گفت‌وگو با دکتر «قطب‌الدین صادقی» کارگردان نمایش «مکبث» 
ناقوس مرگ آخرین کودتاچی

سعید محبی

نگاهی به کارنامه دکتر قطب‌الدین صادقی، پرونده‌ای رنگارنگ از تمام گونه‌ها و مهارت‌های نمایشی را در مقابل چشمان بیننده می‌گشاید. در این میان می‌توان به مهارت‌هایی مانند بازیگری، کارگردانی، ترجمه، طراحی  صحنه و لباس، نویسندگی و گونه‌هایی همچون کمدی، تراژدی و انواع دیگر نمایش اشاره کرد. کمتر هنرمند تئاتری را می‌توان سراغ گرفت که چنین کارنامه متنوعی را در پس زمینه کاری خود داشته باشد. اما چنین کارنامه‌ای چگونه حاصل شده است؟ بی‌شک مداومت و پشتکار او در این زمینه اصل اساسی بوده است. رسیدن به چنین تنوعی حاصل سال‌ها کار بی‌وقفه و تلاش مستمر است. علاقه او به آثار کلاسیک از نخستین نمایشی که بعد از آمدن به ایران، یعنی نمایش «آژاکس» اثر سوفوکل به صحنه برد، کاملا مشخص است. این علاقه تا امروز ادامه داشته و «مکبث» شاهکار ویلیام شکسپیر تازه‌ترین اثری است که وی بر صحنه برده است. گفت‌وگوی سایت ایران تئاتر را با دکتر قطب‌الدین صادقی به بهانه اجرای «مکبث» در تماشاخانه ایرانشهر می‌خوانید:

در کارنامه شما آثار متعددی در گونه‌های مختلف به چشم می‌خورد. برداشت‌های شما از نمایشنامه‌های کلاسیک نشان‌دهنده علاقه شما به این گونه نمایش‌هاست که در آن بسیار خوب عمل می‌کنید و کارنامه ممتازی دارید. وقتی به سراغ این آثار برای اقتباس می‌روید، از کجا شروع می‌کنید و چگونه برداشت خود را به کل اثر انتقال می‌دهید؟

وقتی متن نمایشنامه «مکبث» را می‌نوشتم، با طراحی صحنه آغاز کردم. از همان اول می‌دانستم که فضای نمایش، فضایی سرد و خزان‌زده است و درختی زرد و واژگون در وسط آن قرار دارد که در انتها ویران خواهد شد. با تصویری مرکزی، که از همان ابتدا در ذهنم شکل گرفت، متن را نوشتم. برای هر کاری که انجام می‌دهم، یک ایده مرکزی، که عصاره و نتیجه آن اثر است، به سراغم می‌آید و بعد ازتسریع آن در نوشته و کارگردانی و طراحی صحنه و ... اثر را کم کم می‌سازم و شکل می‌دهم. علاقه اصلی من در میان شکل‌ها و شیوه‌های تئاتر، نویسندگی و کارگردانی است که نوشتن را بیشتر از کارگردانی دوست دارم؛ به طوری که در حال حاضر چهارده نمایشنامه چاپ نشده دارم. ایده اصلی نمایش مثل شعری که شاعر را غافلگیر می‌کند، مرا گیر می‌اندازد و تا آن را ننویسم، رهایم نمی‌کند. تخصص اصلی من کارگردانی است، اما بازی در سینما را برای برطرف کردن مشکلات مادی انجام می‌دهم. بسیار راغبم که تمرکز داشته باشم و سالانه چند اثر را کارگردانی کنم، اما تئاتر شهر سالی یک بار بیشتر سالن در اختیار هنرمندان قرار نمی‌دهد. امسال هیچ اثری را در تئاتر شهر کار نکردم، زیرا سالن در اختیارم قرار ندادند. کارهای امسال من شامل دو اثر بود؛ یکی در سالن حافظ و دیگری در ایرانشهر که هر دو با قرارداد هشتاد درصد گیشه برای نمایش بوده است.

وقتی کارنامه تئاتری شما را مطالعه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که وزن آثار کلاسیک دنیا در آن قابل توجه است. علاقه‌مندی شما به این آثار از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

من تحصیلات دانشگاهی دارم و تئاتر را از طریق آثار کلاسیک شناختم. نخستین برخوردهای من در دانشگاه با این نمایشنامه‌ها بوده و گام به گام با آن‌ها جلو آمده‌ام. آثار کلاسیک بسیار جذاب‌اند، مخصوصا آن‌هایی که ماندگار شدند. این آثار به قدری مسائل انسانی را خوب مطرح می‌کنند، که در هر دوره و زمان می‌توان به آن رجوع کرده، سوالات خود را مطرح و پاسخ‌های خود را دریافت کرد. در اصل این آثار توانسته‌اند حقایق همیشگی را به بحث بکشند و به همین دلیل از آثار ماندگار به حساب می‌آیند. در تئاتر دنیا سنتی وجود دارد که کارگردان‌های مطرح برای زورآزمایی و نشان دادن خلاقیت خود به مصاف این آثار می‌روند و بدین طریق شکل‌های تازه و متنوع و برداشت‌های نوین خود را از آن ارائه می‌دهند و اثر را به دوران خود نزدیک‌تر می‌کنند. کار کردن آثار کلاسیک و اجرای آن در صحنه به عنوان خلاقانه‌ترین شکل اجرای دنیا محسوب می‌شود. آثار معاصر این خصلت را ندارند، زیرا از فیلتر زمان نگذشته‌اند. موقعیت بزرگ و ویژه دنیای بشری را نویسندگانی مانند شکسپیر، مولیر، گوته و... بسیار خوب و حساب شده مطرح کرده‌اند؛ به طوری که هرگز کهنه نمی‌شوند. از نمایش «آژاکس»، که شروع کار من بعد از آمدن به ایران بود، تا به امروز که «مکبث» را به صحنه برده‌ام، دلبستگی به این گونه نمایش را همیشه با خود داشته‌ام.

«مکبث» از قدرتمندترین آثار  کلاسیک  و نوشته‌های شکسپیر است. انتخاب این اثر برای اجرا نمی‌تواند تنها به دلیل تجربه زیباشناسانه و نمایشی باشد. متن چه ویژگی دارد که موجب شد بعد از سال‌ها دلبستگی به آثار کلاسیک، این نمایشنامه را امروز و در این دوره تاریخی و اجتماعی خاص برای اجرای در صحنه انتخاب کنید؟

