مطبوعات و ارزش افزوده

مطبوعات چشم و چراغ جامعه هستند، مطبوعات رکن چهارم دموکراسی یا آزادی هستند، مطبوعات نمایندگان افکار عمومی هستند، مطبوعات اقشار فرهیخته جامعه هستند و هزاران القاب و عناوین برای مطبوعات که به گفته معلوم «آفتاب لگن هفت دست ولی شام و ناهار هیچی». خلاصه تمامی دستگاه‌ها در گفتار هوای مطبوعات را دارند ولی در عمل چه؟ از جمله مسایلی که در سال‌های اخیر فراوان توسط روزنامه‌نگاران عنوان شده مسأله مالیات مطبوعات است که از سال‌های بسیار دور معاف از مالیات بوده‌اند، نه اظهارنامه‌ای نیاز بوده نه دفتر و دستکی و بر اساس تقسیم‌بندی سران مالیاتی کشور از سال‌های قبل مشمول بند "ج" بوده‌اند و هیچ مبلغی را به عنوان مالیات نباید پرداخت کنند. اینک که همه اذعان دارند مطبوعاتی‌ها معاف از مالیات هستند و سران امور مالیاتی در مصاحبه‌های متعدد خود به این امر اشاره داشته‌ ولی آن را منوط به پر کردن اظهارنامه کرده‌اند و حتی اظهارنامه‌های فصلی را هم لازم و ضروری دانسته‌اند. آیا خبر ندارند که تیراژ کتاب به ‌300نسخه کاهش یافته یا نمی‌دانند بیش از ‌6400نشریه مجوز انتشار دریافت داشته‌اند اما به علت مشکلات فراوان مالی حدود ‌2000نشریه از این همه مجوز در حال انتشار هستند و نشریاتی که روزی 100هزار نسخه به چاپ می‌رساندند این روزها با چند هزار نسخه روزگار سختی را سپری می‌کنند و لذا صحبت از مالیات برای این قشر عاشق سخنی غیراصولی است که موجب پاشیدن نمک بر روی زخم آنان است. البته نباید از مساعدت‌های دکتر عسکری مدیر امور مالیاتی سخن به میان نیاورد که حداکثر توان خود را برای حل این مشکل برای اصحاب رسانه معمول داشته و بنابراین جماعت مطبوعاتی دعاگوی ایشان بوده و امید و آرزو دارند تمامی شعبه‌های مالیاتی کشور چه در تهران و چه در اقصی‌نقاط کشور حداکثر همراهی و مساعدت را در حق عاشقان و خدمتگزاران رسانه‌ای کشور مبذول دارند. سخن امروز ما بیشتر حول مسأله‌ای است به نام ارزش افزوده که متأسفانه چاپخانه‌داران به نام ارزش افزوده امسال 8درصد اضافه دریافتی از صاحبان جراید وصول کرده‌اند و همچنان این افزایش را به نام ارزش افزوده دریافت می‌کنند. حال آن که وقتی مطبوعات بر طبق قانون از پرداخت مالیات معاف هستند، به چه علت باید ‌8درصد اضافه پرداخت را به چاپخانه‌داران بدهند؟ آیا به این رویه نمی‌گویند یک بام و دو هوا؟ اگر مالیات نباید بدهیم به چه علت به نام و با عنوان دیگری باید پرداخت کنیم؟ آیا همین آمارها که نشان از کاهش شدید تیراژ مطبوعات دارد خود محملی برای معافیت همه‌جانبه مطبوعات نیست؟‌ مگر نه این که کیوسک‌هایی که به نام ارائه مطبوعات دایر شده‌اند همه چیز دارند به جز مطبوعات، آیا این مستندات حکایت از عدم فروش مطبوعات نیست؟! بنابراین باید بپذیریم که دریافت هر گونه وجهی از مدیران رسانه به هر عنوان و بهانه، جفا و بی‌مهری به فرهنگ مردم است که به علت گرانی روزنامه‌ها و مجلات مدت‌هاست خرید مطبوعات از سبد خانوار حذف شده و با همه تمهیداتی که به عمل آمده روز به روز از میزان روزنامه‌خوان‌ها کمتر شده و فشار وارده نشأت گرفته از مشکلات مالی بر مطبوعات بیشتر و بیشتر می‌شود. در پایان امیدواریم مسئولین مالیاتی بیش از گذشته با جامعه مطبوعاتی همراهی و همکاری کنند.