|
|
بروز عشق ناشی از سلامت روانی است
|
|
مهرداد ناظری/
عدهای میپرسند آیا عشق یک رفتار سالم است که از افراد بروز میکند؟ در این مورد نظریات مختلفی وجود دارد برخی عشق را نوعی بیزاری تغییر شکل یافته میدانند که اثرات مخربی بر کنشگران اجتماعی دارد. اما در برابر، گروه دیگر معتقدند عشق با توجه به این که جزو ماهیت انسانهاست بروز و ظهور آن از جمله رفتارهای بهنجار محسوب میشود. اگر رفتار سالم را رفتاری بدانیم که موجب رفع نیازهای جسمی و روانی و ایجاد تعادل در انسان میشود و به نوعی رضایت خاطر و خشنودی را برای ما به ارمغان میآورد میتوان عشق را جزو رفتارهای سالم دانست. رفتار سالم دو عامل فایده و مصحلت را همزمان در بر میگیرد و فرد را از مرحلهی پایینتر کمال به مرحلهی بالاتری میرساند. حال اگر این تعبیر را در نظر بگیریم با توجه به این که عشق نوعی رفتار هیجانی و مبتنی بر احساسات است خارج از دایرهی رفتار سالم در نظر گرفته میشود. اما باید دانست که انسان موجودی است که تعادل روانی و جسمیاش وابسته به هماهنگی میان احساسات و تعقل او محسوب میشود. لذا با توجه به اینکه رفتار سالم رفتاری است که ما را به موفقیت، شادی، مقابله در برابر ناملایمات میرساند باید عقل و عشق را به طور همزمان در نظر بگیریم. در نظریه کارن هورنای نیز توجه و جدال میان وجدان و غرایض وجود دارد و تاکید میشود که سرکوب غرایض موجب ایجاد اضطراب دائمی در فرد میشود. به طوری که فرد مضطرب مجبور میشود به رفتارهای مهرطلبانه، عزلتطلبانه و یا برتریطلبانه روی آورد. در هر حال پیچیدگی رفتارهای انسانی و اثرگذاری محیط بر رفتارها میتواند باعث بروز مشکلات فراوانی شود. اما در هر حال در هیچ یک از این تعابیر عشق به طور کلی نادیده انگاشته نمیشود و اگر با نگاه پدیدارشناختی به این موضوع بنگریم و بپذیریم که انسان موجودی است با اراده، آزاد و انتخابگر که میتواند برخلاف وراثت، گذشته و محیط به خودشکوفایی برسد، در آن صورت باید انسان عاشق را به عنوان موجودی مستقل که میتواند سرنوشتش را خود تعیین کند بپذیریم و به رسمیت بشناسیم. البته همیشه بین زیستشناسان و متخصصین ژنتیک با جامعهشناسان تعارض وجود دارد که توارث یا محیط کدام یک بیشتر بر انسان کنشگر اثرگذار است. امروزه تقریبا ثابت شده که وراثت، محیط، تربیت، آموزش همهی اینها در شکلگیری انسان کنشگر اثرگذار است. بر این مبناست که نمیتوان عشق را صرفا یک امر آمدنی بدون درنظر گرفتن تاثیر عنصر اراده در نظر گرفت. در عشق احساس، ادراک و انگیزش اثرگذارند و فرد هوشیار میتواند با یک نگاه همه جانبه رفتارهای عاشقانه خود را در محیط تکثیر کند. در مجموع میتوان گفت تعادل روانی یک فرد به تناسب رفتارهای عاشقانه و عاقلانه او بستگی دارد.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|