قرار بود چهارشنبه و پنجشنبه کنسرت «علیرضا قربانی» برای اولین بار در استان خراسان رضوی و در سالن دانشگاه آزاد شهرستان «گلبهار» - از توابع شهر مشهد- روی صحنه رود. همچنین برنامهریزی شده بود تا این خواننده باسابقه به همراه گروه «اشتیاق» گلچینی از آثار ماندگار خود را اجرا کند و «سامان صمیمی» مایستر ارکستر باشد. قرار بود رپرتوار این برنامه هم شامل قطعاتی از ساختههای زندهیاد «همایون خرم»، «فردین خلعتبری» و «مهیار علیزاده» و... باشد؛ اما...
اما روز اجرا هیچکدام از این قرارها انجام نشد. دادستانی چند ساعت مانده به اجرای برنامه در نامهای شدیداللحن از برگزاری برنامه ممانعت به عمل آورد. این در حالی است که خواننده قطعه «مدار صفر درجه» پیش از این هم قصد برگزاری کنسرت در دانشگاه «فردوسی» مشهد را داشت که این امر محقق نشد. او که همواره جزو چهرههای آرامِ موسیقی است؛ این بار اما نسبت به مسأله واکنش تندی نشان داده و در گفتوگو با «موسیقی ما» اعتراض شدید خود به این مسأله را بیان میکند.
* آقای قربانی به نظر میرسد در ماههای اخیر این دومین بار است که برای اجرای کنسرتهای شما در شهرستان مشکل به وجود میآید. لطفاً ابتدا درباره این مسأله توضیح دهید که آیا پیش از اجرای کنسرت، مجوزهای لازم کسب شده بود؟
بله، متأسفانه به نظر میرسد لطفشان به بنده زیاد است! واقعیت این است که قرار بود چهارشنبه و پنجشنبه -ششم و هفتم اسفندماه- در شهرستان «گلبهار» که یکی از شهرهای اطراف مشهد است به اجرای کنسرت بپردازیم. بر همین اساس مجوزهای لازم را از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیدر تهران و همچنین اداره کل ارشاد استان دریافت کردیم. علاوه بر آن، مجوز اداره اماکن نیروی انتظامیخراسان رضوی و شورای تأمین استان نیز گرفته شد و قرار بود اجرای برنامه با هماهنگی کامل فرمانداری انجام گیرد. با این حال، امروز دادستانی خراسان رضوی اعمال قدرت کرده و طی نامهای اعلام کرده که اجازه برگزاری کنسرت را نمیدهد و مانع از اجرای برنامه شد. این در حالی است که ژانر موسیقیای که ما اجرا میکنیم، کاملاً مشخص است و فکر میکنم هم به لحاظ محتوا و هم به نظر ظاهری جزو فاخرترین و موجهترین موسیقیهایی است که میتواند اجرا شود. برای مثال، اشعاری که قرار بود در این برنامه اجرا شود، از «ابوسعید ابوالخیر» است که باید او را یکی از سرسلسلهداران عرفان اسلامیدانست.
* دلیلی برای این ماجرا اعلام نکردند؟
خیر، دلیلی برای ما ذکر نکردند و تنها گفتند در این استان اجازه برگزاری کنسرت را نمیدهیم.
* یعنی مجوز برنامه را لغو کردند؟
این بار به لحاظ حقوقی، برنامه لغو نشده است؛ در واقع، دادستانی اعمال قدرت کرده و گفته اجازه برگزاری کنسرت را نمیدهیم. گویا با مسوؤلان ارشاد استان نیز برخورد بسیار تندی داشته و گفتهاند اصلاً چرا این مجوز داده شده است. در این میان، چرایی این دستور را باید از خودشان پرسید. برای من، این اقدام دادستانی جای تأسف و تعجب بسیار دارد. دادستانی اگر میخواهد اعمال نفوذ کند، باید علیه اداره ارشاد استان یا نهادهای دیگری که در رابطه با اعطای مجوز دخیل بودهاند، وارد عمل شود. نه اینکه به صورت مستقیم با برگزارکنندگان کنسرت برخورد کرده و مانع از اجرای برنامه توسط آنان شود.
* با توجه به اینکه سالهاست در مشهد، امکان اجرای کنسرت موسیقی وجود ندارد؛ نمیشد از ابتدا این مسأله را حدس زد؟
بله، در شهر مشهد سالهاست که کنسرتی برگزار نمیشود. اما همانطور که گفتم قرار بود این کنسرت در یکی از شهرستانهای خراسان یعنی «گلبهار» اجرا شود. علاوه بر آن مجوز این برنامه توسط ارشاد استان تهران و همچنین استان داده شده و تا جایی که من اطلاع دارم، تمام مسئولان موسیقایی کشور -از معاونت هنری گرفته تا مدیر مرکز موسیقی- پای آن ایستادهاند. در این میان، تنها دادستانی اعمال قدرت کرده است.
* اصلاً از نظر حقوقی دادستانی چنین امکانی دارد؟
نمیدانم. باید این مسأله از لحاظ قانونی نیز مورد بررسی قرار گیرد که آیا دادستانی چنین امکانی را دارد یا خیر؟ اما در این میان چند نکته مهم وجود دارد که برای من بسیار باعث تأسف و بیش از آن تعجب است. اگر در این باره خلاف یا ممنوعیتی وجود دارد، چرا شورای تأمین استان، اداره کل ارشاد و اداره اماکن این مجوز را دادهاند؟ از آن طرف، بهطور طبیعی باید تفاهمیمیان سه قوه و بهخصوص قوه قضاییه و مجریه وجود داشته باشد. مسئول برگزاری کنسرت و مسایل فرهنگی قوه مجریه است و حالا رخ دادن اتفاقاتی از این دست، نشان میدهد که این قوا هیچ تعاملی با یکدیگر ندارند. متأسفم که بگویم به خاطر همین است که هماکنون وضع کشور به این صورت درآمده است. قوه قضاییه و دادستانی به جای اینکه به فکر اختلاسهای میلیاردیای باشند که هموار در کشور رخ میدهد، مانع از اجرایِ کنسرتهایی میشوند که میتواند به اعتلای فرهنگ کشور بیَنجامد. از آن طرف، حتی در زمان دولت نهم و دهم، ما با مشکلاتی از این دست مواجه نبودیم؛ خطابِ من بهصورت کاملاً مستقیم با رییسجمهور محترم -دکتر حسن روحانی- است و میخواهم به ایشان بگویم: «جناب آقای دکتر روحانی! مردم با عشق و امید به شما رأی دادند و در این میان، هنرمندان و قشر فرهیخته و روشنفکر نقش مستقیمیداشتند و حال، بروزِ اتفاقاتی از این دست، بسیار باعث تأسف است. انتظار ما از دولتِ «تدبیر و امید» این است که شعارهایش را محقق کند و به انتظارات پاسخ دهد. ما در ابتدای دولت یازدهم، امیدواری بسیاری برای بهبود اوضاع داشتیم؛ اما در این قریبِ دو سال اتفاقِ خوشایندی در حوزه فرهنگ و هنر رخ نداده است.
* آقای قربانی! فکر نمیکنید که تندروها، این سیاستها را اعمال میکنند تا اتفاقاً هنرمندان و مردم را از دولت ناامید کنند؟
شاید ماجرا همینی باشد که شما میگویید؛ اما اگر من در جایگاهی قرار بگیرم که مشاهده کنم امکانِ تعامل و همکاری و همچنین رفع مشکلاتی از این دست را ندارم، به شکلی خودخواسته از جایگاهم استعفا خواهم داد. من در این کشور زندگی و طبیعتاً تمام قوانین آن را رعایت میکنم. تاکنون هم از این مسأله عدول نکردهام؛ اما مسئولان با خودشان فکر کردهاند که بازتاب رفتارهایی از این دست در رسانههایی که خودشان اسم «رسانههای بیگانه» را روی آن گذاشتهاند، تا چه اندازه میتواند بد باشد؟ من امروز با صدای بلند و با حالتی برافروخته مراتبِ اعتراضِ خودم را بیان میکنم و انتظار دارم نهتنها مسئولان فرهنگی، که حتی علما و نظریهپردازان و حقوقدانان به این مسأله ورود پیدا کنند. بهخصوص اینکه مشکلاتی از این دست، تنها مختص اهالی موسیقی نیست و نویسندگان و اهالی تئاتر و سینما نیز با آن مواجهاند. اگر کسانی که به آنها اشاره کردم، در این زمینه وارد عمل نشوند، شرایط هر روز بدتر میشود. این چه شرایطی است که هرکس به خودش اجازه میدهد برنامهای را لغو و ایجاد اغتشاش کند؟ منِ هنرمند در قالب قوانین ارشاد و طبق قانون فعالیت میکنم و حتی در شرایطی به اجرای برنامه میپردازم که برای اجرای یک کنسرت، باید ریزترین مسایل زندگیِ خصوصیام نیز مورد کنکاش قرار گیرد و شرایط امنیتی وحشتناکی را از سر بگذرانم. با این وجود، باز هم باید با چنین موانعی روبهرو شوم؟
* فکر میکنید در شرایطی که با چهرهای چون شما یا برگزارکنندگان کنسرت «چرا رفتی» در اصفهان این برخورد میشود، وضعیت موسیقیدانان جوان و گمنام به چه صورت است؟
اتفاقاً یکی از دلایلی که باعث میشود من اعتراض خودم را با صدای بلند بیان کنم، تلاشی برای حمایت از حقوق آنان است. ما لااقل این امکان را داریم تا صدایمان را بلند کرده و مشکلاتی را بیان کنیم؛ در حالی که تعداد زیادی از فعالان جوان -در همه رشتههای هنری- وجود دارند که نهتنها مانع ادامه فعالیتهایشان میشوند که حتی مسئولان فرهنگی جواب تلفن آنها را هم نمیدهند. میخواهم این صدا به گوش دیگران برسد و آنها هم امیدوار شوند که کسانی به فکرشان هستند. این اعتراضِ ما هم مبنای حقوقی دارد و هم مبنای شرعی و عرفی.
* با همه این مشکلات، برای ادامه فعالیت ناامید و دلسرد نمیشوید؟
طبیعتاً فکر میکنم یکی از اهداف کسانی که دست به اقداماتی از این دست میزنند، همین باشد؛ اما ما تاکنون دلسرد نشدهایم و از این به بعد هم نخواهیم شد. اتفاقاً مسایلی از این دست باعث میشود، در راهمان مصممتر شده و اجرای برنامه را به عنوان یک وظیفه برای خودمان بدانیم. ما باید قانونشکنان را متوجه این مسأله کنیم که موسیقی، یکی از باارزشترین و مهمترین هنرهای خداوند است و میتواند در جامعه بسیار تأثیرگذار باشد.
* اما این اتفاقات از لحاظ اقتصادی هم ضربهی شدیدی به گروهها میزند. این طور نیست؟
دقیقاً. تهیهکننده ضرر زیادی از این بابت متحمل شد و این در حالی است که اقداماتی از این دست باعث میشود تا بخش خصوصی دیگر تمایل کمتری به ورود به این حوزه داشته باشد./ منبع: سایت موسيقي ما- سما بابایی
|