|
«پیتر می» جنایی نویس اهل گلاسکو در مصاحبه با گاردین: |
«فراری» داستان شکست در زندگی و از دست دادن فرصتها در جوانی است
|
|
صبح دو سال پیش، زمانی که «پیتر می» در ایستگاه مرکزی متروی گلاسگو ایستاده بود، خاطرهای واضح به قدمت بیش از 4 دهه به ذهنش خطور کرد و زمینهساز خلق یک داستان جنایی شد. آن روز «می» به یاد 17 سالگی خود و داستان فرار از محل زندگی و یک ماه زندگی سخت در لندن افتاد. فراری که به گفته «می» نقشی تعیینکننده در زندگی او داشته است. در آن زمان او که در سنی حساس میان دوره کودکی و بلوغ بود، دریافت جهان چیزی نیست که پیش از آن در کودکی تصور میکرده است. او میگوید: همیشه میخواستم درباره این ماجرا که در ذهنم حک شده بود بنویسم ولی نمیدانستم چگونه. اما آن روز وقتی در ایستگاه بر روی سکوی قطار ایستاده بودم تمام ماجرا در ذهنم زنده شد. «می» نویسنده پرفروشترین داستانهای جنایی است که عمده شهرتش را مدیون «سهگانه لوئیس» - شرح حالی داستانی از یک نوجوان اهل گلاسگو – است. آخرین رمان «می» به نام «فراری» که در این ماه منتشر شد، بر مبنای آن شکل گرفته است. فراری، داستان «جوانی بر بادرفته» نویسنده است که در قالب داستانی تخیلی درباره پنج دوست که در سال 1965 به لندن فرار کردند نوشته شده است. این پنج دوست که اهل گلاسگو هستند در جستوجوی آرزوی خود برای ستاره موسیقی شدن، به لندن میگریزند. اما سه نفر از آنها سرخورده و مأیوس کمتر از یک سال بعد به گلاسگو باز میگردند. اکنون در سال 2015 یک قتل وحشیانه این سه دوست را که در دهه شصت زندگی خود به سر میبرند، مجبور به بازگشت به لندن و مواجهه با حقیقت تلخی میکند که 50 سال است آنها از آن فرار میکنند. معمولا شرححال نویسی و داستانهای جنایی در یک متن نمیگنجند اما «می» معتقد است هدف کتاب جدید او کنار زدن مرزهای اغلب سفت و سخت داستانهای جنایی است. «می» میگوید: این داستان همانند زندگی واقعی من با اخراج شخصیت اصلی از مدرسه شروع میشود. 11 ساله بودم که در یک گروه موسیقی مشغول به کار شدم و سپس به دلیل تأخیرهای همیشگی و موهای بلند و لباسی که برای اجرای برنامه میپوشیدم از مدرسه اخراج کرد شدم و این پایان تحصیلات من در مدرسه بود. «می» پس از مدتی کار سطح پایین در شهرداری توانست اعضای گروه موسیقی را متقاعد کند که به لندن بروند و کار کنند. در همان شب چهار نفر از این گروه برای والدین خود یادداشتهایی گذاشتند و راهی لندن شدند. اما یکی از اعضای گروه ماجرا را برای پدران آنها افشا کرد و در نتیجه والدین به دنبال آنها رفتند. در بین راه این چهار نفر شب را در یک قبرستان گذرانده و خود را به لندن برسانند. اما در آنجا نتوانستند موفقیتی کسب کنند و با تمام شدن پولهایشان و نداشتن جایی برای اقامت، چند شب را به سختی در ایستگاههای مترو گذرانده و با گذشت یک ماه از فرارشان، به گلاسگو برگشتند. «می» در «فراری» لحظات سخت و تاریک آن یک ماه را بر اساس تجربیات شخصی خود، به تصویر کشیده است. این نویسنده اسکاتلندی معتقد است: استفاده از تجربه شخصی به عنوان یک نقطه آغاز برای داستان بسیار جالب بود زیرا وی را وادار کرد دوباره خود و انگیزههایش را کنکاش کند، هرچند زندگی آنگونه که تصور میکرد پیش نرفت. «می» معتقد است نوشتن این کتاب به دلیل ماهیت شرححال گونه آن برایش سرگرمکننده بوده، امیدوار است «و فراری» که فاقد هرگونه تحقیقات پلیسی و وجود کارآگاه است به عنوان کتابی بیش از یک رمان جنایی معمولی قلمداد شود. وی میگوید: «فراری فقط داستان یک قتل نیست، به تصویر کشیدن شکست در زندگی و از دست دادن فرصتها است. برای نویسندهای به سن من مشاهده تراژدیهای موجود در جامعه باعث تفکر عمیق درباره زندگی میشود و «فراری» دقیقا نتیجه همین تفکر است.» کتاب Runaway پانزدهم ژانویه در 432 صفحه توسط انتشارات کرکس راهی بازار شد.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 567 |
تاریخ : |
دوازدهم بهمن هزارو سیصد و نود و سه |
سال : |
1393 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|