|
|
مهرداد ناظری/
ابرکرامبی جامعهشناس معتقد است در جوامع معاصر صمیمیت ارزش مثبتی دارد. این دیدگاه حاوی این مضمون است که مفهوم عشق در دورهی جدید تغییرات اساسی کرده است. در واقع عشق با مفهوم صمیمیت میتواند یک وضعیت ایدهآل بشری باشد که از روابط بین عاشق و معشوق گرفته تا حوزههای عمومی را شامل شود. با این اوصاف میتوان گفت عشق در دورهی جدید در سطح اجتماعی و فرهنگی نیز تسری یافته است. به گونهای که میتوان آن را در نحوهی صحبت کردن مردم با یکدیگر در اتوبوس و مترو تا مراکز خرید، سازمانهای اداری و.... مشاهده کرد. حتی نوع نگاه و نحوهی سخن گفتن شخصیتهای سیاسی در جهان نیز تحت تاثیر مفهوم صمیمیت قرار گرفته است. بر این اساس صمیمیت را میتوان یک نگرش کاملا مدرن در نظر گرفت که لایههای عشق را درجامعه گسترش میدهد. لذا حفظ صمیمیت میتواند تعهد و مسئولیت را در سطح اجتماعی افزایش دهد. به تعبیر دیگر عشق، روابط بهنجار، اخلاق مدنی، مشارکت اجتماعی را بهبود بخشیده و شرایط را برای زندگی بهتر میسر میسازد. در حقیقت یک جامعهی صمیمی جامعهای است که در آن گروههای اجتماعی شامل گروههای همدرد، تسلیبخش و نهادهای خودجوش بسیار گسترش مییابند. با نگاه مقایسهای بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته میتوان به این نکته اشاره کرد که در جوامع توسعه یافته صمیمیت به مثابه یک امر مدرن در سطح گستردهای رشد یافته و باعث تغییر رفتار شهروندان یک جامعه شده است؛ درحالی که در جوامعی مثل ایران که یک گذار سخت را از شرایط سنتی به وضعیت مدرن به چشم میخورد که با موانع و محدودیتهای زیادی مواجه است. وجود زد و خوردهای خیابانی، استفاده از کلام زشت و ناروا به یکدیگر، رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی، آلوده کردن محیط زیست و... بخشی از نشانههای ضعف روابط صمیمانه در ایران است. علاوه بر این تحقیقات و پیمایشها نشان میدهد که در زندگی خانوادگی نیز صمیمیت با بحران جدی مواجه است. تحقیقات انجام شده دربارهی نگرش و رفتار مردان در شهر تهران و در خانوادهها حاکی از آن است که همچنان نگاههای مردانه و پدرسالارانه بازتولید میشود که زنان و کودکان را به موجوداتی منفعل مبدل میسازد. چنین شرایطی باعث تخریب حوزههای ارتباطی سالم و بهنجار میشود. به گونهای که دو زوج بعد از مدتی به جای انباشت صمیمیت به سردی و جدایی عاطفی از یکدیگر میرسند. حتی آمار بالای طلاقهای ناشی از مشکلات و مسایل جنسی نشان دهندهی ایجاد بیگانگی، سردمزاجی و عدم تطابق افراد با مفهوم جدید صمیمیت و ضعف در آموزشهای جنسی است. در هر حال الگوهای سنتی ازدواج در جامعه ایران درحال تغییر است اما الگوهای مدرن نتوانسته زیربنای ذهنی و ادراکی افراد جامعه را بسازد. در چنین شرایطی فقر فرهنگی، فاصله طبقاتی و بحرانهای عاطفی ناشی از دوران کودکی میتواند صمیمیت را در روابط اجتماعی محو و نابود سازد. در حالی که اگر بخواهیم کارشناسانه به موضوع نگاه کنیم باید انتظار این را داشته باشیم که صمیمیت نه صرفا در رابطهی دو زوج، بلکه در حوزههای عمومی و اجتماعی گسترش یابد.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|