|
|
بازنشستگان، مشاوران خوب مدیران جوان
|
|
از قدیم و ندیم گفتهاند کار جوهر وجود است و بیکاری بلای وجود. افرادی که کار میکنند و دارای شغل هستند از امنیت روحی و روانی بهتری برخوردارند و ضریب سلامتی آنان بسیار بیشتر از افرادی است که فاقد شغل و کار مناسباند و بعضاً از بیکاری و تنهایی در رنج هستند. در چنین جوامعی کار دارای ارزش اساسی است و بازنشستگی اغلب به معنی از دست دادن این ارزش تلقی میشود و انجام کارهای اداری که پارهای از اوقات تا نیمقرن به طول میکشد و به صورت عادت درآمده است، پس از شروع بازنشستگی به ناگهان ایجاد خلاء کرده و پر کردن آن دشوار است. معمولاً پس از آن که حکم بازنشستگی یک فرد را به او میدهند ابتدا شوک روانی به او وارد میشود و سپس دچار افسردگی میشود و این سرنوشتی است محتوم برای کسانی که تمام دوران جوانی و میانسالی را به کار مشغول بودهاند و در بازنشستگی در بعضی از جوامع که ارزش و اعتبار آنان را نمیشناسند به ناگهان به انسانهایی افسرده، غمگین و تنها مبدل میشوند. در کشور ما چون سازمان مشخصی به امر بازنشستگان کشور توجه ویژه ندارد معمولاً اکثریت بازنشستگان در سنین بازنشستگی با سه مشکل عمده روبهرو میشوند: گذراندن زندگی، بیماری و تنهایی. اینک به بررسی هر کدام از این فاکتورها میپردازیم. نخست از گذراندن زندگی این طبقه بگوییم که در هنگام بازنشستگی به ناگهان حقوق و مزایای آن به نصف تقلیل پیدا میکند حال آن که در این بازه سنی کارمند بازنشسته دارای عروس و داماد و نوه و نتیجه شده که اصطلاحاً باید گفت هزینه زندگی او دو برابر شده حال آن که درآمد او نصف شده است گو این که به علت این مشکلات اقتصادی بسیاری از بازنشستهها راهی بازار کار میشوند ولی به هیچ وجه کار جدید شایسته مقام و منزلت آنان نخواهد بود. مرحله دوم مرحله بیماری است که به طور طبیعی افراد مسنتر بیشتر در معرض بیماری قرار دارند، حال آن که با کمال تأسف در هنگام بازنشستگی و در سنین بالای 60سالگی هزینه درمانی و خدمات تکمیلی بیمهای با درصد بالاتری از این طبقه دریافت میشود که در هیچ کشوری و در هیچ جامعهای چنین قانونی اجرا نمیشود بلکه برای افراد مسن بیمارستانها و مراکز درمانی مشخص تعیین میشود که سرویسدهی مناسبتری را به بازنشستهها عرضه میکنند. بررسی تحلیلی حقوق بازنشستگی با روند افزایش هزینه زندگی برای مستمریبگیران در یک دوره 30ساله نشان میدهد که در سالهای 1341 تا 1359 افزایش حقوق بازنشستگی بیش از افزایش هزینه زندگی بوده است به طوری که هزینه زندگی 126درصد ولی حقوق بازنشستگی 7/225درصد افزایش یافته است، یعنی قدرت خرید بازنشسته 79درصد افزایش یافته در حالی که در سالهای 1359 تا 1370 افزایش هزینه زندگی 2/224درصد و مقدار افزایش حقوق بازنشستگی 3/123درصد بوده است که حاکی از نصف شدن قدرت خرید بازنشستهها در طی این سالها میباشد. مرحله سوم تنهایی است که شخص بازنشسته با سرعت به طرف آن حرکت میکند، سالمندی یک سراشیبی ساده نیست که همه با یک شتاب آن را طی کنند، بلکه پلکانی است با نردههای بینظام که برخی از آن با سرعتی بیش از دیگران پایین میآیند. در جوامع مترقی افراد بازنشسته به عنوان مشاورانی آگاه یا بازرسانی بینا در کنار مدیران جوان قرار گرفته و به راهنمایی و مشاورت به جوانان اقدام میکنند. این مشاوران به عنوان مربی و غیره تجربیات سالهای خدمت خود را در طَبق اخلاص گذاشته و باعث افزایش کارایی مدیران جوان خواهند شد.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|