شهاب الدین/
حاصل دست رنج بیست و چند سال تحقیق «برت منینگ» در قالب جدیدترین سی دی آموزشی singing successروانه ی بازار اروپا و آمریکا شده که به برکت محبت دوستان به دست من هم رسید. طبق گفته ی خود «برت» تمامی نواقص آموزش های قبل در این پکیج آموزشی برطرف شده و در هفت سطح مختلف با هنرجویان پله پله بالاتر می رود در تمامی آموزش ها هنرجویان را بنابر جنسیت جدا کرده و در هر تمرین با ذکر باس و تنور برای آقایان و آلتو و سوپرانو برای خانم ها آنها را در تمرین های مشترکی سهیم کرده که در بعضی اوقات به فراتر از ۴ اکتاو صدا می رسد در این سری آموزش ها به وضوح می توان دید که استانداردهای دنیا به شدت افزایش یافته وتغییر کرده است و صدای «وکال فرای» به عنوان بم ترین صدا و سوت یا (سوپر هد) به عنوان بالاترین و ریزترین صدا از اهمیت بسیار بالایی قرار دارند و حقیقتا هر شنونده ای در برخورد با این متد با تمام وجود احساس نادانی و ناتوانی و در عین حال هیجان می کند. سیستم آموزشی آن بر درک وگسترش تمامی محدوده های صوتی ای استوار است که تارهای صوتی مان در اختیار دارد ولی فاقد آن هستیم.
از طرفی صحبتی از صدای میانی ای که «راجرلاو» سالها پیش در کتاب ها و آموزش های خودش مطرح می کرد نیست و مفهوم بزرگ تر و گسترده تری پیدا کرده تحت عنوان «میکس»! «میکس» در واقع می تواند بین تمامی محدوده ها با یکدیگر صورت بگیرد که عملا بی شباهت به نقاشی کردن نیست. «برت منینگ» و به طورکلی صداسازی امروز صدا را به سه بخش تقسیم می کند: صدای سینه، صدای فرینجیال و صدای سر. صدای سر و سینه که واضح است ولی فرینجیال صدای تودماغی است که با تمرین و تقلید آن کم کم یاد می گیریم که صدای سینه و سر را به صورت باورنکردنی ای تشدید کنیم. این همان جایی است که تکنیک برت را کاملا از گذشته جدا می کند و با بازی کردن با رنگ صداهایی از قبیل گربه و نوزاد شیر خواره یاد می دهد که چطور صدای سر را به یک ترکیب غنی و کاملا وسیع و متنوع تبدیل کنیم . این موضوع را به عنوان یک نظریه حدودا بیست سال پیش با دوستان مطرح می کردم که باید روشی وجود داشته باشد که این صدای زیر سر را بتوانیم بزرگ و بلند کنیم ولی متاسفانه هیچ احدی نبود که حتی کلامی در این باره بداند. یادم می آید استادی با شنیدن صدایم مرا به دکتری معرفی کرد تا تارهای بیچاره ام را که بر اثر فریادهایم در بالشت و کمد ملتهب شده بودند چک کند. بعد از کلی تعریف و تمجید از خودش آقای دکتر فرمودند که پسر جان من با تمامی خواننده های مطرح فرانسه از نزدیک کار می کنم و آنها به خاطر حنجره شان زمانی که من در آنجا هستم نزد من می آیند و بعد پرسید:« سبک آوازی شما چیست؟» گفتم:« من پاپ می خوانم ولی طبق پیشنهاد برخی مجبورا کلاسیک آموزش می بینم تا بتوانم از تکنیک های آن در جهت اهدافم در پاپ استفاده کنم.» در آن لحظه دکتر عزیز ما هم یک نیشخند توام با حقارتی هم زد که من احساس کردم پاپ چقدراز دیدگاه این فرد آکادمیک در جایگاه پایینی قرار دارد و طبق معمول بنده هم با نقد ایشان احساس خفت و حقارتهای کهنه ام زنده شد ولی در انتهای ویزیت، دکتر جان فرمودند که راستی صدایت چه بود؟! سوپرانو بودید:؟! آن لحظه جدا احساس کردم چه شباهتی بین من و حمیرا وجود دارد که بنده را زن فرض کرده ! من هم در پاسخ گفتم:«خیر من که مرد هستم دکتر!مثل اینکه باریتون هستم !» دکتر هم خودش را جمع و جور کرد و از حالتش معلوم بود که با اظهار فضل تو خالی ش ناخواسته نداشته هایش را در مورد موسیقی فاش کرده من هم کمی دلم خنک شد واین بار من بودم که نگاه تمسخرآمیز می کردم.
|