امروزه نگاهی اجمالی به اخبار کافی است تا اهمیت و اولویت مسائل زیست محیطی را درک کنیم؛ خشکسالی، خشک شدن دریاچه ارومیه، طوفان گرد وخاک در اهواز، انباشت زبالههای شهری، آلودگی هوا وموارد متعدد دیگر ذهن ما درگیر میکنند، گاهی وجدانمان را میآزارند و ممکن است اندکی هم نگرانمان کنند.
پشت تبریزیها/ غفلت پاکی بود که صدایم میزد/ پای نی زاری ماندم باد میآمد گوش دادم/ چه کسی با من حرف میزد؟/(سهراب سپهری، در گلستانه: مجموعه حجم سبز)
در دنیای امروز شاید بیش از هر چیز سخن از توسعه پایدار به عمل میآید و یکی از مهمترین شاخصهای دستیابی به آن محیط زیست سالم معرفی میشود. در حالی که محیط زیست قربانی توسعه شده و به مدد بی توجهی انسانها در آستانه نابودی قرار گرفتهاست. برای دستیابی به محیط زیست سالم هزاران طرح و برنامه آموزشی و ترویجی تهیه شده و به اجرا درآمده است اما چگونه است که همچنان حرفهای زیبای زیست محیطی تنها در حد شعار باقی مانده، طرفداری از محیط زیست به یک ژست اجتماعی تبدیل شده و هنوز آن طور که شایسته است مردم ما مسئله حفاظت از محیط زیست را اولویت زندگی خود نیافتهاند؟ چرا این نگرش در ما شکل نگرفته است که بخش عمدهای از ویرانی به بار آمده ناشی از رفتار ما در مواجهه با طبیعت است و تغییری در سبک زندگی ما در این زمینه هنوز اتفاق نیفتاده است، علیرغم آنکه در دیگر مؤلفههای سبک زندگی بسیار سریع و همگام با دنیا عمل کردهایم.گویا هنوز باور نداریم که تغییر باید از درون تک تک ما اتفاق بیفتد. کشور ما با مشکلات زیست محیطی متعددی مواجه است برون رفت از این مشکلات نیازمند عزم ملی و حرکت عمومیو همکاری و همافزایی اقدامات همه نهادها، سازمانها و سمنها و تکتک مردم است. رسانههای جمعی به دلیل گستره وسیع پوشش و نفوذ، نقشی مهم و اثربخش در این زمینه دارند. اكنون براي بسياري ازافراد، بخش گستردهاي ازجهان، همان چيزي است كه يا برصفحه تلويزيون وسينمابه نمايش درميآيد يا درديگررسانهها نقش ميبندد. صرف آگاهی دادن به مردم برای تغییر رفتار آنها کافی نیست ارزشها، نگرشها و باورها، احساسات و عواطف و سبک زندگی آنها باید مورد ملاحظه قرار گیرد. تمام کسانی که با رسانهها سرو کار دارند به قدرت بی بدیل آنها در بازنمایی واقعیت آگاهی دارند. در این میان رسانه سینمامانند سایر وسایل ارتباط جمعی زبان مخصوص خودش را دارد زبانی که در زمینه آن پدید آمده و در فضای آن معنا دارد. در فرایند ارتباطات رسانهای، رسانه اقدام به بازنمایی واقعیت میکند و به طور حتم، معنای تولیدی در این فرایند، معنای تولید شده رسانه به شمار میرود، نه آنچه در واقعیت وجود دارد و رسانه همواره در این فرایند، خنثی و بیطرف نیست. سینما مخاطب خاص خود را دارد فعال و انتخابگر. سینما تماما یک رسانه انتخابی است و محاطبان به گونه ای فعال آنرا برمیگزینند بنابراین در رمزگشایی از محتوای فیلم فعالانه عمل خواهند کرد. سینما عمدتاً ساختاری قصه گو دارد.مستقیم قصهاش را عرضه میکند. از این حیث مخاطب خود را همیشه چونان کودکی که تنها با قصهها میتواند دنیا را فهم کند نگاه میدارد. فیلم «طعم شیرین خیال» ساخته کمال تبریزی از این منظر که شاید اولین فیلم بلند سینمایی است که به طور مشخص مشکلات محیط زیست را مورد توجه قرار داده است حائز اهمیت است. این فیلم طیف وسیعی از مشکلات محیط زیست را یادآور میشود و گروههای مختلفی از مخاطبان را خطاب قرار داده است. از سیاستگذاران کشور در زمینه تولید انرژی و طرحهای زیست محیطی گرفته تا مردم عادی جامعه و اعضای یک خانواده را. فیلمیاست با محتوایی که به طور مشخص متعلق به گروهی خاص نمیباشدکه تنها آنها را بیم یا هشدار دهد بلکه همه را مخاطب قرار داده است. این از آن جهت