرهادی انجام داده، جزئیاتی را هم توضیح داد، خودش را با ایوبی مقایسه کرد، نسل خودش را برتر از نسل سوم دانست و خیلی حرف‌های خاص‌تر از این هم زد که باعث می‌شود سوای قضاوت درباره‌ی خوب یا بد بودنش، تردیدی نکنیم که برای او لقب آقای خاص واقعاً مناسب و با مسمی‌است. بخشی از گفتگوی مشروح بانی آنلاین با جواد شمقدری را در ادامه می‌خوانید:

*آقای شمقدری از نحوه‌ی ورودتان به سینما شروع کنیم جرقه‌ی ورود شما به سینما کی و چگونه زده شد؟

من دانشجوی رشته‌ مکانیک دانشگاه علم و صنعت بودم و انقلاب فرهنگی رخ داد، بعد از این اتفاق من به همراه تعدادی از دوستان دانشگاه تهرانی‌ام وارد دوره‌ی آموزشی سینما شدیم و تعدادی مستند ساختیم و به این ترتیب بود که سال 59 وارد سینما شدم.

*اکنون آقای ایوبی ریاست سازمان سینمایی را بر عهده دارند مدیریت وی را چگونه می‌بینید؟

من زیاد مایل نیستم به نقد در مورد عملکرد ایوبی بپردازم اما به نظرم کسانی که می‌خواهند عملکرد من و او را مقایسه کنند، سی و سومین و سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر را با هم مقایسه کنند؛ فیلم‌های سال گذشته آخرین دستاوردهای دوره‌ی من بود و فیلم‌هایی چون "چ" و شیار 143 ر ا شامل می‌شد، تفاوت فیلم‌های سی و سومین دوره جشنواره‌های فجر با دوره‌ی قبل گواه تفاوت‌های مدیریت من و ایوبی است.

*امسال گفتند در جشنواره جوان‌گرایی شده است شما با این امر موافقید؟

یکی از سیاست‌های دوره مدیریتی من میدان دادن به جوانان و توجه به استعدادهایشان بود یکسری از جوانان بودند که واقعاً لیاقت راه یافتن به سینما را داشتند، من هم از همان ابتدا سعی کردم به پرورش و بروز دادن استعدادهای این جوانان بپردازم و نمود آن را هم در سی و دومین دوره جشنواره فجر دیدیم. در دوره قبل شاهد بودیم که جوانان بسیار خوش درخشیدند و فیلمی ‌چون "شیار 143" ساخته یک جوان بود. این سیاست طبق عواملی که ما طراحی کرده بودیم امسال هم پیاده شد اما متأسفانه جوانان همچون قبل تصویر مثبتی از خود ارائه ندادند و فیلم‌هایشان از جهات مشکلات فراوانی داشت، اگر چه 2 فیلمی‌که در سی و سومین دوره فجر از بقیه قابل قبول‌تر بودند، توسط همان جوانان ساخته شده بودند.

*خیلی‌ها معتقدند با رفتن شما فضا برای فیلم‌سازی بازتر شده است درباره این صحبت‌ها چه نظری دارید؟

بله، فضا در دوره جدید برای گروه اقتدارگرا بازتر شده است. این افرادی که چنین صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند،‌ افرادی هستند که همیشه برای من مشکل‌ساز می‌شدند.

*شنیده شده که در این دولت به شما اجازه فیلم‌سازی نمی‌دهند، آیا این موضوع صحت دارد، "اگر نه" در حال حاضر پروژه‌ای را در دست دارید؟

به طور رسمی‌و قطعی کسی با فیلم‌سازی من مخالفت نمی‌کند. اما شک ندارم اگر نسخه سینمایی سریال تسخیر لانه جاسوسی‌ام را به آقایان ارائه دهم، هیچ کس از من حمایتی نمی‌کند.

*شما مخالف رفتن بعضی از فیلم‌هایی که در آن‌ها مشکلات جامعه بیان شده بود به خارج از کشور بودید. اما الان به این اندازه حساسیت وجود ندارد نظرتان در این باره چیست؟

اکنون همه چیز سینما برعکس شده است. من همیشه گفته‌ام که مردم کشور ما محرم هستند و بیگانگان نامحرم. اگر عیب و ایرادی در جامعه داریم بهترین افرادی که می‌توانیم با آن‌ها این موضوعات را در میان بگذاریم، مردم کشورمان هستند اما اکنون دقیقاً سیاست‌ها برعکس شده است. فیلم‌هایی که در آن سیاه‌نمایی وجود دارد و مشکلات جامعه مطرح شده است در داخل کشور نمایش داده نمی‌شود و به کشورهای خارجی فرستاده می‌شود. عقل هم حکم می‌کند که یک مشکل خانوادگی را نباید به خارج از خانواده رسوخ داد. اما در این دوره هم 2 فیلمی‌که حاشیه زیادی داشتند و راهی جشنواره شده بودند به برلین رفتند، این سیاست کاملاً غلطی است و فارغ از این که در فیلم چه مطلبی مطرح می‌شود و چه بار محتوایی دارد، اینکه مشکلات جامعه خود را به بیرون از کشور انعکاس دهیم، هیچ دردی از ما دوا نمی‌کند و خردمندانه نیست.

