در تاریخ سیاه و جنایات بشری فجایع زیادی ثبت شده است اما هیچکدام قدر شناخته نشده، هیچ کدام از آنها نتوانسته است میلیونها انسان را تا نیمههای شب بیدار داشته، دعای جوشنکبیر بخوانند، قرآنکریم را ترنم کنند، به درگاه حضرت دوست استغاثه کنند و اسم آن را بگذارند شبهای پر برکت قدر. ای کاش هرگز در تاریخ چنین جنایتی رخ نمینمود، هر چند صاحب این شبها مردی است از تبار رسول خدا که به هنگام حرکت زشت و پلید یک کوردل و سیاه قلب بگوید («فزت و ربالکعبه» به خدای کعبه رستگار شدم). جنایتی که به هنگام راز و نیاز انسانی پاکدل با خدای خود رخ نمود که برای همه عمر انسانها به یاد آن گریه و زاری کنند و حتی همه فرشتگان آسمانی هم از همان شب به بعد برایش گریه کنند. او چه موجودی بود که دشنه جهل و جور و جنایت بر فرق مبارکش فرود آمد و برای همه عمر شیفتگانش را به سوگ نشاند؟ علی که بود و چرا فرزندی از انسانهای تاریک روزگار در هیبت ابنملجم مرادی با شمشیر زهرآلود کینه و ظلم و بیعدالتی آمده بود تا مظهر دین، ایمان و عدالت و فتوت را در محراب عبادت به خاک و خون بکشد، تا آن شب کودکان یتیم و بیوهزنان کوفه و تهیدستان خالی سفره که هر شب مردی از تبار فتوت و در لباس ناآشنا سفرههای خالی آنان را پربرکت میکرد توان و رمق نداشته باشد برنامه هر شب را برای انسانهای گرسنه عملی کند. منتظرانی که هر نیمهشب و در دل تاریکی کیسههای گندم که قوتلایموتشان بود را از انسانی ماورای انسانهای عادی، انسانی با عنوان اولین یار و یاور پیامبر گرامی اسلام(ص) فاتح خیبر و در واقع پیامآور عدل و داد و بنیانگذار مکتب سرخ شیعه دریافت مینمودند. آن شب را تا صبح نخوابیدند و در هجران آمدن مولایشان بیتابی میکردند. وقتی شام را به صبح رساندند، خبر این جنایت سراسر کوفه را در برگرفت و آنگاه بود که بیوهزنان، یتیمان و حتی مرغان آسمانی گریستند. علی که با دستهای آسمانی و پینه بستهاش نخلستانهای کوفه را سرسبز و زنده نگه داشته بود وقتی فرق مبارکش توسط این کوردل شکافته شد، فریاد رستگاری سر داد، «خدایا تو آگاه باش این بنده حقیر با فرود این شمشیر به همه آرزوهایم که سربلندی و عظمت اسلام است، رسیدم» از آن پس برگ زرینی از بزرگمردی انسانی آسمانی برای همه دورانهای زندگی گشوده شد که تا جهان هستی وجود دارد یاد و خاطره آن شب و پس از آن شبهای دیگر با نام شبهای قدر در تاریخ بشری ثبت شده تا دنیا بداند جهل، جور و کفر ماندگار نیست و در جهان هستی عاقبت عدل و داد حاکم خواهد شد و زورمداران جهانی نخواهند توانست برای همیشه تاریخ با ظلم و ستم و استثمار جهانیان ادامه حکومت بدهند. در پایان با شعری از استاد شهریار به همه هموطنان مومن و خداجوی کشورمان تسلیت گفته، آرزو داریم عبودیت، بندگی و همچنین طاعات آنان مقبول درگاه خداوندی قرار گیرد.
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را/ که به ما سوا فکندي همه سايهي هما را/ دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين/ به علي شناختم به خدا قسم خدا را/ برو اي گداي مسکين در خانهي علي زن/ که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را
|