مهرداد ناظری /بدون شک ما با پدیده تفاوت فرهنگها مواجه هستیم. هر فرهنگی بر اساس معیارها، اصول و ارزشهای درونی خود مسائل را تجزیه و تحلیل میکند. این نسبیت مربوط به امروز نیست و از گذشته دور نیز مطرح بوده هرودوت از دوران داریوش پادشاه ایرانی یاد میکند و میگوید: داریوش دریافته بود که کالیتیها (cal atians) طایفه ای از هندیان هستند که به طور معمول اجساد پدران خود را می خورند. اما یونانیان به جای این عمل، مردههای خود را میسوزاندند(Funral pure). داریوش میخواست این تفاوت فرهنگها را بهتر درک کند. لذا روزی تعدادی از یونانیان را دعوت میکند و از آنان میپرسد آیا حاضرید در برابر دریافت پول اجساد پدرانتان را بخورید، آنها متعجب میشوند و میگویند هرگز حاضر به انجام این کار نیستند. سپس داریوش کالیتیها را احضار مینماید و میپرسد آیا حاضرید در ازای دریافت پول مردگانتان را بسوزانید. آنها هم این عمل را فجیع عنوان میکنند و از آن سرباز میزند. این داستان نشان میدهد که تا چه حد نظام اخلاقی حاکم بر فرهنگها با یکدیگر متفاوت عمل میکنند. این تفاوت فرهنگی، در رفتارها و اعتقادات عاشقانه افراد نیز صدق میکند. در فرهنگهای مختلف، نوع بروز عشق، ادا و اطوارهای عاشقانه، دیالوگ و نحوه برخورد کردن عاشق و معشوق به شدت تحت تاثیر شرایط فرهنگی قرار دارد. حتی در یک کشور میان مناطق شهری و روستایی این تفاوت به طور جدیتری دیده میشود. البته هر چند در دوره جدید و نفوذ مدرنیسم به همه کشورها، تا حدی فرهنگ عشقورزی را با ادبیات مشخص مدرنیستی همراه ساخته و باعث یکسانتر شدن الگوهای عاشقانه شده است. اما در هر حال عامل فرهنگ، اعتقادات و اخلاق در هر جامعهای عشق را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. مثلا ممکن است بوسیدن در ملاءعام در یک فرهنگی، عملی ناپسند و ضداخلاق محسوب شود و بالعکس در فرهنگ دیگری زنان و مردان در اماکن عمومی عشق خود را به سادگی نسبت به یکدیگر بروز میدهند. لذا با این توضیحات میتوان گفت که عشق به شدت با نظام اخلاقی هر جامعه گره خورده و این نظام اجتماعی است که خط مشی را برای عشق یا عشاق تعیین میکند. مدتی قبل در یمن دختر و پسری که عاشق یکدیگر بودند از این کشور فرار کردند آن هم به این دلیل که در نظام اجتماعی این کشور عشق آن دو مجاز محسوب نمیشد. مجاز بودن عشق، تعیین ارزشها در مناسبات اجتماعی و.... همه اموری هستند که منزلت عشق و اهمیت آن را در هر فرهنگی مشخص میکند. پس عشق با این تعابیر دچار تضادها در معانی و مبانی معرفتی در جهان میشود که شاید با منطق یا حقیقت عشق در تضاد و تناقض باشد. لذا اگر بپذیریم که عشق یک پدیده جهانیست که در تمدن مدرن توانسته با ارزشها و اصول خود، مبانی جدیدی را القاء کند. بر این مبنا شاید لازم باشد از مرز تفاوت فرهنگها گذشته و حداقل در مبانی کلی عشق را به عنوان یک مانفیست جهانی ضد خشونت و مطابق با روح بشری بپذیریم.
گروه جامعه/استرالیا شاید تا همین چند سال قبل کعبه آمال بیش از نیمی از مهاجرانی بود که میخواستن در جستوجوی سرزمینی بهتر از کشور خود ترک آشیان کنند. اما در همین سالها قوانین سختگیرانه استرالیا در مورد مهاجران باعث شده است که این رویا کم کم تبدیل به یک آرزوی محال شود. از فرستادن مهاجران غیر قانونی به جزیره مانوس در اقیلانوس آرام و بد رفتاری با آنها تا عقد قرار داد با اندونزی جهت فرستادن مهاجران غیر قانونی به آن کشور و همچنین سختتر کردن قوانین مهاجرت قانونی همه ...