ناصر جکسون

شهاب الدین/

یکی از روش‌هایی که می‌تواند وکال ما را به سطح مطلوبی برساند، دل کندن از کلام و شعر و وارد شدن به دنیای آواخوانی است. زمانی که یک نوازنده‌ی پیانو یا گیتار یا ساکسیفون ملودی را می‌نوازد شما می‌بایست بتوانید آن را با صدایتان تقلید و اجرا کنید. می‌توانید از آواهایی مانند «ما مام»، «نانا»، «یا یا»، «آآ»، «او او»، «باب بیب» یا یکسری الفاظ بی معنی که خود با آنها احساس راحتی می‌کنید استفاده کنید ولی باید چنان در این امر پخته شوید که رفته رفته صدایتان لحن یک ساز را به خودش بگیرد و احساس پر شوری را به نمایش بگذارد. برای این منظور از تمامی‌ محدوده‌های صوتی خود استفاده کنید. صداهای عجیب در بیاورید، آواهایی که شما را یاد صدای بروسلی بیندازد، زوزه‌ی گرگ یا لحن یک گربه. دنبال رنگ معمول همیشگی خود نباشید، با صدای‌تان مثه بچه‌ها شکلک در بیاورید. استمرار در این بازی نتایج بسیار خوبی را به ارمغان می‌آورد و دید شما را نسبت به ملودی و آواز تغییر می‌دهد. باید رنگ‌ها و صداهای متنوعی را در غالب تم‌ها و سبک‌های دیگر تجربه کنید. این امر موجب می‌شود که پای‌تان را از کلیشه‌های تکراری خود فراتر بگذارید و در یک چرخه تکراری کسل کننده درجا نزنید. به همین منظور اگر نوازنده بودید بسیار عالی می‌شد که هر چه را که می‌نواختید می‌خواندید. مسلما اگر ساز و آواز را با هم شروع کرده باشید متوجه می‌شوید که روی یک ساز اجرای ملودی‌های پیچیده‌تر یا سریع‌تر، ساده تر است تا با آوازتان. بهترین تمرین این است که هر چه را که به عنوان ملودی می‌نوازید آوا خوانی کنید یا از یک نوازنده بخواهید ملودی اجرا کند و شما آن را آواخوانی نمایید، با این تمرین‌ها بعد از مدتی تبدیل به یک نوازنده وکال می‌شوید.

امروزه روند تولید یک اثر در بازار موسیقی پاپ به صورت حیرت آوری غیر استاندارد و نا امیدکننده است. با اینکه موزیسین‌های خوبی در زمینه‌ی تنظیم و نوازندگی وجود دارند ولی به دلیل رویکرد غلطی که در پروسه‌ی تولید وجود دارد تمامی‌ کارها نهایتا تکراری به نظر می‌رسند. در ایران معمول است که شعر را ابتدا از شاعر خریداری کنند و سپس آن شخص به اصطلاح آهنگساز روی آن شعر، زمزمه‌ای می‌کند و آن زمزمه‌ی کودکانه‌ی مورد علاقه‌ی خود را به عنوان خط اصلی ملودی به خواننده بینوا می‌دهد. حال باید ارزیابی کنیم که این ملودی از کدامین عالم بر آن آهنگساز عظیم الشان سرازیر گشته است؟ زمانی که شما ماکت اولیه‌ی کار را با صدای خالق اثر می‌شنوید متوجه می‌شوید که این فرد اصلا و ابدا یک وکالیست حرفه‌ای نیست که توانایی بداهه خوانی و خلق ملودی‌های جدی و متنوع را داشته باشد بنابراین ملودی ارائه شده از یک گنجینه‌ی پر بار و با تجربه بیرون نیامده بلکه از تم‌های کهنه ومحدودی پدید آمده که آن فرد در ذهن خود از گذشته تا به حال بایگانی کرده است. بنابراین جای تعجبی وجود ندارد چرا که آن ملودی ضعیف در واقع انعکاس سطح توانایی و درک آن فرد نسبت به آواز است. بر همین اساس ملودی‌ها تا ابد در حد «یه توپ دارم قلقلیه» باقی می‌مانند. در ادامه‌ی این پروسه روش کار بر این منوال است که تنظیم کننده‌ای هم می‌آید و با استانداردهای خودش برای این ملودی شاهکار، یک موزیک نسبتا مدرن می‌سازد و در نهایت چیزی که باقی می‌ماند شبیه این می‌شود که به زور برتن ناصرالدین شاه لباس مایکل جکسون را انتخاب کنی و به همین دلیل زمانی که از اغلب تنظیم کننده‌های اطرافم نظرشان را در مورد کلیت کار جویا می‌شوم به وضوح عدم رضایت را در احساسشان می‌بینم حال آنکه اگر پروسه‌ی تولید را تغییر دهیم می‌توانیم نتایج متفاوتی را به دست بیاوریم. در بخش بعدی در مورد آن گپی خواهیم زد.

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: دعوا بر سر ارثیه سه میلیاردی
:: منافع انحصارگران سیگار دود شد
:: افت ۹ میلیون نفری جمعیت ایران تا سال ۲۱۰۰ میلادی
:: کاری کنید این سفر آخرتان نباشد
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : شماره 715
تاریخ : بیست و هفتم مردادماه
سال : 1394
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
تماس با ما
درباره ما
اخبار
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح