|
|
محیط زیست و منبعی به نام عشق
|
|
مهرداد ناظری/تمدن صنعتی زندگی انسان را دستخوش تحولات اساسی کرده است. رفاه بشر امروز شاید با هیچ دورهی تاریخی قابل قیاس نباشد. تولید کالاهای انبوه، امکان انتخابهای متعدد داشتن، تغییر سبکهای زندگی همه و همه محصول تحولات بعد از انقلاب صنعتی و اطلاعاتی هستند. اما از طرف دیگر انسان با مشکلات فراوانی نیز مواجه شده است. ایجاد بینظمی در محیط زیست، گرم شدن زمین، سوراخ شدن لایه ازن، فرسایش خاک، آلودگی هوا، آب، تولید ضایعات اتمی، بخشی از معضلات زندگی مدرن امروزی است. این شرایط بشر را با یک سوال اساسی مواجه کرده است که آیا باید به پیشرفت بشر تا بینهایت ادامه دهیم یا این که باید سرعت موتور توسعه را کند کنیم؟ اما این را میدانیم که توسعه امروز منوط به حفظ محیط زیست دانسته شده است اما این که چگونه میشود بین توسعه و محیط زیست پلی برقرار کرد، نکته بسیار مهمی است. شاید یکی از مهمترین حلقههای مفقوده توسعه پایدار توجه به گسترش عشق و ارتباطات انسانی باشد. در حقیقت یکی از منابع مهم تغییر در هزاره سوم توجه به نگرش عاشقانهی انسانی داشتن است. با توجه به اینکه مهمترین مؤلفهها و منابع زیست محیطی در توسعه پایدار منابع انرژی، طبیعی و حیاتی است، لازم است یک منبع جدیدی را به نام منبع عشق را به مؤلفههای محیط زیستی بیفزاییم آن هم به این دلیل که خود ماهیت دوست داشتن طبیعت و ایجاد علاقه و ارتباط انسانها به محیط زیست یک موضوع بسیار مهمی است که اگر وجود داشته باشد کمتر باعث آسیبرسانی به آن میشود . در حقیقت منبع عشق ظرفیتی است که یک جامعه برای حفظ حیات طبیعت ایجاد میکند. با توجه به این که انسان ها عموما نفع گرا؛ متکبر و مغرورهستند این امکان وجود دارد که این خودبینی، غرور و توجه به منافع شخصی باعث فراموشی توجه به طبیعت شود. در نظر بگیرید وقتی فردی نمونههای نادر حیوانات را مثل ببرها، آهوها، گرازها و... را شکار میکند چگونه میتوان او را یک انسان توسعهگرا دانست. نیچه میگوید: هر انسانی بهایی دارد اما برای هر کس طعمهای است که بیشک فرد به سوی آن کشیده خواهد شد. این گفتار نیچه را میتواند به صور گوناگون تفسیر کرد. آنهایی که به محیط زیست توجهی ندارند میگویند بهای زندگی لذت بردن تا بینهایت است و برای رسیدن به این لذت میتوان جان طبعیت را نیز گرفت. اما در برابر عدهای ممکن است دست دوستی به روی همنوعان خود دراز کنند و از همکاری برای جلوگیری از فاجعهی زیست محیطی سخن بگویند. نیچه نیز بر این باور است که فقط کافی است که از اهمیت دوستی انسانها، خلوص، همکاری و از خودگذشتگی سخن گوییم و در این صورت کیست که بتواند با این هماهنگی مخالفت کند. این همان طعمه و طعام مورد علاقه روح است. در احیای منبعی به نام عشق نیز میتوان به طعام روح توجه کرد و زمینههای همکاری و همیاری و همبستگی را میان مردم فراهم نمود. اما برای ایجاد این منبع نیاز به سرمایهگذاری بر روی پیوندها، گروهها و تشکلهایی است که راه همکاری و همیاری را آموختهاند. آیندهی توسعه بستگی به تغییر نگرش ما و بازتعریف مفهوم توسعهی پایدار دارد.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|