انسان عاشق از خودبیگانه

مهرداد ناظری/

آنچه بیشتر از همه چیز به بشر امروز آسیب می‌زند، فراموشی خود است. انسان خردورز هزاره سوم، در تغییرات بنیانی قرن از دوره تولیدمحوری به دوره مصرف ورود کرده است. افراد در قرن بیستم، در کارخانه‌ها به کار و تولید می‌پرداخته، تولیدکنندگی احساس غرور کاذبی به او می‌داد که تاکید این گفته دکارت بود که می‌گوید، "من می‌اندیشم، پس من هستم".  و این یعنی من می‌توانم با دست‌ها و اندیشه خود به هر چیز که بخواهم دست یابم. هر چند مارکس پرده از خودبیگانگی (Alination) انسان مدرن برداشت و گفت از خودبیگانه کسی‌ست که از خود واقعی‌اش دور شده و دیگر اختیاری از خود ندارد این همان انسانی‌ست که چارلی چاپلین در عصر جدید به تصویر می‌کشد، فردی که در کارخانه وظیفه بستن پیچ و مهره‌ها را دارد، در خیابان همه چیز را حتی دکمه‌های لباس خانمی را پیچ و مهر می‌بیند و می‌خواهد آن‌ها را سفت کند. در چنین وضعیتی انسان حتی اگر بخواهد، نمی‌تواند شرایطش را تغییر دهد و برده‌ی وضعیت اقتصادی- اجتماعی می‌شود. حال اگر این انسان بیگانه از خود بخواهد، تجربه‌ی عاشقی هم داشته باشد، عملا تجربه‌ی او به بن‌بست خواهد رسید. چرا که وقتی شخصیت انسان زائل می‌شود و فرد نتواند خود واقعی‌اش باشد چنین انسانی در عشق نیز خود را گم خواهد کرد و عملا به رذالت یا ابتذال خواهد افتاد که دیگر نمی‌توان او را عاشق نامید. چرا چنین فردی در رابطه‌ی کاذبی وارد می‌شود و نه تنها نمی‌تواند احساس عمیق و همدلی با معشوق خود داشته باشد بلکه او را نیز وارد یک چرخه‌ی معیوب ساخته و نتیجه‌ی چنین روندی تقویت پوچی، شیء‌وارگی و حذف اراده انسان برای رسیدن به زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود. انسان خردورز بیگانه شده از خود، در طی فرایند زندگی، از معشوق، جامعه، وطن و جهان اطراف خود به تدریج جدا خواهد شد. حال اگر بخواهیم این موضوع را با اندیشه‌های هربرت مارکوزه تفسیر کنیم، می‌توان چنین عنوان کرد اگر چه وضعیت اقتصادی جوامع امروز بهبود یافته است اما آزادی انسان، اعتبار و ارزش خود را از دست داده است. این انسانی که می‌خواهد زندگی خوبی برای خود رقم بزند، در فروشگاه‌های بزرگ بین کالاهای مصرفی، خودش، انتخابش و اراده‌اش را جا می‌گذارد و با ناامنی مواجه می‌شود. بر این اساس از دست دادن قدرت انتخاب و اراده‌ی تغییر نه تنها عشق را به یک رابطه‌ی رباتیک تبدیل می‌کند، بلکه دو طرف این جریان را نیز وارد فاز اضطراب، وابستگی و در نهایت تخریب یکدیگر از طریق یک دوست داشتن کاذب می‌کند. ما تا چه حد نیازهای انسان را می‌شناسیم و به چه میزانی به آنها پاسخ می‌دهیم؟ قید و بندها و عوامل جبری اقتصادی که بر نیازها لگام می‌زنند، مانع رشد انسان عاشق اثرگذار بر محیط می‌شوند. لذا اگر بخواهیم عشق را احیاء کنیم باید در وهله اول اراده‌ی او را از ساختارهای جبری و تعیین‌کننده رهایی بخشیم. 

