دکتر حسن روحانی: «آیا ما بهتر از صدای شجریان داریم؟ او سفیر فرهنگی ایران و برای صدور به کشورهای دیگر بهترین است. هنر بهترین سفیر ما در جهان است. از حافظ سفیر بهتری داریم که به اروپا و آمریکا بفرستیم؟ از هنر فرشچیان و امیرخانی و احصایی غرورآفرینتر داریم؟ از صدای شجریان بهتر داریم؟ از خط و خوشنویسی که ما در ایران داریم، در دنیا سراغی هست؟ از بناهای عظیمی که در اصفهان و شیراز میبینیم بهتر داریم؟ همه اینها به عنوان سفیران ما هستند که میتوانند در سطح جهان افکار عمومیجهانی را به مفاخر و میراث فرهنگی ما جذب و جلب کنند.»
محمدرضا عارف: «تمام خانوادهها آرزو میکنند روزههایشان را با «ربنا»ی شجریان افطار کنند.»
سعید جلیلی: «این جفا به فرهنگ است که در قالب «مثالهای کوچک» بیاوریم!»
حالا دو سالی از آن روزها میگذرد. از آن مناظرهی تاریخی که 8 نامزد انتخابات ریاستجمهوری در تلویزیون و مقابل دهها میلیون چشم، حرفها و برنامههای فرهنگی خودشان را مطرح کردند و اتفاقاً خیلیها گفتند که «شجریان»، شاهبیت آن مناظره بود. در فیلم تبلیغاتی رییسجمهور منتخب هم، او در حالی که در اتوموبیل نشسته بود، صدای شجریان از ضبط ماشین پخش میشود و میگوید: «همیشه از علاقهمندان صدای او بودم.» به خاطر همهی این چیزها، دکتر حسن روحانی که با اعجاز تدبیر و امیدش به ریاستجمهوری رسید، خیلیها تصور کردند آوازخوان شهیر بعد از چندین سال ممنوعالکاری، میتواند بار دیگر در کشورش به اجرای برنامه بپردازد. این امید به اندازهای پررنگ بود که حتی برخی عنوان کردند، دکتر روحانی و همسرش به منزل ایشان هم رفتهاند؛ خبری که بعدها مشخص شد شایعه بوده و البته با تکذیب رسمیاز طرف رییسجمهور و همچنین محمدرضا شجریان مواجه نشد.
مواضع چندگانهی وزارت ارشاد دربارهی استاد آواز
حالا اما با گذشت نزدیک به دو سال، همچنان شجریان در ایران کنسرتی برگزار نکرده؛ نهتنها این اتفاق رخ نداده که حتی چشمانداز روشنی نیز در این خصوص وجود ندارد و بدتر آنکه خبرهای خوشی هم به گوش نمیرسد. از وضعیت موسیقی در این مدت میگذریم که نقد بر آن بسیار است و البته همیشه یک پاسخ برای آن. دفتر موسیقی ارشاد، مجوز میدهد و برنامهها لغو میشود؛ این بار توسط گروههایی دیگر. مخاطبان و اهالی موسیقی هم این مسأله را متوجه میشوند؛ اما مسألهی غمانگیز این است که هیچ چشماندازی برای اجرای کنسرت و حتی انتشار اثری از اسطورهی آواز ایران وجود ندارد. معاون پارلمانی وزیر ارشاد تاکنون چندین بار به این مسأله اشاره کرده و همین هفتهی گذشته هم آب پاکی را روی دست خیلیها ریخت؛ آنجا که در گفتوگو با یکی از روزنامهها گفت: «برخی افراد برای اجرای کنسرت دارای محدودیت قانونی هستند و آقای شجریان هم محدودیتهایی دارند که توسط نهادهای دیگر قرار داده شده و دست ما نیست.» این البته اولین بار نیست که «حسین نوشآبادی» دربارهی شجریان صحبت میکند. او چند ماه قبل در یکی از نشستهایش با اهالی رسانه، مسألهای را مطرح کرد که بیش از آنکه تعجبآور باشد، غمانگیز بود: «آقای شجریان باید رفتارهای گذشته خود را جبران کند و به موسیقی ایرانی و اسلامی برگردد. ایشان در دهه اول انقلاب حضور و برنامههای خوبی داشت، اما نوع رفتارهایش در دهه دوم انقلاب باعث شد کمی از مردم و نظام فاصله بگیرد و خودش مسئول این کار است. با این حال راه بازگشت برای ایشان باز است، به شرطی که به چارچوبهای نظام متعهد باشد. نمیشود فردی هم معترض و منتقد شدید باشد و ضوابط و معیارهای حاکم بر نظام را نپذیرد و هم بخواهد کار کند.» این سخنان نوشآبادی با اعتراضهای بسیاری همراه شد؛ بهطوریکه او چند روز بعد ناگزیر شد بار دیگر شجریان را مایهی مباهات هنر ایران بداند: «آقای شجریان جزو هنرمندان محبوب هنر کشور هستند. ایشان از جمله چهرههایی هستند که در عرصه هنر کشور ما ماندگار شدهاند و البته پرطرفدار؛ اما به هر شکل پرطرفدار بودن ایشان هم وظیفهای بر دوش دولت میگذارد. شاید خیلیها الان بگویند آقای «روحانی» از نام «شجریان» استفاده انتخاباتی کرد و بعدتر انتظار افکار عمومی برآورده نشد. من فکر میکنم نظام با ایشان مشکلی ندارند. اگر اتفاقی افتاده، این مسایل قابل حل است و اگر فاصلهای هم به وجود آمده، این فاصله ترمیم خواهد شد. بههرحال خود ایشان هم فاصله گرفتهاند. آقای شجریان برای برگزاری کنسرت و مسایلی از این نظیر مشکل خاصی نداشته و ندارد و برای برگشت به صحنه موسیقی اصیل کشور میتواند یکمقدار خودش را نزدیک کند. همان شخصیتی که از ایشان در تبلیغات استفاده میکند، معلوم است که آقای شجریان را قبول دارد. دولت هم ایشان را قبول دارد. ما با ایشان مشکلی نداریم. مانند بسیاری از هنرمندان ما که قبل و بعد از انقلاب فعالیت میکردند. اما خود ایشان باید ملاحظاتی داشته باشند و بتوانند خودشان را به آرمانها و برنامههای نظام نزدیکتر کنند و بتوانند از این امکان و تسهیل استفاده بیشتری ببرند.» البته «علی جنتی» سال گذشته ابهام موجود در این زمینه را در یکی از گفتوگوهای خود برطرف کرده و به این مسأله اشاره کرد که: «در مورد آقاي شجريان، بحث از وزارت ارشاد خارج است. ايشان به عنوان يكي از برجستهترين اساتيد موسيقي كشور احترام زيادي دارند و ما تلاشمان اين است كه بتوانند از بسترهايي كه برايشان فراهم است، استفاده كنند و همچنين علاقهمندانشان از ايشان استفاده كنند. اما مسأله سياسي شده و اميدواريم كه این شرايط تغییر کند.»در این میان پیروز ارجمند -مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- هم در این خصوص گفته است: «من از نظر موسيقي ميگويم كه آقاي شجريان، از نظر فني مورد تأييد است! اما بخشهاي ديگري هم در نظام وجود دارد كه بايد براي اجراي يك كنسرت، تأييدیه بدهند. در حال حاضر براي اجراي هر كنسرتي نيروي انتظامي نظر تخصصي خود را ميدهد. هر تجمعي در هر سالني كه اتفاق ميافتد، بايد با مجوز نيروي انتظامي باشد. امروزه هر نهادي در اين نظام بخواهد برنامهاي اجرا كند، در يك تالار اعم از دولتي و غيردولتي، بايد از اماكن مجوز بگيرد. پليس راهور و پليس امنيت نظر تخصصي خود را بدهند. اين روال كار كشور است. تعيين صلاحيت فني افراد و شاخصههاي اثري كه ميخواهد روي صحنه اجرا شود، به دفتر موسيقي ربط دارد؛ اما در مورد افراد مراجع ذيصلاح نظر ميدهند.» شجریان اما مردادماه سال گذشته، همراه با علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیدر مراسم دهمین سالگرد تأسیسس صندوق حمایت از روزنامهنگاران و هنرمندان حضور پیدا کرد و همین مسأله امیدواری برای اجرای کنسرت توسط او را بیشتر کرد. امیدی که البته گویا این روزها بار دیگر کمرنگ شده است.
پاسخ منفی به درخواست شجریان برای اجرای کنسرت
اینها در حالی است که محمدرضا شجریان در مصاحبههای خود گفته که در چند سال اخیر بارها به درخواستهای او برای برگزاری کنسرت در ایران پاسخ منفی داده شده است. او البته در این مدت بیکار ننشسته و کنسرتهای متعددی را در کشورهای مختلف دنیا برگزار کرده. همین سال گذشته بود که همراه با گروه «شهناز» به سرپرستی «مجید درخشانی» در چندین کشور اروپایی و همچنین امریکا، کنسرتهای متعددی را برگزار کرد که اتفاقاً با استقبال بسیار خوبی هم روبهرو شد. اما چهکسی میتواند ادعا کند که این کافی است؟ خیل طرفداران داخلی او چه میشوند؟ لابد خیلیها به یاد دارند، آن زمان که هنوز فروش بلیت کنسرتها، به صورت اینترنتی نبود، صدها نفر شبها مقابل مراکز بلیتفروشی میخوابیدند تا امکان دیدن برنامهی او را داشته باشند. اصلاً یکبار دیگر بروید و بخشهای پشت صحنهی کنسرت «همنوا با بم» را ببینید. آن صف طولانی و آن سردرگمی مراکز بلیت فروشی را. حالا اما از آخرین کنسرت شجریان در ایران 6 سال میگذرد. کنسرتی که سازهای ابداعیاش، نقش مهمیدر آن ایفا کردند.
نگاه سیاسی به هنرمندی که سیاسی نیست
شجریان، هنرمندی سیاسی نیست. هیچوقت در هیچ گروه و حزبی فعالیت نداشته؛ حتی اوایل انقلاب که بسیاری از اهالی موسیقی و روشنفکران، خواسته و ناخواسته وارد یکی از گروههای سیاسی شدند. او حتی در این سالها، پیش از انتخابات به شکل مستقیم و غیرمستقیم از هیچ کاندیدایی طرفداری نکرده است. حتی در پربحتترین انتخابات این سالها هم پیش از انتخابات هیچ اظهارنظری نکرد. این مسألهای است که زندهیاد «محمدرضا لطفی» نیز در یکی از گفتوگوهایش به آن صحه گذاشته است: «شجریان هیچوقت آدم سیاسی نبود.» او خودش هم این مسأله را میپذیرد: «هیچوقت نخواستم خودم را به یک گروه خاص نزدیک کنم؛ چون همیشه معتقد بودم هنرمند باید مستقل باشد؛ اما تاريخ را ميتوانيد از روي اشعاري که من انتخاب کردهام پیدا کنید.» حالا اما اگر قول وزارت ارشاد را بپذیریم که از نظر آنان، محدودیتی برای اجرای کنسرت توسط این استاد آوازخوان نیست؛ آیا این اتفاق، اِعمال نگاهی سیاسی به هنرمندی غیرسیاسی نیست؟
اجرا در کشور همسایه
ایران شاید تنها کشوری در دنیا باشد که در کنار جریان رسمی موسیقیاش و همچنین کسانی که به صورت زیرزمینی فعالیت میکنند، یک جریان قوی موسیقایی خارج از مرزهایش دارد. فعالان این بخش از موسیقی، سالهاست که کنسرتهای خود را خارج از کشور برگزار میکنند و حالا البته چند سالی است که در کشورهای نزدیک به ایران. محمدرضا شجریان نیز در این سالها فعالیتهایی در این خصوص انجام داده است. از آخرین فعالیتهای موسیقایی او میتوان به تور کنسرت جهانیاش همراه با گروه شهناز و با حضور سعید فرجپوری با عنوان «سرگشتگان عشق» اشاره کرد؛ اما خسروی آواز ایران همچنان در شرایطی که امکان برگزاری کنسرت در ایران ندارد، به دنبال حفظ ارتباط خویش با مخاطبان و همراهان ایرانیاش است و بر همین اساس ویدیوی تصویری کنسرت دبی خود که در سال 2011 میلادی -1389 شمسی- اجرا شده بود را در سایت خود با آدرس www.mohammadrezashajarian.com/downloads/dvd-dubai/ قرار داده است. پیش از این آلبوم «زنگهای تعالی» که حاصل همکاری او با تهمورس و سهراب پورناظری است، نیز به صورت رسمیمنتشر نشده و تنها بخشهایی از آن در اینترنت پخش شد. نکتهی تأسفبار اما این است که بعد از نا امیدیهای بسیار برای اجرا در داخل ایران توسط استاد آوازخوان، حالا خبرهایی از اجرای آن در کشور همسایه به گوش میرسد. وبسایت رسمیاو، به تازگی نظرسنجیای در خصوص برگزاری کنسرت منتشر کرده؛ نظرسنجی که میتوان آن را مقدمهای برای اجرای کنسرت توسط این خواننده در ایران دانست. در این وبسایت آمده است: «گروه برگزاری کنسرتهای استاد شجریان در نظر دارد کنسرتی در شهر استانبول کشور ترکیه برگزار نماید. به همین منظور، نظرسنجی جهت راحتی بیشتر عزیزانی که مایل به شرکت در این برنامه هستند صورت میگیرد. ما را در این امر یاری بفرمایید. در صورت هماهنگ شدن برنامه در کشور ترکیه با شما تماس خواهیم گرفت تا بلیت خود را تهیه فرمایید. لازم به ذکر است که شرکت در این نظرسنجی دلیل بر رزرو بلیت نمیباشد. »حالا ظاهراً در کنار موج اجراهای متعدد خوانندگان لسآنجلسی در ترکیه، باید منتظر اجراهای شجریان در این کشور هم باشیم. /منبع: سایت موسیقی ما
|