از جمله پدیده‌های نوظهور دهه اخیر که با قتل و کشتار و وحشیگری پای به میدان گذاشت گروه تروریستی داعش است که حضورش با بوق و کرنا و تبلیغات ناخواسته‌ی اروپا، آمریکا و به خصوص خاورمیانه به دنیا اعلام شد و اینک ما مانده‌ایم و صدها سوال پوچ که هر لحظه در افکار دور می‌خورند. این گروه، دست‌پروده اسرائیل است اما با نام خلافت اسلامی. این گروه حاصل عمل و عدم لیاقت آمریکاست، در بی‌تفاوتی و تخریب خاورمیانه. این گروه ساخته و پرداخته امریکاست، این گروه دست‌پخت وهابیون عربستانی است. این گروه حاصل دلارهای بی‌حد و حساب کشور کوچک قطر و هزاران سوال دیگر و به دنبال آن صدها هزار سوال پوچ دیگر، ای روزگار چه زمانه‌ای شده؟‌ ناگهان صبح از خواب شبانه برمی‌خیزیم و گروهی جدید را به بقیه گروه‌های بی‌قانون اضافه می‌بینیم. اصولا چرا و چگونه این همه جنگ و جدل، این همه کشت و کشتار، چه کسی از این همه هرج‌و‌مرج سود می‌برد؟ اصلا چرا این بی‌قانون‌‌ها یا قانون‌شکنان شکل می‌گیرند؟ حداقل اگر ‌50سال اخیر را مدنظر داشته باشیم و به گذشته برگردیم شاید اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آغاز عصر هرج‌و‌مرج به روش کنونی باشد که این ابرقدرت شرق برای نفوذ در حوزه استثمار غرب توسط آمریکا به ناگهان با لشکرکشی کشور مسلمان افغانستان را نشانه می‌رود و با ایجاد یک حزب کمونیستی با نام پرچم هزاران خداجوی مسلمان را آواره و راهی کوهستان‌ها می‌کند که این ملت آواره با تشکیل گروه‌های جهادی و مبارزه با اشغالگر نخستین بذر مبارزه این چنینی را توأم با بمب‌گذاری بنا می‌نهد و بعدها با ظهور القاعده، طالبان، بوکوحرام و غیره هرج‌و‌مرج بیشتر و بیشتر می‌شود. در تمام این مدت خاورمیانه آرام و بی‌دغدغه روزگار می‌گذراند تا این که جرقه تونس زده شد و به ناگهان بهار عربی، پس از سقوط بن‌علی تونسی موج بهار کشورهای سوریه، لیبی، بحرین و یمن را هم به خود کشید و این بار روسیه در گل فرو رفت و گروه‌هایی به نام القاعده سوریه، النصر، جبهه آزادی بخش سوریه و الا ماشاءاله گروه‌های تازه روئیده و به ناگهان داعش که مبارزه بی‌امان را در سوریه آغاز کرده یک‌سوم آن را به اشغال درآورده و سپس روی به عراق گذاشته و قریب نصف خاک عراق را تصرف کرده و به دنبال آن سر از لیبی درآورد و گویی ادامه دارد. اما یک سوال برای دنیای مدرن ما باقی مانده که کشورهای اروپایی را چه می‌شود؟‌ آیا آنان ناظرین بی‌طرف هستند؟ یا تصور می‌‌کنند این طوفان در حد گردبادی کوچک است که به آنان نمی‌رسد، یا این که چشم خود را بر روی حقایق بسته‌اند، اینان نمی‌پندارند که هزاران نفر زن و مرد اروپایی به گروه داعش پیوسته در آینده چه طوفانی در کشورهای خود به پا خواهند کرد. سکوت و بی‌تفاوتی اروپا نمی‌تواند برای اتحادیه‌ای که می‌خواهد وضعیت پولی جهان را وابسته به اراده‌اش کند توجیه‌پذیر باشد، به خصوص کشور انگلیس که روزی تمام خاورمیانه را مستعمره خود می‌دانست و داعیه رهبری جهان را داشت بی‌تفاوتی می‌تواند معانی زیادی را در اذهان جامعه خاورمیانه و به خصوص کشورهای عربی تداعی کند که شاید انگلیس خواسته یا ناخواسته به یاد دوران بریتانیای کبیر خود دستی بر این آتش داشته باشد.