مهرداد ناظری/
هیچ کسی نمیتواند در دنیای پیچیده امروزی، پنجرههای اتاقش را بسته نگه دارد و خود را با ارتباط محیط مصون یا محفوظ بدارد. کنشهای عاطفی و احساسی انسانها در خلأ شکل نگرفته و پیشزمینهها و عوامل متعددی آن را ایجاد میکند. به طور کلی میتوان گفت رفتارهای انسان یا تابع محیط است یا این که فرد در موقعیت مشخصی بر اساس یک تغییر ذهن شکل میگیرد. بر این اساس این که فردی در لابی یک هتل پنج ستاره عاشق فردی میشود که همهی زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد، به موقعیت محیطی و شرایط قرار گرفتن فرد در آن محیط بستگی دارد اما اگر فردی در مترو یا فروشگاه، درخواست دوستی فرد دیگر را رد کند یا برخورد تند و نامناسبی در دریافت این خواسته بروز دهد، به ذهنیات، احساسات و تجربیات قبلی او برمیگردد. اگر این فرد یک ماه قبل، از معشوق خود به خاطر ترک ناگهانیاش، جدا شده باشد، پذیرش ورود به یک رابطه عاشقانه جدید شاید چندان راحت نباشد اما اگر این فرد در این موقعیت پیشنهاد دوستی را بپذیرد، این امکان وجود دارد که موقعیت بر ذهنیات قبلی و دیدگاههای فرد غلبه پیدا کرده است. اما اگر بخواهیم عوامل شکلگیری رفتارهای اجتماعی را بشناسیم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-رفتار و منش دیگران یعنی آنچه سایرین میگویند یا عمل میکنند.
2- شناخت اجتماعی: اندیشهها، باورها، خاطرهها و استدلالهای فرد درباره دیگران
3- متغیرهای محیطی: گرما، سرما، سر و صدا، آلودگیها، ازدحام، آب و هوا
4- عوامل فرهنگی اجتماعی: عضویت در گروههای مختلف اجتماعی، وجود هنجارها و ارزشهای فرهنگی
5- عوامل زیستشناختی: جنبههای ارثی و ظاهری فرد، احساس و تواناییهای شناختی(ستوده،89: 19)
لذا آن چه که میتواند افراد را در روابط عاشقانه جذب، حل یا جدا نماید به عوامل دیگری که منشاء آن در شکلگیری رفتارهای اجتماعی وجود دارد، بستگی پیدا میکند. فرد ممکن است در یک رابطه عاشقانه وارد شود و احساس لذت فراگیری ببرد، اما به مرور این احساس لذت با خستگی، یکنواختی و عادت همراه شود. در آن صورت روابط عاشقانه ناسالم آنها، باعث ذوب شدن هستهی احساسی پیوند آنها میشود و این روند شخصیتهای سالم آنها را به شخصیتهای نابهنجار مبدل میسازد. هر چند انسان همواره در جمع زندگی میکند، اما گاهی عشق کممایه در او رخوت و سستی را ایجاد میکند. در جوامع امروزی به دلیل شکست نسخههای عاشقانه، آمار اعتیاد، خودکشی، روسپیگری و ... بالا رفته. حال چگونه میشود در بین همه این آلودگیها و معضلات فردی و اجتماعی، عشق را احیاءکرد؟ شاید نیاز است در تبیین عشق، به شیوههای بروز استعداد عاشقانه افراد توجه کرد و اساساً این بحث همواره مطرح میشود که استعداد عاشق شدن در هر فرد چگونه پدید میآید. آیا میشود عشق را متفاوت و عمیق تجربه کرد؟ البته همه چیز به صورت تمام عیار و کامل خلق شده است اما همهی موجودات توان بروز استعدادهای خود را ندارند.
|