شهاب الدین

رقص در گفتار

بازی را به این صورت آغاز کنید! شروع کنید به احوال پرسی با خودتان. به عنوان مثال می گویید: «قربونت برم.» اول درنظربگیرید که «قربونت برم» چند بخش است!  مسلما پنج بخش. «قربونت برم» را طوری بگویید که صدای هر بخش به بخش دیگر کاملا متصل و جمله بدون شکاف و به صورت ممتد باشد. در ابتدا هر بخش را به اندازه‌ی مساوی بکشید مثلا به اندازه‌ی یک ثانیه حالا شروع کنید به متنوع کردن زمان بندی‌های کلمات! یعنی چطور؟ در حالتی که به متصل بودن صدای هر بخش به بخش دیگر توجه می‌کنید زمان بندی هر بخش را به دلخواه تغییر دهید مثلا: «قر» را بکشید و سریع از« بو» عبور کنید و دوباره کلمه‌ی «نت» را بکشید و سریع از «ب» عبور کنید و«رم»را بکشید. حالا این الگوی کلی را چند بار پشت سر هم تکرار کنید و تلاش کنید تا یک حالت موزون به دست بیاید و ریتم پیدا کند؛ دقت داشته باشید که هر دفعه که الگوی خود را تکرار می‌کنید یک غالب مشخص باشد و زمان بندی‌اش بهم نریزد و تغییر نکند. حالا این الگوی ریتم مشخص را با همان زمان بندی دقیقی که پیدا کردید با (دادادادادام) بخوانید. توجه داشته باشید این یک الگوی ریتمیک موزون است که اگر هر فرکانسی را در آن وارد کنید بدون کوچکترین شکی تبدیل به یک ملودی می‌شود برای این منظور بیایید و تنها با کلیدهای سفید پیانو کار کنید و در این الگوی مشخص ریتمیک خود از بین«دو» تا «دو» به صورت رندوم صداگذاری کنید. روی کاغذ به تعداد بخش‌هایمان فرکانس می نویسم مثلا (ر، دو، فا، می، سل) حالا اگر همان «قربونت برم»را در نظر بگیریم به بخش اول یا همان«قر» فرکانس یا نت "ر " تعلق می‌گیرد و به بخش دوم یا همان «بو» فرکانس یا نت «دو» و به بخش سوم یا همان «نت» فرکانس یا نت «فا» و به بخش چهارم یا همان «ب» فرکانس یا نت «می»و به بخش پنجم یا همان «رم» فرکانس یا نت«سل»!
پس یک الگوی ریتمیک داریم که درون هر بخش از آن یک فرکانس وارد کرده‌ایم. اگر زمان بندی خود را فراموش نکرده باشیم و دوباره آن الگو را همزمان با این فرکانس‌ها اجرا کنیم در حقیقت یک جمله‌ی آوازی ساخته‌ایم. در واقع «قربونت برم» صرفا نقش یک اسکلت را برای ساخت ملودی‌مان بازی می‌کند و می‌توانیم مرتبا دست و پایش را از لحاظ سایز یا همان کوچکی بزرگی تغییر دهیم، یعنی با بازی کردن با زمان بندی بخش‌ها می‌توانیم به الگوهای ریتمیک جدیدتری دست پیدا کنیم؛ از طرفی هم در انتخاب فرکانس‌ها نیز می‌توانیم تنوع بسیار بالایی را داشته باشیم  و همان طور که می‌بینید یک جمله‌ی پیش پا افتاده که نقش نقل و نبات را در زندگی روزمره‌مان بازی می‌کند، می تواند به اشکال مختلف و متنوعی تبدیل به یک جمله‌ی آوازی شود. از مهم‌ترین موضوعاتی که برای خلاقیت شما اهمیت دارد و باید مورد توجه قرار بگیرد قوی کردن ریتم و بالا بردن درک و آگاهی‌تان نسبت به عمق این موضوع است. هرچه شعورتان نسبت به ریتم افزایش پیدا کند موزیسین بهتری خواهید بود. متاسفانه درک خواننده‌های پاپ از ریتم تنها در سر ضرب نگهداشتن است در حالی که یک موزیسین حرفه‌ای به تنها چیزی که فکر نمی‌کند نگهداشتن سر ضرب است و همیشه ریتم را به صورت یک جریان پیوسته و شناور در موسیقی در نظر می‌گیرد که ابدا بسته و محدود نیست. زمانی که به این قابلیت در اثر تمرین دست پیدا می‌کنید برای همیشه ترس‌تان برای از ریتم افتادن فرو می‌ریزد و هر کاری که می‌کنید حتی صحبت کردن معمولی‌تان نمی‌تواند غیر ریتمیک باشد. این یک توانایی بالفطره است که همه‌ی ما از آن بر خوردار هستیم و تنها نیاز به یادآوری وتوجه دارد. آیا می‌توانید با یک ریتم آزاد و رها بر روی یک موزیک صحبت کنید؟