القاعده، طالبان، داعش، بکوحرام و هزاران سازمان نوظهور تروریستی زاییده کدامین سیاست است؟ چه کشورهایی اینان را خلق کردهاند؟ چه افرادی آنان را رهبری میکنند؟ هزینه آنها چگونه تامین میشود؟ این سوالات و هزاران سوال دیگر همواره پاسخ نداشته است، تنها پاسخی که برای مردم دنیا مانده است ما را به یاد نیم چکیدهای میاندازد که به هنگام درگذشت تختی در اذهان رواج داشت:
و اینک عقرب صدها سوال پوچ
با صد نیش زهرآلود، که هر لحظه در افکار میلولند
گسترش جنگ در کشورهای منطقه امروزه تهدیدی علیه امنیت، ثبات و منافع بلندمدت همه کشورهاست. گسترش عملیات تروریستی و به خاک و خون کشیدن همه روزه آدمهای بیگناه حاصل عمل و زایش دستجاتی است که به مرور ابعاد گستردهای به خود گرفته و تبلیغات رسانهای باعث شده حتی از سوی اروپا و افرادی که متمول هم هستند از طریق ابزار جدید قرن حاضر که تنوعپرستی و هیجانسازی از خصایص آن است نیز افراد بسیاری به سوی این گروهکها جذب شوند. به نظر میرسد ناامنی و ترور، سیاست دیرینه برخی قدرتهای جهانی است برای استهلاک ظرفیتهای ملی و جایگاه رفیع کشورهای اسلامی، چه ترور همیشه ابزاری بوده است برای توجیه دخالتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی کشورهایی که داعیه رهبری را بر جهان دارند و متأسفانه هیچگاه سازمانهای جهانی و از جمله سازمان ملل متحد نتوانسته است جلو رواج چنین سیاستهایی را بگیرد، به ویژه که با خلق روزافزون گروههایی تروریست و آنارشیست به مرور امنیت جهانی را نیز به مخاطره انداختهاند و این عاملی شده است که سیاستهای جهانی توسط کشورهای تمامیتخواه جهان بر مردم مظلوم و بیپناه کشورهای توسعهنیافته همواره دیکته شود، کما این که هم اکنون همه روزه توسط هواپیماهای کشورهای ائتلاف به رهبری عربستان سعودی خروارها بمب بر سر مردم بیپناه و به پا خواسته یمن فرو میریزد. آن چه که مایه تعجب و بهت جهانیان شده این است که گوشه گوشهی این کشور جولانگاه این هواپیماهای متجاوز است ولی تاکنون دار و دسته القاعده متحمل هیچ تلفات انسانی و مالی نشدهاند. این وضعیت خود مؤید انتخاب دقیق نقاط معینی از کشور یمن است که از پیش شناسایی شده و با وجود حضور پررنگ القاعده در این کشور نقاط تحت کنترل این گروه تروریستی هدف قرار نمیگیرد. شبیه چنین اوضاع و احوالی در عراق و در سوریه جریان دارد، در سوریه نقاط مختلفی که در دست عدهای به اصطلاح سوریالاصل میباشند دائماً در معرض تهدید قرار میگیرد اما مناطقی که در دست القاعده است از امنیت نسبی برخوردارند یا در عراق و در کردستان شیعیان و سنیها و کردها در معرض حملات تروریستی گروه داعش قرار گرفته متعدداً مورد غارت و دزدی قرار میگیرند. اما پارهای از مناطق تحت تسلط القاعده هیچگاه مورد تعرض قرار نگرفته، در این صورت مردم کشورهای منطقه حق دارند از آمریکا و همپالگیهایش دلگیر بوده و به کار آنان مشکوک باشند و در نهایت بدین باور باشند که این گروهها ساخته و پرداخته دست آمریکا و ابرقدرتان زورگوی جهانی باشند.
|