*شما صحبت‌هایی را در خصوص لابی برای اسکار اصغر فرهادی انجام دادید، دقیقاً این لابی را چگونه انجام دادید؟

ما برای گرفتن اسکار از ظرفیت انتخاب آخر استفاده کردیم. 5 فیلم به مرحله نهایی دریافت اسکار راه یافتند. یکی فیلم "جدایی نادر از سیمین" بود و فیلم دیگر در مورد یهیودیانی بود که از ترس نازی‌های آلمان به یک کانال می‌رفتند و عده زیادی از آن‌ها کشته می‌شدند و به نظرم این فیلم یک تراژدی قوی به حساب می‌آمد اما در مورد یهودیانی بود که با مظلومیت کشته شده بودند و یک فیلم اسرائیلی خیلی قوی هم در میان آن 4 فیلم حضور داشت. ما چون می‌دانستیم خیلی از اسکاری‌ها با تسلط جریان صهیونیستی بر‌هالیوود و اسکار موافق نیستند ولی جرئت ابراز این مخالفت را ندارد به آن‌ها پیغام دادیم که الان فرصت خوبی است و شما می‌توانید با انتخاب یک فیلم ایرانی این اعتراض خود را به صهیونیست‌ها نشان دهید و فردا هم کسی نمی‌تواند به شما خرده بگیرد که چرا یک رفتار ضدیهودی یا ضدصهیونیستی انجام دادید؛ آن‌ها هم این حرف را پذیرفتند و اسکار را به ما دادند.

*آخر مشخص نشد موضع‌تان نسبت به اسکار مثبت است یا منفی؟ اگر منفی است دیگر برای گرفتنش چرا لابی کردید؟

اولاً باید بدانیم که پشت هر جشنواره جهانی و اسکار که در واقع یک جشن است، سیاست‌های خاصی وجود دارد. جشن اسکار به طور قطع در راستای سیاست‌های فرهنگی و استکباری آمریکا و طبق نیازها و کارکردهای این کشور است. من در زمان خود گفتم خوب است متناسب با وظیفه‌ای که دارم به دور از ارزش‌گذاری‌هایی که روی اسکار داریم تلاشم کنیم که این جایزه را بگیریم و نهایتاً گرفتم.

*در جشنواره‌ای که گذشت ما هیچ اشاره‌ای به موضوعات روز جهان مثل مذاکرات 1+5 نداشتیم؟

بله، کاملاً درست است، سینمای ما از خیلی مسائل غافل است؛‌ ما موقعیت خیلی خوبی در جهان داریم و آمریکا حس می‌کند که دستش در مقابل ما کوتاه است. جای خالی مسائلی چون بیداری منطقه،‌ مذاکرات 1+5، پیشرفت‌های علمی‌ایران و مسائل انقلاب در سینما ما به شدت به چشم می‌خورد. سریال‌های تلویزیون و فیلم‌‌های سینمایی باید حداقل سالی یک سوژه در مورد این مسائل داشته باشند زیرا تأثیر زیادی روی جامعه خواهد داشت.

*حرف پایانی؟

من با دیدن شور و حالی که در جوانان است،‌ احساس نشاط و سرزندگی می‌کنم. ما بخواهیم یا نخواهیم نهایتاً جریان مدیریت هنر و رسانه از دست ما خارج و به جوانان واگذار خواهد شد. امیدوارم نسل جوان با استفاده از تجربیات گذشتگان و افق‌های بلندی که پیش رویشان است خیلی بهتر از ما کار کنند و جبهه انقلاب فرهنگی را به سر منزل مقصود برسانند. از شما و تمام بچه‌های پرشور باشگاه خبرنگاران که شور و حال عجیبی دارند، تشکر می‌کنم./ منبع: بانی فیلم آنلاین

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: اقیانوس‌ها از پیدایش تا تقسیم بندی
:: با سیاست‌هایی که پیاده کردیم اسکار را گرفتیم!
:: همه تیم های ملی با کت و شلوار می آیند ما با پیژامه!
:: نظام پزشکی برای قطع سریال از تمامی ‌راهکارها و ظرفیت‌های قانونی استفاده خواهد ‌کرد
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : شماره 608
تاریخ : شانزدهم فروردین هزارو سیصد و نود و چهار
سال : 1394
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
تماس با ما
درباره ما
اخبار
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح