|
|
تفسیر نگاه عاشقانه به محیط زیست / قلبم برای طبیعت میتپد
|
|
مهرداد ناظری / یکی از نکاتی که باید در مفهوم توسعه پایدار به آن توجه کرد نگاه به عشق و روابط انسانی است. با توجه به اینکه این اعتقاد وجود دارد که نظام کنونی جهانی دارای پایداری نیست و زندگی بسیاری از مردم را فقر تهدید میکند و محیط زیست در وضعیت نابسامانی به سر میبرد توجه به نقش عاملیت انسان و ارتباطات انسانی در مفهوم توسعه بسیار حائز اهمیت است. شاید نیاز باشد که رویکردی جدیدی را در توسعه پایدار مطرح کنیم. اگر بپذیریم که دیدگاه ما این است که باید در روی زمین به یک زندگی پایدار برسیم و صلح و عدالت را در سرلوحهی خود قرار دهیم نیروهای عشق نقش پر رنگی در رسیدن به این آرمان دارند. برای تامین معیشت انسانهای فقیر، انسانهای عاشق هستند که میتوانند مسئولانه به این موضوع توجه نشان داده و سازمانها و نهادهای رسمی و بینالمللی را در راستای کمک به فقرا فعال کنند. برای حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی تعامل عاشقانه داشتن با طبیعیت یک موضوع بسیار مهم است. برای آن که در شهرها بتوانیم آب، خاک و هوای پاک و سالمی داشته باشیم، انسان مسئول عاشق باید جایگزین انسان مصرفگرا و بیمسئولیت شود. باید شرایطی ایجاد کرد تا مردم با همیاری و همکاری عاشقانه در راستای حفظ محیط زیست، عدالت و صلح نقش ایفاء کنند. توسعه زمانی به وقوع میپیوندد که مردم در راستای اولویت بخشی به محیط زیست حرکت نمایند و این راهبرد زمانی به دست میآید که دایرههای عاشقانهای از مردم پدید آید که این دایرهها با کمک یکدیگر به صورت تدریجی به سوی تغییر مثبت پیش روند. در جوامع جهان سوم به دلیل اولویت بخشی به اقتصاد بازار آزاد و رشد واسطهگری و دلالی امکان ایجاد دایرههای عاشقانه پدید نمیآید و دولتها نیز به دلیل برنامهریزیهای کوتاهمدت امکان ایجاد پایداری یا تغییر در راستای توسعه را ندارند. برای حفظ محیط زیست نیاز به دواطلبان عاشقی وجود دارد که بدون توجه به منافع شخصی، منافع عام را در نظر گرفته و در راستای کیفیت زندگی سایرین قدم بردارند. این یعنی توجه به نگرش همدلانه، همیاری و دوست داشتن مبتنی بر صمیمیت، دوست داشتنی که میتواند آیندهی یک کشور را نیز دچار تغییر نماید. شایستگی زمانی بروز میکند که انسانها به طبیعت اولویت دهند و همه توان خود را برای ایجاد اقتصاد پایدار و مبتنی بر محیط زیست معطوف سازند. اگر این ایده، یعنی انسانهای عاشق داوطلب، در مقیاس جهانی گسترش یابد ما شاهد آن خواهیم بود که در پایان قرن بیست و یک جوامع بشری دچار تحول اساسی و شگرفی شود. تحولی که با دیدگاههای طبیعی، صلح و پایداری و محیطزیست همخوانی دارد. بر این مبنا دیگر نمیتوان توسعه را عملکرد و برنامهریزی در حوزهی عمران شهری یا جادهای و یا ساخت برج و اتوبان دانست. هدف رسیدن به جامعهای است که مردم اگر لازم باشد خودروها را در خانه پارک میکنند و برای حفظ محیط زیست پیاده به سرکار میروند. در چنین جامعهای نقش دولتها نیز تغییر میکند. آنها روز به روز اتوبانها را کوچکتر و پیادهروها را عریضتر میکنند، اوقات فراغت را بهبود میبخشند، شادی شهروندان را مدنظر قرار میدهند و نبریدن درخت را یک ضرورت و یک اصل غیرقابل تغییر میدانند. فضاهای سبز در راستای نگاه انسانی به طبیعت و محیط زیست به دست میآید. این نگاه انسانی یعنی این که شهروندان در دلشان عشق به طبعیت را احساس کنند و قلبشان با دیدن فضاهای سبز تندتر تندتر بزند.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|