شلیک گلوله عشاق به جاودانگی عشق

مهرداد ناظری/

شرایط زندگی به شدت دستخوش تحول شده است، در این دوره ضمن این که صمیمیت در ارتباطات چهره‌به‌چهره کم رنگ شده، ما شاهد رشد و بروز نوع دیگری از صمیمیت هستیم. امروز مردم در کلان‌شهرها به سادگی پشت به هم و یا مثل چوب‌های کبریت درکنار هم می‌ایستند اما تنوع کنش‌های متقابل باعث ایجاد نوع جدیدی از ارتباط شده است. دو نفر در مترو یا اتوبوس به هم لبخند می‌زنند و یا روزنامه خود را به یکدیگر قرض می‌دهند تا دیگری هم از آخرین اخبار روز اطلاع حاصل کند. اگر به داخل پارک‌ها بروید، تعداد زیادی از افراد کهنسال را می‌بینید که روبروی هم از خاطرات و سرگذشت خود برای یکدیگرتعریف می کنند یا در حال بازی شطرنج، زمان را با لذت سپری می‌کنند. در دوره جدید بیشتر از هر زمانی انسان‌ها به احساس آرامش نیاز دارند، اما تردید ، ترس‌ها و دودلی‌ها باعث می‌شود که مردم بیشتر از رضایت از زندگی، قرص‌های آرامش‌بخش مصرف کنند. در عصر رهاشدگی‌ها، ما شاهد گذر زمان با شتاب بیشتری هستیم، حتی حضور ترامواهای سریع‌السیر، موشک‌های قاره‌پیما و.... نشان می‌دهد که هزارم ثانیه تا چه حد برای بشر مهم و حائز اهمیت است. در این دوره آدم‌ها نه به صورت متقارن و یا منظم بلکه به صورت پراکنده و با زبان بدنشان(body language) با یکدیگر در ارتباط و گفت‌و‌گو هستند. اگر فراروایتی به موضوع نگاه کنیم با خصیصه‌های متفاوتی مواجه می شویم. در این دوران هم چند نسخه جهان شمولی وجود ندارد، لذا از عشق‌های متعالی و مقدس دوران گذشته، صمیمیت‌های موردی ، جذاب و دوست‌داشتنی به جا مانده است. در این دوران هیچ وحدت خاصی دیده نمی شود. لذا عشق سیال و گونه به گونه بیشتر از عشق جاودانه در زندگی‌های روزمره انسان‌ها یافت می‌شود. هر کس به طریق خود، دیگری را خوشحال می‌کند و از رضایت او، دچار خرسندی و خوشحالی می‌شود. اگر بپذیریم که هیچ فرهنگ قالبی وجود ندارد، پس باید بپذیریم که هیچ صمیمیت یا عشق تجویزی وجود نخواهد داشت. لذا والدین دیگر نمی‌توانند فرزندان خود را از دوست داشتن و دوست داشته شدن برحذر دارند. در چنین جامعه‌ی ناهمگونی، همه چیز در کنار هم یافت می‌شود استخوان‌های مهره‌ی گربه‌ای زیر ماشین خرد می‌شود، دختری در مترو خودکشی می‌کند، پسری، مادرش را می‌کشد، جوانی، همسرش را خفه می‌کند و در ازا همه این ها، دو نفر در کافه قدیمی شهر در کنار همه خشونت‌ها عشق را در دیالوگ‌هایشان رد و بدل می‌کنند. در دنیای مرکزیت‌زدایی شده، از عشق‌های رستگاری‌بخش هم ارزش‌‌زدایی می‌شود. و این عشق آن قدر توخالی می‌شود که شاید بتوان صمیمیت ارتباطات را با نام عشق‌های پسامدرنی شناسایی و نامگذاری کرد. عشاق امروز، گلوله خود را در مغز جاودانگی عشق خالی کردند، آن‌ها رهایی از نوع انسانی و امروزینش را طلب می‌کنند، عشق، معنای جدیدی از زندگی زمینی مدرن است. در این عشق سوژه نه عاشق است و نه معشوق. بلکه آن چه در تبادل و ارتباط میان آن‌ها جاری و ساری‌ست اهمیت می‌یابد. جریان پویای صمیمیت همه جا دیده می‌شود. مادران، کودکانشان را در ورودی مهدکودک‌ها می‌بوسند و مغازه‌دارها با احترام اجناس مورد نیاز مشتری‌ها را به آنها ارائه می‌دهند. همه بده‌و‌بستان‌های دنیای تجاری شده‌ی امروز با زبان صمیمیت شکل متفاوتی می‌گیرد. هیچ کس از نبودن لیلی و مجنون غمگین نیست اما همه شعرها و موسیقی‌های عاشقانه را زمزمه می‌کنند. 

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: دعوا بر سر ارثیه سه میلیاردی
:: منافع انحصارگران سیگار دود شد
:: افت ۹ میلیون نفری جمعیت ایران تا سال ۲۱۰۰ میلادی
:: کاری کنید این سفر آخرتان نباشد
 
30 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : شماره 715
تاریخ : بیست و هفتم مردادماه
سال : 1394
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
تماس با ما
درباره ما
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
اخبار
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح