|
|
زمانی که آگاهانه صدایمان را تماشا میکنیم و در جستجوی جنبههای ویژهای هستیم احساسهایی نظیر شکست و پیروزی را آنقدر تجربه میکنیم که به مرور میفهمیم نباید آنقدر درگیر آنها شویم در واقع اولین چیزی که باید برایمان اهمیت داشته باشد این است که بدون قضاوت کردن و نتیجه گرا بودن تمرینهایمان را معادل یک بازی لذت بخش در نظر بگیریم و بدانیم که رشد و تحول در مسیر تحول هر هنری از جمله آواز فرایندی تدریجی است در حقیقت مادارای یک ساز زنده هستیم که همیشه یکسان عمل نمیکند و به راحتی با نوساناتی که در روحیهی ما وجود دارد همسویی دارد از این رو حتی استادی مانند برت توصیه میکند که دیدن اخبار برای خوانندهها مضر است چون هر نوع استرس و اضطراب سطح آوازمان را بالا و پایین میکند. از طرفی هر کدام از ما به طور طبیعی بعضی روزها سروحال هستیم و بعضی اوقات نه و به همان نسبت هم آوازمان دچار نوسان میشود وآنچنان که باید با ما همکاری نمیکند. ولی در این رابطه چیزی که در طی این سالها بسیار توجهام را به خود جلب کرده این است که همیشه قبل از درک کردن یک تکنیک بهخصوص یا دیدن یک وضعیت جدید در بدنم مدتی درون حالتی از شکست و معلق بودن به سر میبرم و بعد از چند روزی که در آن وضعیت به سر میبرم یک دفعه انرژی بسیاری از ناکجا آباد از راه میرسد و معجزهی پایان شب سیه سپید است رخ میدهد و خود را در وضعیتی جدیدی از لحاظ تکنیکی پیدا میکنم که همواره جستجویش میکردم راجرلاو در این خصوص میگوید که مغز برای مرتب کردن دادهها و درک و دریافتهایش نیاز به زمان دارد و در واقع میخواهد پازلهای گمشدهاش را پیدا کند به همین دلیل در این دوران مادامی که پردازهایش کامل نشده ما احساسی مانند رکود و شکست یا درجا زدن میکنیم ولی اگر به خودمان فرصت دهیم و اعتماد خود را از دست ندهیم به سطح بالاتر از آن چیزی که فکرش را میکردیم دست پیدا میکنیم این در خصوص همه چیز اتفاق میافتد در ارتباط با زندگی در روابط در شغل در فصلها در طبیع ... این جذر و مدها انگار بخشی از ویژگیهای ذاتی هستی بهحساب میآید که در مورد هر نوع دگرگونی از جمله آوازمان هم صدق میکند ولی فراموش نکنیم که باید چیزی برای گشتن وجود داشته باشد تا بخواهد که پیدا شود و اگر تمرینهایمان در مسیر طبیعی و درستی پایه گذاری نشده باشد بدون شک باز شدن دری وجود نخواهد داشت و تنها سر به دیوار کوبیدن است روی همین اساس سیستماتیک بودن تلاشهایی که انجام میدهیم باید بر اساس تجربهی علمی باشد که از طریق یک منبع موثق تایید شده باشد. فراموش نکنیم که آن منبع موثق بدون شک گفتهی یک خوانندهی توانمند نیست که به تمام دستگاهها و گوشهها تسلط دارد یا دهها قطعهی آوازی آنچنانی میخواند بلکه کسی است که تخصص این رشتهی ظریف را دارد یعنی تخصص صدا در ارتباط با بدن و نه آواز خواندن به خودی خود. در این خصوص با وجود ارتباطهای عظیمی که دنیای اینترنت برای ما فراهم ساخته است به سادگی منبعهای معتبری را میتوانیم پیدا کنیم و اگر کمی قدرت تشخیص داشته باشیم براحتی استانداردهای تایید شدهای را پیدا میکنیم که تمامی دنیا آنها را تایید میکنند. در هر حال جملهی یکی از این اساتید بزرگ صدا را فراموش نکنیم راجرلاو میگوید برای من مهم نیست که چقدر و چند ساعت در طول روز تلاش میکنید مهم آن است که چه طور و بر اساس چه سیستم و علمی مبنای تمرینهای خودتان را پایهریزی کردهاید در حقیقت نگرش و علمی که در بطن تلاشهایمان حضور دارد از سالها زور زدن بیمحتوا ارزشش بیشتر است متاسفانه افراد بسیاری را میبینم که فقط تمرین میکنند و تمرین میکنند و وقتی تمرینهای آنها را جویا میشوی که خوب چطور با خودت در این زمینه کار میکنی؟ میبینی که هر روز گیتارش را به دستش میگیرد و با چهار تا آکورد لوس و تکراری پاپ وآهنگهای ناله و عربدهای وقت خودش را تلف میکند در حالی که میتوانست با برنامه ریزی درست و اصولی بعد از چند سال تبدیل به یک حرفهای شود و دیگر شاهد این نباشیم که خوانندههای مطرح پاپ ما با تفاوتی آنچنانی نسبت به آن چیزی که در استودیو آلبوم خودرا ضبط میکنند در صحنه ظاهر شوند و از همه خندهدارتر اینکه لب بزنند و حتی توان خواندن آهنگهای خود را نداشته باشند.
|
|
|
|
مطالب دیگر این شماره
|
|
|
|
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : |
شماره 715 |
تاریخ : |
بیست و هفتم مردادماه |
سال : |
1394 |
|
|
|
پر بازدید ها |
|
|
پیوند ها |
|
|
|
|