شهاب الدین/
در ادامهی موضوع قبلی که ساختن مصوتها بود تاکید کردیم که درساختن مصوت «ای»، نباید گوشهی لبها ازطرفین باز شود ومتوجه شدیم ادا کردن مصوت «اِ» و«ای» به حرکت زبان ارتباط دارد و نه چیز دیگر. در ادامهی همین بحث مصوت« اُ» را در نظر گرفته و دوباره آزمایش قبلی را تکرار میکنیم: «در حالی که نوک زبان را پشت دندانهای پایین چسباندهایم و زبان کف دهان خوابیده است به صورت ممتد میگوییم «آ» و بدون قطع کردن صدا لبها را گرد میکنیم. به سادگی میبینیم که به مصوت« اُ» میرسیم واگر کمی لبها را غنچهتر کنیم میتوانیم از« اُ» به مصوت «او» برسیم واینجاست که شاعر میگوید: «لبها راغنچه نکن که غنچه خجالت میکشد!» حالا دوباره این شعررا تکرارکنید و وقتی شعر تمام شد به جایگاه زبانتان توجه کنید! شک ندارم زبانتان برای خودش بین زمین و آسمان در دهانتان جایی سرگردان است و احتمالا نزدیک دندانهای بالا قرار دارد. به این زبان، زبان تنبل میگویند. دقت داشته باشید که بعد از ادای هر واژه، نوک زبان همیشه باید پشت دندانهای پایین بچسبد و به سرعت کف دهان بخوابد؛ چون سرگردان بودن زبان در دهان در خیلی از موارد تاثیر جدی روی خروج صدایمان میگذارد. این آزمایش را انجام دهید: آب دهانتان را قورت دهید و به حرکت زبان توجه کنید.
مشاهده میکنید که نوک زبانتان را به پشت دندانهای بالا فشار میآورد و ته زبان با حرکت موج مانندی گلو را برای لحظهای میبندد. این حرکت زبان به صورت ناخوداگاه درهنگام ادای بسیاری از حروف پیش میآید و موجب اختلال بازدمی میشود که برای آواز خواندنمان احتیاج داریم و یکی از دلایلی که بسیاری از مواقع موجب میشود در اجرای یک کلمه به دردسری پایان ناپذیر دچار شویم همین موضوع ساده است. بسیاری از خوانندهها دراجرای هرچیزی که با «ای» در ارتباط است به شدت صدایشان اُفت پیدا میکند و احساس تنش در گلویشان رخ میدهد چون همان طور که میدانیم برای ادا کردن «ای»عقب زبان باید کمی بالا بیاید و اگر نوک زبان پشت دندانهای پایین نباشد، کل زبان به یک باره بالا میآید و عقب گلویتان هم با انتهای زبانی که تصمیم داشته مصوت «ای» را اجرا کند بسته میشود و ناگهان کل این روند تبدیل به مانع بزرگی برای آزادی صدایتان میشود و درآن میان چشمی هم وجود ندارد که شاهد این اتفاقات ظریف و مخرب باشد! بنابراین به یاد داشته باشید که زبانمان همیشه تمایل دارد درعملکردهایش به عقب برود و ما به عنوان هنرجویان آواز باید به او توصیه کنیم که ازاین شیطنت مخرب منصرف شود و پشت دندانهای پایین کف دهان بخوابد. در این جا لازم میدانم کمی در مورد ساختن حروف، توضیح دهم چرا که مسلما آگاهی داشتن نسبت به هر چیزی در آواز و گفتارمان موجب میشود تا بسیاری از مشکلات غیر ضروریمان از بین برود. ادای تمامی هجاها چه مصوت، چه صامت، به وضعیت وعملکرد لب و زبان مربوط میشود. حروف «ب،پ،م،و،ف» ازطریق لب تولید میشوند ولی بقیهی صامتها از طریق زبان، مانند «س،ش،چ،ج،د،ت،ز،ر،ژ،ن،ل» که درمنطقهی جلوی دهان، پشت دندانهای بالا اجرا میشوند وصامتهای دیگر مانند«خ،ق،ک،گ» با بخش عقبتر زبان و برخورد آن باسقف دهان تولید میشوند. همان طور که میدانید حروف صامت، صدادار نیستند و برای آنها نمیتوان در آواز، فرکانسی تعریف کرد و میتوان آنها را مثل سازهای کوبهای در نظر گرفت که بیشتر جنبهی افکتیو دارند. به عنوان مثال اگر چندبار پشت سر هم «ت» یا «س» را تکرار کنید متوجه میشوید چیزی شبیه درامز یا مثلا همون سنچ صدا میدهد. بنابراین درآواز، آن بخشی که ملودی را تشکیل میدهد مصوتها هستند نه صامتها....مصوتها عبارتند از «آ،ای،او» و«اَ،اِ،اُ» که ملودی و آواها در دل آنها وجود دارد یعنی زمانی که شما درآوازتان مثلا میخوانید: «خوابم یا بیدارم» در واقع آن چیزی که به عنوان ملودی به گوش میرسد، «خ» یا «ب» یا «م» یا ... نیست بلکه مصوتهای جملهی فوق هستند که شنیده میشوند؛ یعنی ما به عنوان مثال به جای «خوابم» ملودی را تحت عنوان «آ اَ» میشنویم! بنابراین باید در اجرایمان همیشه توجه داشته باشیم که زودتر اجازهی حضور مصوت را بدهیم و احتیاط لازم را داشته باشیم که بازدم در برخورد با صامتها که اغلب موانعی بر سر یکنواخت نگه داشتن هوا محسوب میشوند متصل باقی بماند و قطع نشود. حالا سعی کنید یک شعر را بدون صامتها و فقط با مصوتهایش بخوانید... البته با قراردادن زبان، کف دهان و نوک زبان پشت دندانهای پایین، «خوابم یا بیدارم» تبدیل میشود به « (آ اَ)،(آ)،(ای آ اَ)». آیا تا به حال این آواخوانی را تجربه کردهاید؟
|