مهرداد ناظری/یکی از موانع جدی بر سر راه گسترش عشق عدم توجه به برابری زنان و مردان است. در حقیقت این که شرایط به گونهای شود که تبعیضها علیه یک جنس (به ویژه زنان) برداشته شود نکته مهمی در بروز و ظهور و گسترش عشق خواهد بود. اگر بپذیریم که خداوند انسانها را برابر آفریده است باید در نظام آموزشوپرورش و جامعهپذیری نیز این نقش اجتماعی برابر را به آنها واگذار کرد. در بسیاری از موارد دیده شده که به دلیل اتکاء مالی زنان به همسران خود یک رابطه نابرابر از بالا به پایین میان آنها شکل میگیرد. چنین رابطهی نابرابری میتواند باعث حذف تدریجی احساسات از رابطهی آن دو باشد. هریت تیلر میل معتقد است: در طول500سال گذشته هیچ یک از حماقتهای اجدادمان به اندازهی محدودیتهای قانونی مرتبط با احساسات و ابراز آن، اعجاب و نفرت من را برنینگیخته است وقتی قانون تعیین میکند چه نوع احساساتی را باید به چه کسی ابراز کنیم طبیعتا برای همه به یکسان قانونگذاری نمیشود. (bilton,2002) این گفتهی میل نشان میدهد که برای بروز احساسات نمیتوان محدودیتی ایجاد کرد. در واقع اگر قانونی برای ما تعیین کند که با چه کسانی و با چه ویژگیهایی صحبت کنیم در آن صورت نمیتوان انتظار بروز و ظهور عشق را داشت. عشق نیاز به گسترش فورانی و تدریجی احساسات و هیجانات در دو فرد دارد که به مرور آنها را در وضعیتی متفاوتتر و متعالیتر قرار میدهد. نکته دیگر این که عشق فرزند آزادی اراده است. فرد باید در اندیشه، احساسات، آزادی و تحرک عمل داشته باشد. در این صورت میتوان انتظار داشت که شهروندان با اتکاء به آگاهی، تفکر و آموزشهایی که دیدهاند، میتوانند به دیگران خیر برسانند و خود نیز از خیر دیگران بهره گیرند. یکی از آفات تضعیف شدن عشق ایجاد محدودیتها برای کنشگران اجتماعی است که نمیتوانند خود باشند و تبدیل به منشاء خدمات به دیگران شوند. در چنین فضایی لازم است از یک سو آموزشهای همگانی برای ترویج فرهنگ عشق صورت گیرد اما از سوی دیگر نیز باید قوانینی پدید آید که قدرت تحرک و رشد در جنگل سبز احساسات را به انسانها بدهد. اعضای جامعه متمدن تلاش میکنند که از صدمه زدن به دیگران جلوگیری کنند و تا حد امکان همهی امکانات و ظرفیتهای خود را در اختیار دیگران قرار دهند. در چنین فضایی هیچ کس برای آن که علاقهی خود را به دیگری اثبات کند از ادله منطقی استفاده نمیکند چرا که نوع بودن و ماهیت رفتاری افراد بر اساس عشقورزی صورت میگیرد. در قرون وسطی که سنگفکری و تعصب بر اراده انسانها حاکم بود عشق به حقارتی وصف ناشدنی مبدل شده بود. اما در رنسانس و با ایجاد رهایی روح بشری از اسارت دوران گذشته عشق به صورت متعالیتری احیا شد. همچنین امروز نیز در کشورهایی که جامعه مدنی شکل گرفته و ستمی علیه مردان یا زنان اعمال نمیشود، امکان ظهور دوست داشتنهای واقعی بیشتر شده است. بر این مبنا شهروندان باید بتوانند ضمن آن که با یکدیگر در تضاد و تقابل مبتنی بر نظم قرار دارند مصدر همکارانی، همیاری و همبستگی متفاوتی شوند که در این همبستگی جدید، هر دو احساس آزادی، شادی و لذت بیشتری کنند.
پیشکسوت تیم استقلال تاکید کرد در ابتدای فصل به قلعهنویی گفته بودم تیم تحت هدایتش هیچ عنوانی به دست نخواهد آورد. حسن روشن در گفتوگو با ایلنا با اشاره به تساوی تیم استقلال مقابل گسترشفولاد تبریز بیان داشت: استقلال امسال نوسانات زیادی در نتیجهگیری داشته و دارد. آنها میخواهند قهرمان شوند و به همین دلیل حتی در نیم فصل تغییرات زیادی را در ترکیب اصلی خود ایجاد کردند و این تغییرات نشان میدهد در ابتدای فصل تیم خوبی نبسته بودند. وی ادامه داد: این تغییرات شاید در 2- 3 بازی ...