وقتی یک جامعهشناس روابط اجتماعی را بررسی میکند، هرگز نمیتواند به لحاظ علمی و دقیق تبیین کند که چه عناصری دو فرد را در یک رابطه عاطفی و عاشقانه درگیر میکند. البته متفکران اجتماعی در تحلیل سوژهی عشق، صمیمت و تعاملات عاطفی نظریهپردازیهای زیادی انجام دادهاند. اما تحلیل عمیق ذهن کنشگران اجتماعی کار چندان سادهای نیست. حتی مختصصان ژنتیک نیز در پاسخ به این سوال که این روابط چگونه شکل میگیرد با ابهامات، سوالات و موانع زیادی مواجه هستند. اما کنشهای عاشقانه از دو زاویه قابل تأمل است. از یک سو باید موقعیت ذهنی- احساسی آنها را در وضعیت رخداد مورد بررسی قرار داد. این که دو نفر در یک گفتوگو یا تعامل چه عباراتی را رد و بدل میکنند؟ چه چیز یک فرد را مجذوب دیگری میکند؟ آیا در صحنهی اجتماعی عشق، افراد بر اساس پیشزمینههای ذهنیشان تصمیمگیری میکنند؟ جایی که موقعیت و نحوهی ورود به رابطه در شکلدهی آن مؤثر است. آیا در صورتی که هر تجربه عاشقانهای یک نمونه منحصر به فردی تلقی شود، میتوان در علوم اجتماعی به این موضوع پرداخت؟ بلومر معتقد است هر چند کنشهای اجتماعی تحت تاثیر موقعیتها قرار دارند اما به معنای آن نیست که ما نمیتوانیم کنشهای مشترکی در این زمینه داشته باشیم. بر این اساس اکثر عشاق در اساماسهای خود از عبارات، تعابیر، و نمادهای مشخص و مشترکی استفاده میکنند یا به کار بردن عبارت «دوست دارم» در اکثر فرهنگها، ارزش اثرگذاری و اعتبار بالایی دارد. لذا این کنشهای عاطفی و احساسی به طور مداوم تکرار میشود و برای سایر مردم جهان موضوعی جا افتاده و پذیرفته تلقی میشود. لذا در زندگی اجتماعی عشاق در مسیرهایی گام بردارند که همهی عشاق قبلی نیز به نوعی همان راه را رفتهاند. اما این همه قضیه نیست. چرا که از طرف دیگر باید بپذیریم که عشق بر اساس دیدگاه کوشلر جامعهشناس آلمانی یک تجربهی جهانی محسوب نمیشود. لذا یک الگوی از پیش تعیین شده نداشته و قابلیت انعطاف و خلاقیت درآن معنادار است. از این منظر عشق ارتباط بیشتری با هوش هیجانی انسانها دارد تا هوش انتزاعی آنها. بر این اساس کسانی که از هوش هیجانی و اکتسابی بالاتری برخوردارند در تعاملات عاطفی انسانهای موفقتری هستند. در حقیقت انسانهای EQمحور، توان مدیریت روابطشان را بهتر داشته و به گونهای وارد حیطه تعامل با دیگران میشوند که امکان بهتر شدن، لذت و هیجان را به خود و دیگری منتقل میکنند. بر اساس نظریه گلمن نیز بهرهی هوش سنتی یا IQ میتواند20درصد از موفقیت فرد را مشخص کند و80درصد مابقی از هوش هیجانی یا EQ است. لذا این EQ است که توان ایجاد تفاوت در روابط عاشقانه را به افراد میدهد. رابطه عاشقانه، رابطهای متفاوت، اثرگذار و مبتنی بر میزان هوش و ادراک عاطفی انسانهایی است که به نوعی درگیر آن هستند و بازیگران اصلی این صحنه محسوب میشوند.
گروه جامعه/
معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری روز جمعه 3بهمن ماه با حضور در اولین جشنواره ملی گل نرگس بهبهان از لوح ثبت ملی نرگس زارهای طبیعی رونمایی کرد. به گزارش سایه و به نقل از میراث آریا، مسعود سلطانی فر در این مراسم؛ شهرستان بهبهان را دارای ظرفیتهای خوبی در زمینه جاذبههای طبیعی و میراث فرهنگی دانست و گفت: مسئولین استانی و کشور در جهت بالفعل کردن این ظرفیتها باید تلاش مضاعفی داشته باشند. وی ثبت ملی، گل نرگس را یکی از مهمترین ...