یادش بخیر، در گذشتههای دور یک شبانهروز را به سه بخش 8ساعتی تقسیم میکردند. بدین ترتیب 8ساعت کار، 8ساعت استراحت یا فراغت و 8ساعت خواب. آن زندگیها بسیار ساده و بیپیرایه بود. انسانها و زندگی را تکنولوژی و مدرنیته اشغال نکرده بودند، کارگر با طیب خاطر 8ساعت کار میکرد و کمفروشی در وجود آن آدمیان نبود. هزینه زندگی به حدی پایین بود که یک زندگی معمولی و بیدغدغه جزئی از حیات شمرده میشد. ولی امروزه روز و در عصر اینترنت و مدرنیته این تقسیم کار، خواب و فراغت جای خود را به خاطرهها سپرده است و انسانها از بام تا شام باید تلاش کنند و به مانند بازکنهای قدیمی چندکاره برای گذران زندگی تلاشهای متنوعی کنند تا بتوانند به حیات ادامه دهند. به هر روی همین زندگی مشکل خوشی و ناخوشی بسیاری دارد، زمانی که یک زوج جوان پیوند زناشویی میبندند در ذهن و رویاهای خوش خود فرزند و فرزندانی را میپرورانند که در همه زمینهها موفق باشند، در مدارس خوب ثبتنام کنند و خوب درس بخوانند و در فعالیتهای فوقبرنامه و به خصوص تابستانها در ایام فراغت به پرورش جسم و روح بپردازند و این سرنوشت محتوم اکثریت خانوادههاست که برای سرویسدهی مناسب به فرزندانشان بسیار بیشتر از توان کار کنند و رنج بکشند تا فرزندانی کارآمد تقدیم جامعه کنند. باز یادش بخیر گذشتهها را که مدارس در ایام تابستان بدون دریافت هزینه یا پولی دانشآموزان را در اردوهای تربیتی و فعالیتهای ورزشی در کلوپها و سالنهای ورزشی و استخرها سرگرم میکردند به نحوی که ایام تابستان پربارتر از ایام تحصیل میشد و به ویژه از نظر ورزشی دانشآموزان از نظر آمادگی جسمانی و مهارتهای ورزشی سرآمد میشدند و با انجام مسابقات ورزشی بین مدارس کشور سالهای خوش مدارس را رقم میزدند. اما به موازات طرحهای خودکفایی هزینه زندگی بالا و بالاتر رفت تا جایی که از توان بیشمار خانوادهها خارج گردید و به اصطلاح اکثریت مردم زیر خط فقر قرار گرفتند. البته با وجود مشکلات عدیده زندگی خانواده در تلاش بوده تا حتما در تابستانها برای پر کردن اوقاتفراغت فرزندان خود از قافله عقب نیفتند. متأسفانه این هزینهها هر سال بیشتر و بیشتر شد و به یک نوع مسابقه درآمدزایی بیشتر بین مدارس مناطق مختلف تهران و حتی سراسر کشور بدل شده تا جایی که امسال در ثبتنام فعالیتهای ورزشی برای آموزش شنا و بعضی از رشتههای ورزشی ارقام نجومی یک میلیون تومان تا سه میلیون تومان از خانوادهها درخواست پرداخت این شهریه گزاف را میکنند و تا جایی که بسیاری از خانوادهها به ناچار از غذای روزانه خود به میزان قابل توجهی میکاهند و به اصطلاح به فقر غذایی دچار میشوند تا فرزندان آنان پیش دوستان شرمنده نشوند و این یک بازی تکراری شده که متأسفانه وزارت آموزشوپرورش در این مورد هیچ توجهی نمیکند و وزارت ورزش و جوانان نیز خود را موظف نمیداند. امیدواریم مسئولین آموزشوپرورش به خود بیایند و بپذیرند که این دانشآموزان و اولیای آنها ولینعمتان مسئولین هستند و اینان وظیفه دارند در این مورد اقدام عاجل نمایند.
پیمان معادی در مورد مونولگ «همه چیز میگذرد اما تو نمیگذری» رضا بهبودی، متنی را منتشر کرد. این کارگردان و بازیگر در یادداشتی که در اختیار ایسنا گذاشت، آورده است:«.1 نور را میگیرند. نور ما را؛ نور تماشاچیها را. توقع دارم کم کم نور صحنه بیاید. اما نمیآید. ظلمات است. لحظاتی در تاریکی مطلق میگذرد. همه سر و صداها که خوب میخوابد - حتی صدای نفس کشیدنها - صدایی به گوش میرسد: «سوار یه اسبم. پشت و رو». و این، شروع عجیب متن/اجرایی است که از همان اول، خلع سلاحت ...