است که تک تک افراد جامعه در پیدایش و تداوم آلودگیهای زیست محیطی سهم دارند پس همه آنها باید بدانند که پیامد رفتار آنها با طبیعت چه خواهد بود. از سوی دیگر ویژگی ساختاری فیلم ترکیب جالبی از قالبهای بستهبندی پیام را به مخاطب ارائه میدهد. هشدار خطرات بسیار جدی که در انتظار فردای ماست در قالب موشن کپچر و طنزگونه به مخاطب عرضه شده است. این نوع فانتزی نکته بسیار کلیدی در حوزه ارتباطات زیست محیطی است که در آن ضمن آگاه سازی مخاطبان نباید زمینه ایجاد ترس و وحشت را در مخاطب پدید آورد. وی تلاش دارد تا از طریق فیلم خود نگرانی و حساسیت شهروندان را برانگیزدپیامد طبیعی این امر میتواند تأثیر بر تصمیم گیریهای کلان کشور و تغییر رفتار مخاطبان باشد. بازنمایی تبریزی در این فیلم از موضوع محیط زیست، فعالان این عرصه و جامعه درخور تأمل است. با توجه به این نکته که عمل بازنمایی میتواند بر چگونگی شکلگیری تجارب گروهها در جهان و چگونگی فهمیده شدن آنها یا وضع قانون توسط دیگران (برای این گروه¬ها) تاثیرات ملموس و واقعی داشته باشد به نظر میرسد مؤلفههای مختلفی را مدنظر داشته است. از انتخاب خانوادهای مرفه (سبک زندگی و لزوم تغییر در آن) تا فردی از طبقه شغلی بالای جامعه (استاد دانشگاه)، انتخاب کرمان شهری کویری (توجه به قابلیتهای بالقوه موجود در کشور)، رقابتهای موجود در فضاهای علمیکشور و منافع مادی بخشی از این جامعه، انتخاب کویر و مهربانی مردمانش همه نکات قابل تأملی است. شخصیت محوری فیلم؛ گروس رازیانی با بازی اغراق شده شهاب حسینی، شخصیت دوستدار محیط زیست است. در بازنمایی شخصیت وی دو نکته مورد توجه قرار گرفته است اول آنکه او از جمله افرادی است که سعی دارد در لحظه لحظه زندگی خود محیط زیستش را لمس کند و با آن در ارتباط باشد، دوستش بدارد و مواظبش باشد. برای این منظور نه فقط خود مراقب رفتارهای خود میباشد که به رفتارهای دیگران نیز حساس است و در صورت مشاهده هر آنچه خلاف باورهای او در قبال محیط زیست است برخورد میکند و هشدار میدهد. چهره ای به غایت ساده که گویی طبیعت در جانش نشسته، پاک و بی آلایش مانند خود طبیعت بی منت میبخشد و ارزانی میدارد. اما وجه دیگر این بازنمایی فردی است که از فرط سادگی و فرورفتن در باورهایشبه ساده لوحی میگراید و الگوی کهنه و نخنمای بازنمایی دانشمندان در قالب تیپهای فاقد تعال روانیرا تداعی میکند. این موضوع را در تمامینمادها و نشانههای مربوطبه وی میتوان شاهد بود. طرز پوشش، نوع تعاملات بین فردی و جمعی وی، دوچرخه ای که سوار میشود، خانه او و تزئیناتش و موجوداتی که به صورت نامتعارف درکنار هم (گربه و پرنده)نگهداری میکند و حتی غیرعادی بودن هدیه او به خانم قناد (کرم خاکی و بوییدن آن) و گفت وگویش با کویر، آنچنان غیرمتعارف مینماید که حسی از احترام به طبیعت را در مخاطب برنمیانگیزد. از آنجا که جریان مداوم و مکرر بازنمایی رسانهها از جهان واقع، به طرز قوی بر ادراکات و کنشهای مخاطبان تأثیر میگذارد .
انتخاب خانواده ای مرفه و یادآوری انبوهی از مشکلات ناشی از بی توجهی به محیط زیست در این سطح جامعه نشان از آن دارد که تغییر رفتار باید از لایههای بالای جامعه شروع شود چراکه همواره سبک زندگی آنها مؤثر بر طبقات پایین جامعه بوده است. بدینترتیب با توجه به اینکه رسانهها با ساخت واقعیت، جامعه را تحت تأثیر خود قرار میدهند. اگرچه ورود به چنین فضایی در سینمای کشور اتفاق بسیار فرخنده ای است که باید به فال نیک گرفته شود و نمایانگر توجه فزاینده به موضوع محیط زیست و حضور فعال رسانههای دیگر غیر از تلویزیون است با این حال باید با ملاحظات بیشتری فرایند انتقال فرهنگ صحیح زیست محیطی را در جامعه شکل داد./ منبع: ثریا احمدی-ایلنا
|