سلطان محمدی: شخصیتهای کاریکاتوری«شمعدونی» الگوی مناسبی برای جامعه امروز ایران محسوب نمیشوند
حسین سلطان محمدی منتقد سینمای ایران گفت: کاراکترهای سریال «شمعدونی» زندگی بسیار سرخوشی دارند که از مناسبات و روابط اجتماعی مردم جامعه ما به شدت دور است؛ این شخصیتهای کاریکاتوری به هیچ عنوان الگوی محرک و مناسبی برای جامعه امروز ایران محسوب نمیشوند. این منتقد سینما در گفتوگو با سینماپرس افزود: وقتی نام سروش صحت به عنوان کارگردان این اثر تلویزیونی مطرح میشود یعنی اینکه این سریال توسط فردی با تجربه ساخته شده و چهرههای شاخصی در آن کار میکنند. در این که تیم سازنده این اثر در کار خود حرفه ای هستند و تجربههای خوبی در زمینه تولید آثار تلویزیونی داشته اند هیچ شکی نیست اما وقتی به داستان و محتوای این سریال میرسیم با اشکالات متعددی روبهرو میشویم که معتقدم عوامل این سریال باید پاسخگوی این اشکالات اساسی باشند. وی ادامه داد: فضای این سریال مانند سایر آثار قبلی سروش صحت در ژانر طنز است که این مسئله پذیرفتنی است اما مخاطب در این اثر با بستری عجیب روبرو میشود چرا که خانواده، روابط و افرادی را در این سریال میبیند که بسیار از واقعیت روز جامعه ما دور هستند و به ناواقعیتها بیشتر شبیه اند. این موضوع واقعیت و ناواقعیت همیشه در اصول ساخت آثار تصویری مطرح بوده است چرا که ما این گونه آثار را برای جذب مخاطبان عام عرضه میکنیم و زمانی که مخاطبان ما از شبکه سوم سیما مشغول تماشای این سریال هستند یعنی ما حداکثر بینندگان را برای تماشای این اثر در اختیار داریم و بنابراین باید برای خوراک فرهنگی آنها اثری شایسته تولید کنیم که برایشان قابل درک باشد.سلطان محمدی افزود: ما در این سریال به غیر از یک سری واژههای آشنا مثل اختلاس، فرستادن افراد مسن به خانه سالمندان و جوانانی که کار میکنند و آرزوهایی دارند و یا این که پزشکان ما در کار خود با خطاهایی همراه هستند روبرو هستیم و به این موارد طعنه میزنیم. در این سریال اشاره بسیار واضحی به نکاتی صورت میگیرد که همه مردم با آن برخورد دارند. اما ما باید از خودمان سوأل کنیم که با این وضعیت چه چیزی را میخواهیم ثابت کنیم؟وی با تأکید بر اینکه در سریال «شمعدونی» یک خانواده چند وجهی حضور دارند که با یکدیگر در حال تعامل هستند و گاهی در منازل یکدیگر جمع میشوند و یک زندگی سرخوشی دارند که از روابط اجتماعی ما به شدت دور است اظهار داشت: اگر بنا را بر این بگذاریم که در این سریال نقد اجتماعی و رفتاری میشود باز هم این سریال دچار مشکل است چرا که کاراکترهای آن هم کاریکاتور گونه هستند و از این جهت نشان داده میشود که این نوع روابط وجود دارد و باید به آن خندید. این بخش از جامعه غیر از مادر خانواده که کار میکند در حوزه شغلی پر بار نشان داده نمیشوند و منابع درآمدی آنها با وجود خانه ای لوکس به هیچ عنوان مشخص نیست. معلوم نیست که ماشینهای شاسی بلند این سریال از کجا آمده اند و اصلاً این ثروت از کجا به دست آمده است؟این منتقد سینما افزود: شاید سازندگان قصد دارند در این سریال این مسئله را نشان بدهند که برخی افراد نوکیسه در جامعه حضور دارند که خیلی راحت به ثروت دست یافته اند اما این تعبیر از این سریال برداشت نمیشود. این خانواده از سطح متوسط جامعه امروز ایران بسیار بالاتر هستند و غصه اقتصادی ندارند و حتی دختر خانواده که یک پزشک عمومیاست درست سر کار نمیرود و آنقدر از لحاظ آموزش پزشکی دچار ضعف است که توسط اعضای خانواده مورد تمسخر قرار میگیرد. همین دختر برای گرفتن تخصص تلاش میکند اما ما هیچ نشانه ای از حضور او در درمانگاه یا بیمارستانی نمیبینیم و دیدگاه مراقبتی از سوی او دیده نمیشود. او به عنوان یک پزشک حتی در خانواده هم به درستی به وظایف خود عمل نمیکند. از سوی دیگر پسر خانواده نیز با آرزوهای خود زندگی میکند و اهل کار و تلاش نیست و مرتباً در منزل لوکس خود استراحت میکند. این خانواده از منظر اقتصادی منشاء تعریف شدهای ندارند و چون نشانههای سطح بالا در آنها دیده میشود متوجه میشویم که از سطح عمده و عامه جامعه دورتر هستند. سلطان محمدی ادامه داد: جالبتر از همه اینکه برخی مشاغل سطح پایین که چندان در جامعه ما متعارف نیستند مانند «آسانسورچی» در این سریال مورد تمسخر قرار میگیرند. این استنباط از داستان میشود که همه مشکلات به زودی برطرف میشوند و هیچ غم و غصهای در جامعه نیست و راحت از همه مسائل عبور میکنند. از سوی دیگر بی اعتمادی به افراد، افشاگری و... جزو روابط بسیار بدی است که این سریال در جامعه رواج میدهد. وی در خاتممه گفت: «شمعدونی» دارای داستان سرگرم کنندهای است که خروجی مثبتی برای نقد اجتماعی ندارد. این سریال همه مخاطبان را در آرزوی این خانواده میگذارد. خانوادهای که کار نمیکنند اما پول دارند و در صورت بروز هر مشکلی یک پارتی وجود دارد که مشکل آنها را حل کند. متأسفانه تلویزیون همیشه طبقهای را به تصویر میکشد که همه مردم آرزوی رسیدن به آن را دارند. اما ما باید به مسئولان گوشزد کنیم که این گونه آثار برای جامعه ما محرک و مناسب نیستند و باید ما دست به تولید آثاری بزنیم که برای جوانان و خانوادهها یک الگوی مناسب محسوب گردند و آنها را در آرزوی داشتن پول و ثروت نگذارند.
عزیز کلهر/
به جرات باید نوشت تا کنون کسی از اصحاب قلم، ادبیات، و فکر سهراب سپهری را خوب نشناختهاند، همه غرق در واژههای چند بُعدی سپهری هستند، یا غرق در خیالهای بس بسیار عمیق او، یا به دنبال آنچه که گفته است و یا نوشته است. اماکمتر کسی است ذات انسانی سهراب را بشناسد، برخیها او را متعلق به شرق میدانند و عرفان خاص آن، برخیها در ناتورالیسم شعر سهراب سپهری ساده انگارانه و سطحی به تاویل و تفسیر پرداختهاند و یا آمدهاند از سهراب فقط تفاوتها را آموختهاند. سهراب ...