ورود روزانه ۸ تن ذرات معلق به خاطر ترافیک؛ مقصر کیست؟
گروه جامعه/ آلودگی هوای شهرهای بزرگ یک دلیل اصلی دارد و آن تردد بیش از اندازه اتومبیل مخصوصا اتومبیل‌هایی که سوخت را به صورت استاندارد مصرف نمی‌کنند. این موضوع از دلایل اصلی افزایش آلودگی هوا در تهران و شهرهای بزرگ کشور است. سال قبل که بنزین پتروشیمی‌ در شهرهای بزرگ توزیع می‌شد این بنزین بی‌کیفیت مزید بر علت هوای شهرهای بزرگ را تا حد غیر قابل تحملی آلوده کرده بود. البته هم اکنون نیز که در برخی از شهرها مانند تهران بنزین یورو 4 توزیع می‌شود باز هم تحریق نامناسب  آلودگی ...
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
با عرض سلام وخسته نباشید در مقاله شما با دیده خصومت به عشق نگاه شده عشق، لطافت و سادگی آب در لیوان است هر چند در دنیای امروز لطافت آن در میان نیازهای متعدد ما ناپدید شده ولی مقصر اصلی آن تفکرات ما آدم هاست که چرا که آن را بیشتر بازیچه ای در دست خود می دانیم عرفان عشق پرستش آن چیزیست که ماده نیست فرا تر از آنچه هست که لمس می شود جمع مجهول اقتصاد و سرمایه داری با مقوله ای که فراتر از تصور انسان است به مثال قطره مرکبی ریختن در دریاست . عشق را نباید در میان هیا هوی جامعه ای که مشکلات آن دست بر گلوی اقشار مختلف بازی میکند یافت .دوست داشتن آن چیزی که غرایز بر آن مسلط است عشق نیست فرایند زندگییا روزمرگی که به دنبال کوچکترین تحولی چه در خود چه در پیرامون خود احساساتیمیشود عاشق نشده بلکه به دنبال فرار از آنچه می آزرتش می باشد و پناهی جز لذت لحظه ی نمی یابد عشق می تواند فراتر از آنچه قابل بیان باشد به وجود آید منجلاب زمانه زیبای و سادگی آن را در آنچه ما عشق می نامیم فرو برده و متاسفانه ما میان لذایذ و احساس عمیق درونی و روحی خود تمیز قائل نمی شویم هر عارفان و شعرای قدیم و کهن در مورد عشق فراوان سخن گفتند اما تنها جوابی که به دنبال آن اتفاقات در این مورد براحتی میتوان گفت این است که عشق شوق پرواز در میان ناچیز ترین ذره آب در زمان برخورد با قفس قناریهاست
پنجشنبه 11 دي 1393   ::   ع.ع
سلام بر دوست عزیز ع ع ممنون که نوشته انسان عاشق ازخود بیگانه را خواندید و مورد توجه قرا دادید ولی دوست عزیز من این موضوع را از زوایای گوناگونی در این ستون بررسی کردم که شما برای درک نظر من باید همه ان ها را بخوانید ضمن این که من عشق را زیر سوال نبردم و خودم از مدافعین ان هستم من گفتم شرایط اجتماعی مانع رشد عشق شده که خود شما هم به نوعی به این موضوع اشاره داشته اید البته من در مجموع این نوشته ها در ستون خیال بافی های عاشقانه عشق در دوره مدرن را بررسی می کنمکه خوب طبیعتا دوره مدرن اثرات مثبت و منفی بر گفتمان عشق ورزی می گذارد
يكشنبه 14 دي 1393   ::   مهرداد ناظری
مطالب دیگر این شماره
:: دعوا بر سر ارثیه سه میلیاردی
:: منافع انحصارگران سیگار دود شد
:: افت ۹ میلیون نفری جمعیت ایران تا سال ۲۱۰۰ میلادی
:: کاری کنید این سفر آخرتان نباشد
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره : شماره 715
تاریخ : بیست و هفتم مردادماه
سال : 1394
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
تماس با ما
درباره ما
اخبار
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح