=بوکفیس نام مجموعه طرحهایی با موضوع کتاب است. این طرح ها حاصل همکاری سیدعبدالکریم موسوی طراح گرفیک و پائلو دالپونته کارتونیست شهیر ایتالیایی است. به گزارش خبرآنلاین، ایدههای این مجموعه دوازدهتایی با موسوی و طراحی آن بر عهده دالپونته بوده است. موسوی غیر از این مجموعه تاکنون سه مجموعه دیگر با موضوع کتاب ساخته که ایده و اجرای همه آنها را خود بر عهده داشته است.شصتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت و بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران پیش از این پذیرای آثار موسوی با موضوع کتاب بوده است.گفت و گوی حاضر متن مصاحبه خبرآنلاین است با این دو هنرمند.
*گفت و گو با سید عبدالکریم موسوی
داستان شما و کتاب چگونه و از کجا آغاز شد؟
من از سال 1384 زمانی که مدیریت هنری هفتهنامه «کتاب هفته» را به سردبیری برادرم عبدالجواد پذیرفتم، درگیر طراحی با موضوع کتاب شدم. پیش از آن، نشریه کتاب هفته به هیبت روزنامه منتشر میشد اما در قطعی کوچک تر و فاقد جلد. از اولین شماره هفتهنامه تصمیم گرفتم که هر شماره، جلدی با موضوع کتاب برایش بسازم.
آيا اين كار دشوار نبود؟ هر هفته با يك موضوع؟
با بضاعت من کاربسيار دشواری بود. حقيقتا ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!
تا جایی که چندین باردرطول دوران یکساله کتاب هفته کف گیرم به ته دیگ خورد واز ادامه کار منصرف شدم و هر بار البته ناگزیر با ایدههایی گاه ضعیف و از سر اجبار به کارم ادامه دادم!
اما ظاهرا با تعطیلی کتابهفته و حتی پس از گذشت یک دهه هیچ گاه متوقف نشد و همچنان ادامه دارد؟
بله! نتیجه کار در کتابهفته منجر به اتفاقات خوبی شد از جمله پیشنهاد خرید امتیاز این آثار توسط جناب آقای جوکار مدیر انتشارات بینالمللی گاج که خود فتح بابی شد برای پروژهها و همکاریهای بعدی. همین طور نمایشگاهی از مجموعه طرحهای کتاب در دل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و فرانکفورت به واسطه سنخیت موضوع برگزار شد که همه و همه انگیزهای شد برای ادامه کار. خب البته اینبار قصه متفاوت بود. بعد از کتاب هفته دیگر تحت فشار زمان و استرس ناشی از آن نبودم. و همه اینها در طول زمان و به مرور اتفاق افتاد.
یکی از پروژههای شما، کار مشترک با پائلو دالپونته کارتونیست مشهور ایتالیایی بوده. در این خصوص توضیح بدهید.
خب من با پائلو یک مجموعه دوازدهتایی با موضوع کتاب کار کردم. البته پس از قریب به 50-40 طرحی که هر هفته برای کتاب هفته ساختم، دیگر تصور نمیکردم بشود طرح جدیدی با موضوع کتاب زد! این تعداد را اضافه کنید به تمام طرحهایی که تاکنون با موضوع کتاب توسط دیگر هنرمندان در دنیا ساخته و پرداخته شد. از حوزه گرافیک و تصویرسازی گرفته تا کارتون و ...بدیهی ست برای متهم نشدن به کپی کاری و سرقت فرهنگی-هنری! میبایست مدام تا جایی که امکان دارد آثار منتشر شده دیگران را رصد کنم. حالا تصور کنید دیگر چه ایدهای باقیمانده که به ذهن شما خطور نکرده است؟
گاه زمان زیادی به طرز ناامیدانهای ميگذشت. از طرفی نمیتوانستم بپذیرم که هیچ مضمون دیگری باقی نمانده و مدام با زمزمه این بیت خودم را امیدوار می کردم:«یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت / در بند این مباش که مضمون نمانده است» و بلاخره شد آنچه باید میشد.
چطور اجرا به پائلو سپرده شد؟ در حالیکه پیش از این همه کارها را خودتان اجرا میکردید؟
بله. من پیش از این غالبا برای کارهایم عکاسی میکردم اما اینبار مضامین کمی نسبت به گذشته متفاوت بود و از طرفی همه اتودها در بررسی اولیه برای عکاسی مناسب نبودند. به دنبال تکنیک اجرایی بهتری برای همه ایدهها بودم. بدون شک اگر اجرای آن را در توان خود میدیدم کار را به دیگری نمیسپردم اما وقتی به دنبال نتیجه خوبی هستید میبایست برای همه جوانب کارتان بهترین گزینه را در نظر بگیرید. شواهد زیادی در این خصوص وجود دارد بالاخص در میان آثار فرهنگی وهنری که غالبا حکایت از ضعفهای زیادی در اجرا یا مضمون دارد. وقتی یک نفر هم طراح گرافیک است، هم خوشنویس، هم عکاس و هم مدیر هنری یک پروژه، مسلما نتیجهاش با نتیجهای که از یک تیم حاصل می شود بسیار متفاوت است. این مقوله متاسفانه در کشور ما چندان مرسوم نیست. علی ای حال من بهتر دیدم که اجرای این آثار را به شخص دومی بسپارم تا اینکه دچار ضعف در اجرا شوم.
