|
|
مهرداد ناظری/
هر روز عده زیادی به مشاوران مراجعه میکنند و زبان گله و شکایت میگشایند که روزی زندگیشان را با یک دنیا مهر و امید آغاز کردند، اما هنوز مدت کوتاهی نگذشته که دچار سردی شدهاند. آنها علت را نمیدانند اما بسیار ناراحت و غمگین از شرایط به وجود آمده هستند. همه مردم میپرسند چرا عشق با ما این کار را کرد؟ یک روز همه چیز را در با هم بودن میدیدیم و امروز دلمان میخواهد هر چه زودتر از هم جدا شویم. لذا این انگشت اتهام به سوی ماهیت عشق برده میشود که آیا اساساً ماهیت عشق، تردید و فریبکاری نیست؟ به نظر میرسد باید در این مورد این سوال را در نظر داشت. این که آیا میتوان همه گناهها را گردن عشق انداخت؟ عشق اگر چه میخواهد به زندگی انسان نیروی تحول و انرژی را منتقل کند اما سفری بدون دغدغه و مبارزه نیست. اریک فروم در این مورد معتقد است عشق مبارزه دائمی است؛ مکانی برای استراحت نیست بلکه حرکت و رشد و تلاش با هم است. اما این که آیا عشق را میتوان تا ابد در اختیار دانست و از آن توشه تا ابد سوختگیری کرد، موضوع قابل تاملی است. هر چند شکسپیر معتقد است عشقی که رنگ میسازد، عشق نیست، عشق علامتی همیشگی و ماندگار است. اما باید در نظر داشت برای داشتن یک زندگی عاشقانه با تاریخ مصرف طولانی، نیاز به تربیت، توجه و تعالیم عشاق وجود دارد. نکته دیگر این که عشق توشه سفر هر انسان است اگر کسی عشق را هدف قرار دهد، یقیناً دچار رکود، زوال و سقوط خواهد شد. اما مشکلی که در روابط عاشقانه افراد پدید میآید این است که مردان به دلیل روحیه استقلالطلبی، تلاش میکنند تا در رابطه عاشقانه اسیر نشوند و به گونههای مختلف آن را پس میزنند. آنها بیشتر در پی وابسته کردن زن به خود هستند و این موضوع باعث تغییر مناسبات آنها در این رابطه میشود. اما زنان که به نوعی قربانیان یک باور مردانه هستند، خود را در عشق کودکی میبینند که باید عواطف خود را در نازکردنهای عاشقانه از مرد همراهشان طلب کنند. اما واقعیت این است که در عشق، جنیست معنایی نداشته و گرمی ناشی از عشق تشخیصی از زن و مرد بودن برای اهدا انرژی به آنها ندارد. لذا باید در نظر داشت، عشق به طور تدریجی، آرام آرام رشد میکند در شرایطی که هیچ قید و بند، محدودیت و پیش شرطی وجود نداشته باشد. دختران و پسران جوان باید بدانند که شرط اصلی گسترش و فوران عشق، آزادی هر دو طرف این رابطه است. در یک رابطه خلاق، نه تنها هر دو کنشگر رشد میکنند، این امکان پدید میآید که پیوند بین آنها نیز رشد کند. افلاطون در این موضوع تاکید جالبی دارد و بر این باور است که نباید از جنبههای معنوی عشق هراس داشت. عشق فراتر از غرایز پیش میرود و انسانها را در همه ابعاد تحت تاثیر قرار میدهد. منتهی برای داشتن این رابطه خلاق، باید از غلبه فرهنگ و باورهای سنتی تعصبآمیز رهایی یافت، در غیر این صورت هر روز عده بیشتری به مشاوران مراجعه خواهند کرد و درخواست اعدام عشق را از قاضی خواستار میشوند. در حالی که برای اتهام عشق هیچ مدرک یا سند مستدلی در اختیار ندارند.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|