دو باشگاه قدیمی و مردمی ورزش کشور ما که جمعاً حدود 130سال قدمت دارند، چه روزهای سختی را میگذرانند. وضعیت کلی این دو باشگاه بسان گوشت گوسفند قربانی شده چقدر ستم کشیدهاند. در لفظ وزینتر بر گردن این دو باشگاه چه رشته طناب ضخیمی بسته شده که به گفته شاعر:
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هر جا که خاطرخواه اوست
وقتی 70سال پیش باشگاه استقلال فعلی با نام تاج و با حمایت مسئولین وقت پای به عرصه ورزش گذاشت بنیانگذارش شخصی بود به نام پرویز خسروانی؛ این باشگاه با دوچرخهسواری آغاز به کار کرد و به زودی رشتههای مختلف ورزشی را در برگرفت و در اقصینقاط کشور شعبات آن شروع به فعالیت کرده و تاسیسات زیادی با نام این باشگاه ایجاد شد تا این که پس از پیروزی انقلاب این مجموعه عظیم ورزشی به تملک سازمان ورزش درآمد. باشگاه پرسپولیس هم که یک سبقه 59ساله دارد توسط شخصی به نام علی عبده و با بولینگ آغاز به کار کرد و به سرعت به خصوص در رشته فوتبال سراسر کشور را در برگرفت و چون باشگاه تاج مورد حمایت مسئولین وقت بود و مردم آن را نورچشمی مسئولان میپنداشتند، اقبال پرسپولیس بیشتر شد و به اصطلاح مردمی شد و به مرور این دو باشگاه در سطح آسیا نیز به عنوان پرطرفدارترین باشگاهها شناخته شدند. وقتی امروز به وضعیت اسفبار این دو باشگاه توجه کنیم، شاید آرزو کنیم که کاش این همه شهرت و آوازه نمیگرفتند تا این همه بلا و مصیبت بر سر آنان بیاید. داستان عجیبی شده است جوانان و حتی پیران کشور عزیزمان دل به این دو باشگاه سپردهاند و اصطلاحاً هوادار شدهاند که ای کاش هوادار نمیشدند و عشق به این ورزش و به این باشگاهها پیدا نمیکردند، چرا که در هیچ کشوری دوست داشتن را جرم نمیدانند و عشق را لگدکوب نمیکنند. اما متأسفانه 50میلیون طرفدار که عاشقانه به این دو باشگاه علاقه دارند مدتهاست در رنج و عذاب وارده به این دو باشگاه روزهای بدی را میگذرانند. ما نباید به این همه عاشق، به این همه علاقمندی پشت کنیم «به کدام مذهب است این به کدام ملت است آن/ که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی؟» چند سال است میخواهند اصل 44 قانون اساسی را که اصلی است اصولی و به نام خصوصیسازی مشهور است برای این دو باشگاه اجرا کنند ولی هیچگاه جنبه عملی به خود نگرفته، پنداری مسئولین سازمان ورزش در گذشته و مسئولین وزارت ورزش فعلی با پا پس میزنند و با دست میگیرند و وعده واگذاری به بخش خصوصی را جدی نمیگیرند. در طی سالهای اخیر صدها مورد نظایر آن را مربوط به سایر دستگاهها داشتهایم که به آسانی واگذار گردید، اما این ورزش است که هنوز نتوانسته است کاری از پیش ببرد. 4مرتبه در سال جاری آگهی واگذاری را اعلام کردهاند و هر بار متقاضیان پا پیش گذاشتهاند تا این باشگاهها را به سرانجام برسانند ولی نشده و همچنان نمیشود، بنابراین آیا مردم حق ندارند بگویند یک جورهایی سرکار هستند؟ اگر نیستند چرا یک اقدام عملی نمیکنند؟ آیا بیشتر از این همه بیمهری را میتوان به ورزش و ورزشکاران به خصوص سیل عظیم هواداران فوتبال روا داشت؟ امیدواریم بالاخره گره کور این واگذاری گشوده شود.
|