چطور پائلو دالپونته انتخاب شد؟ آیا او را از قبل میشناختید؟
نه متاسفانه. در جستجوی طراح بودم که به آثار ایشان برخوردم. قبل از هرچیز تکنیک پائلو در اجرای آثارش مرا مجذوب خود کرد و این فضا را برای ایدههایی که داشتم بسیار مناسب دیدم. بعد از آن بود که فهمیدم پائلو دالپونته کارتونیست ایتالیایی چهره کاملا شناخته شدهای در سطح بینالمللیست. همین امر مرا در انتخاب او مصمم تر کرد. از طریق ایمیل با ایشان ارتباط برقرار کردم. مکاتبات اولیه صورت گرفت وبعد از آن اتودها برای ایشان ارسال و در موعد مقرر آثار اجرا شده را دریافت کردم.
برای ارتباط با پائلو و تفهیم آنچه که میخواستید چه کردید؟
هر دو از انگلیسی استفاده میکردیم و از آنجا که انگلیسی زبان مادری هیچکدام از ما نبود برای تفهیم بهتر اتود تمامی ایدهها را به دقت طراحی و برایش ارسال کردم. خوشبختانه همه چیز به خوبی پیش رفت. جز دریکی دو مورد که اجرای نهایی کار را نپسندیدم و ایشان هم با خوشرویی پذیرفتند و کار را دوباره انجام دادند!
فکر میکنید این همکاری با هنرمندان داخلی هم میسر بود؟
بله...البته نه به این راحتی!
پائلو چند سال از شما بزرگتر است؟
به گمانم 19-18 سال
بعد از آشنايي چه وجه مشتركي بين خودتان و پائلو يافتيد؟
هر دو جزو آن دسته ازخانوادههایی هستيم كه به رشد جمعيت در كشورمان كمكي نكردهايم و صاحب فرزند نيستيم!
*گفت و گو با پائلو دالپونته
فکر میکنید دلیل اینکه آقای موسوی شما را برای اجرای ایدههایش برگزیده چه بود؟
خب من فکر میکنم کریم خودش بهتر میداند چه بود! حتما چیزی در اجرای من بوده که آن را پسندیده است و احساس کرده که من میتوانم پیامش را بهتر به مخاطب منتقل کنم. شاید هم قصد تشویق مرا داشته است (می خندد)
اساسا تجربه همكاري با يك هنرمند ايراني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
خيلي خوب بود. به طوري كه شايد اگر یک ایتالیایی از من درخواست چنين همكاریای میکرد درنگ ميكردم! در واقع دو تجربه بد با ایتالیاییها داشتم كه هنوز فراموش نكردهام.
آیا پیش از این، تجربه کار مشترک به این شکل داشتید؟
مثل این نه. کارهای مختلف زیادی انجام دادم. اما در واقع هیچکدام شبیه تجربهای که با عبدالکریم داشتم نبود. کار با کریم تجربه متفاوتی بود و من خیلی دوستش داشتم. و همچنان از تجاربی به این شکل استقبال می کنم.
همانطور که میدانید تأثیر کامپیوتر بر همه چیز از جمله هنرهای تجسمی بسیار زیاد بوده و همه چیز تا حد زیادی دگرگون شده. بخش زیادی از کارها با کامپیوترانجام میشود. این تاثیرگذاری در حوزه کارتون تا چه اندازه بوده به ویژه در کار شما؟
بله...درسته اما در کار من هیچ تأثیری نداشته! برخلاف اغلب کارتونیست ها که ازکامپیوتر استفاده میکنند ابزارمن همچنان مداد است و کاغذ. من مخالف کامپیوتر نیستم اما همه مهارت من در طراحی با مداد است و همین هم کار مرا با دیگران متفاوت ساخته. این شیوه شخصی من است و اگر بخواهم با کامپیوتر کار بکنم خودم را در یک گروه خیلی بزرگی از کارتونیستها وارد میکنم که از ابزار مشابهی استفاده میکنند که در این صورت رقابت بسیارسختتر خواهد شد.
نهایت استفاده از کامپیوتر برای من جستجوی تصاویر مورد نیاز، ارتباط با دیگران و آرشیو کردن آثارم به عنوان نسخه پشتیبان است.
حتی همسرم یک بار برای آنکه مرا سورپرایز کند قلم نوری به من هدیه داد! ولی هیچ وقت از آن استفاده نکردم!
ایدههای موسوی را چطور دید؟ واکنش شما به مجموعهای که صرفا به موضوع کتاب پرداخته چه بود؟
ایدهها بسیار برایم جالب و غیرمنتظره بودند. البته من در کارهای خودم بارها به موضوع کتاب پرداختهام ولی ایدههای کریم بسیار برایم عمیقتر و دلنشین بودند تا جایی که بارها به خود گفتم ای کاش این ایده به ذهن من رسیده بود. همچنین ساختن مجموعهای با یک موضوع بسیار کار دشواریست. در این طورموارد شما بیشتر با کمیت مواجهید تا کیفیت. من اما در این مجموعه هردو را در سطح خیلی خوبی دیدم و خوشحالم که سهمی در پدیدآوردنش داشتم. البته از یک طراح حرفهای کمتر از این انتظار نمیرفت. من همیشه کارهایش را دنبال میکنم. او در کارش بسیار خلاق و ماهر است.
ایده را مهمتر میدانید یا اجرا؟
هر دو.هردوبه یک اندازه مهماند.
ایران را چطور دیدید؟
این برای بار دوم است که به ایران سفر میکنم. دفعه قبل تقریبا 15 سال پیش برای داوری مسابقه کارتون آمده بودم. اکنون اما برای دیدن ایران آمدم و دیدار با دوست جدیدم کریم عزیز. همه چیز فوقالعاده و خیلی لذتبخش بود.
|