تاکنون در دنیای خاکی ما هر سرگذشتی یا هر داستانی آغازی دارد و پایانی، حتی قصه هزار و یک شب نیز پایان گرفت، اما داستان ورزش ما و به ویژه فوتبال ما داستانی دارد بس طولانی که هیچ پایانی را بر مشکلاتش متصور نیست. اگر کمی به عقب برگردیم و گذری بر شرایط فوتبال از بدو روی کار آمدن رئیس فدراسیون غیرفوتبالی آن داشته باشیم دهها برنامه و مسأله در حول و حوش آن به وجود آمده که هیچ گاه پایانی بر آن نبوده است. شکستهای متوالی در تمامی ردهها، عزل و نصبهای بیپایان در تمامی ارگان و ردههای اداری آن، انتقادهای بیپایان مردم و رسانهها بر ساختار این فدراسیون و صد البته تمامی این نالهها هرگز به نتیجه نرسید و در کمال تعجب به ناگهان ما در آسیا خود را در کمیته آن در ردههای بالا میبینیم، یعنی این که مجموعه AFC یا فدراسیون آسیایی این ورزش هم دست کمی از ما ندارد و بلبشو و اعمال نفوذ در آن به وفور یافت میشود. تنها دلخوشی فوتبال ما در4ساله اخیر وجود یک مربی با کلاس بینالمللی به نام کیروش بوده است که وجودش وجهه و اعتبار به فوتبال ما داده بود و نوع مدیریتش بر سالها باور غلط ورزشکارسالاری در تیم ملی پایان داده و نظمی بیمثال را حاکم بر تیم ملی ساخت تا جایی که چهرههای شایستهای چون رحمتی، عقیلی و پارهای دیگر که خود را تافته جدا بافته میدانستند با تدبیر و اقتدار این مربی از تیم ملی خط خوردند و درسی به یاد ماندنی گرفتند و با همه انتقادهایی که مطبوعات و رسانهها به این مربی روا داشتند خم به ابرو نیاورد و بر باور اصولی خود همچنان پای فشرد، اقتدار این مربی تا به حدی بود که حتی ادارهکرد فوتبال و کادر هیات مدیره فوتبال هم هیچگاه نتوانستند چون گذشته افکار و خواستههای خود را بر این مربی کاردان دیکته کنند تا جایی که در اکثر موارد این خواست آقای کیروش بود که بر مدیریت فوتبال سایه میانداخت. وقتی بر اساس بسیاری از برآوردها مبلغی بالای 10میلیارد به این مربی پول داده شده و کم کم حاصل برنامهریزی او در فوتبال ما هویدا شده است و به خصوص در مسابقات جام ملتهای آسیا و مسابقات دوستانه برونمرزی تیم ملی استفاده از چندین جوان شایسته که در تیم ملی جا افتادند، بزرگان فوتبال را به این باور رساند که با انتخاب این مربی و تایید کادر فنی، شرایطی فراهم شده تا فوتبال تیم ملی ما سر و سامان بگیرد و ما را به آینده این ورزش در کشور خوشبین و امیدوار ساخته است. اینک زمزمه بروز اختلاف بین مسئولین ورزش و مسئولین فوتبال در ادامه کار این مربی کار را به جایی رسانده است که مربی رفته رفته عطای خدمت در کشور ما را به لقای آن بخشیده است و خواسته یا ناخواسته قصد جدایی از فوتبال ما را دارد، که جای بسی تأسف دارد. ظاهراً میگویند آقای کیروش استعفا میدهد و میرود. اگر خود خواسته باشد و استعفایش نداده باشند یا به عبارت سادهتر روزگار را بر او سخت نکرده باشند که استعفاء بدهد بسیار بجا خواهد بود. که به هر نحو ممکن در مقام استمالت و دلجویی از این شخص بربیایند و محیط مساعدی را برای ادامه کار او به خصوص چهرههای جوانی که به یمن انتخاب این مربی به تیم ملی راه یافتهاند فراهم نمایند. در پایان امیدواریم که در ورزش ما همدلی و همفکری حاکم شده و افرادی که هم اکنون در ورزش حضور دارند در صورت عدم احراز شرایط و تخصص کافی ورزشی شهامت نموده زمینه را برای حضور ورزشیها فراهم نمایند تا ما همچنان بتوانیم در عرصه جهانی از حیثیت و مقام ایران و ایرانی دفاع نمائیم.
بیش از بیست و پنج سال از آن روزهایی میگذرد که زن جوان به طور اتفاقی وارد سینما شد تا مهشید «هامون» شود. او حالا مادربزرگ یک دختر بچه دو ساله است و به یاد گذشته سالی چند بار فیلم «هامون» را میبیند. بیتا فرهی؛ خیلی اهل گفتوگوهای مطبوعاتی یا حضور در مجامع هنری نیست و علاقه چندانی هم ندارد تا در مقابل دوربین عکاسان قرار بگیرد. با این حال وقتی با واسطه یک دوست مشترک خواستار گفتوگو شدیم، پذیرفت و آنچه پیش رو دارید، گفتوگوی ایسنا با این هنرمند ...