شهاب الدین/
در ادامه بحث گذشته قرار بر این بود که در مورد لبخند داخلی هم توضیحی بدهم. در این ارتباط میخواستیم آواخوانی را بدون در نظر گرفتن صامتها بر روی یک آهنگ انجام دهیم. برای این منظور باید به پوزیسیون یا فرمیکه در حین آواز خواندن ایجاد میکنیم توجه بسیار داشته باشیم. به احتمال قوی چیزی در مورد گرد کردن صدا شنیدهاید. این همان چیزی ست که به آن لبخند داخلی میگویند. اگر با زبانتان سقف دهان، پشت دندانهای بالا را لمس کنید، احساس سفتی میکنید و اگر همین طوربا زبانتان به عقب، روی سقف دهانتان حرکت کنید متوجه نرمتر شدن بافت آن میشوید! به آن بخش که جلوتر و سفتتر است سخت کام و آن بخش که عقبتر و نرمتراست نرمکام میگویند.
در آواز یکی از پایهایترین و اساسیترین فرمهایی که باید طراحی شود، گنبدی کردن نرمهی دهان یا همان نرم کام است که موجب میشود هوا در مسیر صحیحی حرکت کند و صدا چه از لحاظ کیفیت و طعم و رنگ و چه از لحاظ گسترش به محدودههای بالاتر، حالت مناسبی پیدا کند. وقتی با این ویژگی آواز میخوانید حس میکنید که هوا به سقف دهانتان برخورد میکند. روش بامزه و سادهای که ما را به لبخند داخلی و به درک احساس آن میرساند این آزمایش است: «دو طرف گوشهی لبها رو بگیرید و به هم نزدیک کنید و صدای گرد و بم یک مرد داش مشتیای که در فیلمهای ایرونی قدیمی نقش بزن بهادرها را بازی میکرده، تقلید کنید!!» همین لحظه با آن لحن بگویید: «سام علیکم داداش» متوجه گرد و بمتر شدن صدایتان میشوید؟ این پوزیسیون را چه آقایان چه خانمها میتوانند برای بازیگوشی هم که شده تمرین و تقلید کنند و آن را درگفتارشان به صورت اغراق شدهای پیاده کنند تا به مرور احساس لبخند داخلی را ابتدا در گفتار و نهایتا درآوازشان کشف کنند. البته یادتان بماند که به وضعیت تارهای صوتیتان در حین صحبت کردن کاملا توجه کنید که انسداد حنجره حضور داشته باشد! تازگی به نحوهی صحبت کردن همه اطرافیانم کاملا حساس شدهام و به نظرم میآید که نود و نه در صد از اطرافیانم، خیلی بیرحمانه وغلط با تارهای صوتیشان برخورد میکنند؛ البته این برای زندگی ماشینی امروز ما چیز بسیار جزئیای به حساب میآید در قیاس با نشستنهای کج و معوج طولانی پشت کامپیوتر و ماشین، تغذیههای مصنوعی و غیر طبیعی، ساعات کار طولانی و عدم تحرک و کشش لازم برای عضلات بدن و از همه بدتر افکار منفی و عواطف سرکوب شدهای که به تدریج میتوانند راه را برای یک خودکشی جانانه هموار و دلچسب سازند. همان طور که میدانید یکی از بهترین روشهایی که برای تخلیهی احساسات منفی، موثر و مفید شناخته شده، آواز خواندن است. از شما میخواهم که همین الان نفستان را حبس کنید، هر دو لبتان را به هم فشار دهید و یکباره با اکسنتِ زبان، بلند و سبک با کشش طولانی بگویید: «بُ ............بُ...........» شبیه همان صدای کشیدهای که زمانی مردانی از کنار خانههایمان عبور میکردند و بلند میگفتند: «لاف دوزیه.....لا.....ف دوزیه...............» توجه داشته باشید این صدا را باید به صورتی دربیاورید که انگار گلویتان هیچ نقشی در آن بازی نمیکند و از پایین بسته است و تنها با لبتان صدا را به بیرون پرتاب میکنید اگر درست انجام دهید متوجه میشوید که بدون هیچ خارش درگلو و تنشی میتوانید بسیار راحت یک صدای بلند و کشیده را تولید کنید. اگر چند بار بگویید: «بُ بُ بُ بُ» و آن حالت بلند و نرم را در صدا و گلویتان تجربه کنید، به محض اینکه به صحبت کردن طبیعی خود برگردید، متوجه یک چیز غلط میشوید: ضعیف وهوادار شدن صدا و گذشتن آزار دهندهی بازدم از تارهای صوتی تان... با تمرین و تمرکز روی این بازی کودکانه و مطابقت دادن آن با نحوهی صحبت کردن میتوانید در عرض چند روز انسداد حنجره را در صحبت کردن خود پیاده کنید و نوعی از گفتار را به دست بیاورید که صدایتان بدون هیچ زحمتی از جانب شما پررنگ و بلند و کشیده شود و به سادگی آن را به هر اندازه که بخواهید، بتوانید درهر هجا از کلام به شکل ممتد و صاف بدون کوچکترین لرزشی با یک رزونانس کامل نگه دارید. به یاد داشته باشید زمانی که این قابلیت درگفتارتان جاری شود تبدیل به همان صحبت کردنی میشود که میتواند به راحتی تبدیل به آواز شود در واقع این همان اساس متدی است که به آن «سخنرانی معادل با آواز» میگویند، تشکیل میدهد. ولی بدون شک این هوادار صحبت کردن فعلیمان باورکنید که شاید تنها برای لالایی شبانهای، برای به خواب رفتن کودکی، مناسب باشد تا یک آوازخواندنِ حرفهای.
|