|
|
عشق، فراموشي و اتوپياي شيشه اي
|
|
مهرداد ناظری/
يكي از ويژگي ها و تمايزات انسانها از ساير جانداران اين است كه ما دچار فراموشي ميشويم و اين فراموشي زندگي بشر را دستخوش تحولات متفاوتي كرده است. وقتي كه به دنيا آمديم با يك آلزايمر تاريخي پا به اين جهان گذاشتيم، با سابقه اي هزار ساله. اما هيچ چيز از آن دوران را به ياد نمي آورديم. هيچكس نميداند كه نياي اوليه او در كجا زندگي ميكردند. اين فراموشي از جبريترين اتفاقات تاريخي است كه همه از آن استقبال ميكنند. در هر حال انسان امروزي ترجيح ميدهد به جاي فكر كردن همه چيز را فراموش كند و به خواب عميقي فرو رود. اما نوع چهارم فراموشي يكي از خاصترين ديدگاهها در مورد اين موضوع است كه شايد براي اولين بار اين مقاله به آن ميپردازد. اين فراموشي مختص عاشقاني است كه بعد از وقوع عشق در وجود آنها جريان مي يابد. انسان عاشق همه چيز را در معشوق ميبيند. وقتي معشوق همه زندگي عاشق ميشود او دنيا را فراموش ميكند، فراموشي عميق، عظيم و جهنده. عشق همه معادلات را بر هم ميريزد، همه چيز را جا به جا ميكند، فرمولهاي رياضي را بيپايه و اساس ميسازد. عشق مخرب فيزيك و شيمي و رياضي است. عشق منطق را به چالش و مبارزه دعوت ميكند. در حقيقت دنياي عاشق و معشوق به مانند يك اتوپياي شيشه اي ميماند كه همه چيز در آن شيشه اتفاق ميافتد و متغيرهاي بيرون از آن هيچ گونه تأثيري بر روي شيشه ندارند. اطلاعات در خود شيشه توليد ميشود، در همان جا پردازش ميشود و به تبع آن مصرف ميشود. لذا با اين اوصاف ميتوان گفت كه دو جهان موازي در كنار هم پديد مي آيد: جهان واقعيت، جهان عشق. اين دو جهان در تضاد و تقابل با يكديگر قرار دارند. عشق به عقلانيت مي تازد و عقلانيت عشق را به سخره ميگيرد. اين تضاد ديالكتيكي در طول تاريخ وجود داشته است اما سوال اين است صداقت در كدام دنيا توليد ميشود؟ در دنياي مدرن يا دنياي فراموش شده عاشقان؟ كداميك به قابليت هاي دروني انسان نزديكتر است؟ آيا رفتارهاي افراطي انسان كه ناشي از غرور و خودپسندي است در واقعيت بازتوليد ميشود يا در شيشه؟ چگونه ميتوان فهم نمود رفتارهاي متعادل را وقتي كه عشق بي توجه به تاريخ بر زندگي زخمه ميزند و عقل، دوربين خود را براي تماشاي آسمان پيشنهاد ميدهد. روح انسان در عذاب و درد ميسوزد و ميخرامد چون بايد يا به تحريك هاي عشق پاسخ دهد يا دنياي منطقي را بپذيرد. عشق دنيا را ابله و نادان ميداند و عقل سرنوشت را پيشبيني ميكند. چقدر دردناك است تجربه انتخاب وقتي كه اتوپياهاي شيشه اي فراموش ميشوند و مسافرين اتاق شيشهاي دنيا را از ياد ميبرند. شايد روزي بايد نقطهاي در روي كهكشان ها پيدا كرد كه آنها بر هم مماس ميشوند و يا...
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|