شهاب الدین/
تا اینجا به دو پارامتر مهم اشاره کردیم که میبایست همزمان و به صورت موازی به آنها توجه کنیم. یکی رنگ صحبت کردن بود و دیگری اتصال بازدم در میان هجاها در طول جمله. به این دلیل که بتوانیم رنگ صوتیای را که از لحظهی اول آغاز کردیم در سراسر جمله، در تمامی هجاها به صورت یکنواخت و یک دست منتقل کنیم. برای این منظور چنان وسواسی باید داشته باشیم که نگذاریم حتی یک هجا هم از کل کلماتی که در طول جمله به کار می بریم، از کنترل مان خارج شود، یعنی رنگ صوتی یک حرف هم نباید غیرشفاف و متفاوت از آن چیزی شود که از ابتدا آغاز کردیم. بنابراین باید با یک جریان سبک و پیوستهی بازدم، گفتارمان را به رنگی شفاف و بلند متحول کنیم. این در حالتی اتفاق می افتد که تارهای صوتیمان در طول صحبت کنار هم، حالتی زیپ مانند و بسته داشته باشند؛ برای درک این منظور از آوای «نُ» یا «نَ» یا «نا» یا «نِی» استفاده میکنند، این آواها موجب میشوند که تارهای صوتیمان در وضعیت کشیدهای قرار بگیرند و به مرور به ما احساس بسته نگه داشتن تارهای صوتی را بیاموزند. از طرفی این آواها موجب پررنگ شدن گفتار میشوند و برای شفاف و برجسته کردن هر هجا از کلمات هم کاربرد دارند. در ضمن این آواها به ما این امکان را میدهند که در تمامی محدودههای صوتیمان بسیار مسلط وارد شویم و محدودهی پنهان صدای میانی را به سادگی کشف کنیم. خیلی از هنرجویان آواز برای نگه داشتن صدایشان، اغلب گلو را به شدت منقبض میکنند، به این دلیل که نا خودآگاه احساس میکنند باید حالتی را در گلو حفظ کنند تا از عهدهی کنترل آوازشان بر بیایند. این رفتار غیر طبیعی به این دلیل است که روش بسته نگه داشتن اصولی تارهای صوتی را نمیشناسند ولی با استفاده از این آواها در آواز که صدای گلویی وحلقی نامیده میشوند، رفته رفته یاد میگیریم که بدون کوچکترین تنش در گلویمان از عهدهی این تکنیک بر بیاییم. از این رو تمرین با این آواها بسیار مفید وکاربردیست. روش تمرین این گونه است که میبایست هر هجا از شعر را با این آواها تعویض کنیم؛ مثلا به جای شعر "مرغ سحر"، ملودی را به همان تعداد هجاهای شعر ولی با «ن ُ ن ُ ن ُ نُ» بخوانیم و با مطابقت دادن هجاهایشعر با آوا، رنگ هر هجا از کلمات را مانند «نُ نُ» در بیاریم. همین تمرین را می بایست برای بهبود بخشیدن به رنگ گفتارمان نیز استفاده کنیم. البته برای تحول دررنگ صدای سینه در گفتار روز مره، آوای «نَ نَ» کارساز تر و قویتر عمل میکند. این تمرین دقیقا مانند همان رویکردی است که نسبت به «گاگ »یا «گوگ» در بحث اول داشتیم. برای رسیدن به این مهارت میبایست در صحبت کردنمان بدون اینکه پیوستگی بازدم را از دست بدهیم و یا هوا را پرتاب کنیم هر کلمه را بریده بریده و مقطع، بخش به بخش صحبت کنیم و باید احساس کنیم که جریان بازدم را با هر واژه، قیچی قیچی میکنیم و حروف را با صدایی کاملا سبک ولی رنگین، تک به تک به بیرون میاندازیم. به عنوان مثال شبیه لحن دوبلری که میخواهد در نقش یک مردک چینی، فارسی صحبت کند شما هم سعی کنید برای بازیگوشی هم که شده این لحن را درگفتارروزمرهتان چند ساعتی تقلید کنید و شاهد تغییرات رنگ صوتیتان باشید. به عنوان مثال به جای "چه خبر" بگویید: «ن َ نَ نَ» و بعد برگردید به چه خبر و آن را مانند آوای « نَ » پر رنگ کنید و تکه تکه مثل شخصیت مردک چینی جمله را ادا کنید. دستیابی به این تکنیک یکی از مهمترین ویژگیهایی است که یک هنرجو باید درخود بپروراند چون این امتیاز را پیدا میکند که از خطرناکترین دشمن صدایش در امان بماند یعنی غلط صحبت کردن! و با این دستاورد میتواند راه را برای رسیدن به پلههای بالاتر هموارسازد. تکنیکهای ذکر شده را شفاف کردن صدای سینه میگویند. موضوع بسیار مهم دیگری که کمتر در مورد آن صحبت شده است ساختار کلمات و نحوهی تولید آنهاست. شک دارم که تا به حال در مورد اینکه هر کدام از حروف را از کجا و به چه طریق ادا میکنید حتی فکر کرده باشید! به عنوان مثال آیا میدانید چطور وچگونه از «آ» به «اِ» تغییر مصوت را انجام میدهید؟ همین لحظه با یک صدای ممتد بگویید«آ»، حالا بدون اینکه صدایتان را قطع کنید بگویید « اِ» .... خب ! چطور این کار را انجام میدهید؟ مطمئنا گمان میکنید با گلویتان این تغییر را انجام میدهید، درست حدس زدم؟ متاسفانه سخت در اشتباهی!!
حالادر حالی که نوک زبانت را پشت دندانهای پایین تان چسباندهاید دوباره به صورت ممتد بگویید« آ » و بدون اینکه صدایتان را قطع کنید در حالی که نوک زبانتان ثابت است فقط کمی وسط زبانتان را بالا بیاورید. مشاهده میکنید که به صدای « اِ » میرسیم. بنابراین توجه داشته باشید که شناخت ما نسبت به عملکردمان درارتباط با ساختار کلمات (مصوتها، صامتها) بسیار حیاتی است چون بسیاری از رفتارهای اضافی ما که از روی عدم آگاهیمان نشات گرفته است، میتواند به سادگی از آواز و گفتارمان حذف شود و رهایی بیسابقهای را در صدایمان جاری سازد. حالا بفرمایید که آیا نحوهی ساختن« ای،اُ،او،اَ» را میدانید یا خیر؟
|