چند نمایشنامه از شکسپیر را خیلی دوست دارم که به صحنه ببرم. لیر شاه، کوریولانوس، تیمون آتنی و مکبث از آن جمله‌اند. مکبث را نزدیک‌ترین اثر شکسپیر به هملت می‌دانم و این دلیل اصلی من برای اجرای آن بود. همان طورکه می‌دانید در دوره رنسانس دو نیروی خیر و شر با بسته شدن دریچه آسمان و ترکیب امانیسم، به عنوان فلسفه مطرح در آن زمان با مختصات دوره رنسانس، ترکیبی خاص از فلسفه انسانی را به وجود آوردند که در نوع خود بی‌نظیر بود. این دوره فقط خردورزهای بزرگی مثل هملت را رها نکرد، بلکه آدم‌هایی مانند کلودیوس، که ترسی از خدا نداشتند، هم رها شدند. یکی از تناقض‌های رنسانس همین است که تنها نیروی خیر وارد میدان اندیشه و افکار بشر نمی‌شود، بلکه نیروی شر هم راهش به جهان هستی باز می‌شود. این نیرو هیچ ترسی از خدا ندارد و دست به هر کار غیراخلاقی می‌زند. در مکبث هم هملت وجود دارد هم کلادیوس. هم تفکر هملت و هم شر کلادیوس هر دو با هم وجود دارند. مکبث هم شخصیت متفکری است که دغدغه‌های اخلاقی دارد و به تعبیری فیلسوف است و هم مانند کلادیوس بی‌رحم و آدمکش است. این آدم هم وجدان دارد و هم ندارد. تمام قوای مثبت و منفی را در یکجا در خود جمع کرده است. چیز دیگری که اینجا مطرح است مفهوم قدرت است. مهم‌ترین مسئله نمایشنامه‌های شکسپیر مانند هانری پنجم وششم، ریچارد دوم وسوم همین مسئله قدرت است. قدرت نیرویی ویرانگر است و در عین حال به قول برتراند راسل لذت لذت‌هاست. این مسئله در اندازه‌های کوچک خیلی مهم نیست و خاصیت ویرانگری ندارد، اما در اندازه‌های بزرگ و ملی قدرت تخریبی بالایی دارد. شکسپیر در مکبث می‌خواهد هشدار بدهد که اگر خواهان جامعه معتدل و متمدن و علاقه‌مند به پیشرفتیم، باید از جاه‌طلبی‌های بیمارگونه و فزون‌خواهی‌های خودسر دست برداریم. دلیل انتخاب من برای این مسئله و در این مقطع به تصویر کشیدن چنین مسائلی است. علاوه بر آنکه در انتخاب متن تحت تأثیر بیداری اسلامی‌ بودم که به نوعی پایان نهضت کودتاست. در حال حاضر چندین سال است که در جهان کودتا نمی‌شود. زمانی بود که وقتی از خواب بیدار می‌شدم، شاهد کودتا در یکی از کشورهای همسایه بودم. در قرن بیستم در پاکستان 11بار و در پرو 117 بار کودتا شده است. در دیگر کشورها هم از قبیل شیلی، آرژانتین، عراق، ترکیه، افغانستان و یمن حکومت‌ها به وسیله کودتا قدرت گرفته‌اند. اما امروزه دنیا عوض شده و دیگر کودتایی انجام نمی‌گیرد، زیرا نیروهای متوسط رشد کرده و افکار مترقی به میدان آمده است. جوانان و دانشجویان فرهنگ عمومی ‌درخشانی پیدا کرده‌اند و به آگاهی سیاسی و اجتماعی خیلی خوبی رسیده‌اند که دیگر اجازه نمی‌دهند عده‌ای خشن و شبه نظامی ‌قدرت را بین خودشان دست به دست کنند و مردم در هیچ جایی از مناسبات آن‌ها جایگاهی نداشته باشند. بیداری اسلامی ‌مسئله بسیار حیرت‌انگیزی در جهان است که در جوامع کاملا سنتی مانند مصر اتفاق افتاده است. در مصر هم سران دولتی از نظامیان و کودتاچیان بودند. به تدریج در تمام حکومت‌های دیکتاتوری، دموکراسی حاکم خواهد شد، زیرا خواست مردم این است. تحت تأثیر چنین حرکاتی فکر کردم می‌شود با متن شکسپیر مسائل بسیار مهم را در جامعه امروزی مطرح کرد. به کودتا اشاره کردید و اینکه دیگر در دنیا این اتفاق نمی‌افتد، اما در اجرای شما کودتا انجام شده و کودتاچیان قدرت را به همین وسیله به دست می‌گیرند. مکبث آخرین کودتاچی است که بعد از آن دیگر کودتایی انجام نمی‌گیرد. کودتاچیان جهان ابتدا کودتا کرده و بعد خود را رئیس جمهور مادام‌العمر می‌نامیدند.کسانی مثل صدام حسین، حسنی مبارک، معمر قذافی و دیگران همگی همین خصوصیت را داشتند. اول کودتا می‌کردند، بعد همه اموال مملکت را غارت کرده و در نهایت پسر خودشان را به عنوان جانشین برمی‌گزیدند. این حرکت مثل این بود که حکومت را ارثیه فامیلی خود بدانند. در حال حاضر کره‌شمالی در میان دیگر کشورهای جهان، آخرین شکل استبداد نظامی‌است. امروز دنیا متوجه وضعیت خود شده و به آگاهی رسیده است؛ این مسئله در تاریخ دنیا بی‌سابقه است.

شیوه اجرایی‌ای که برای نمایش انتخاب کرده‌اید مفهوم محور است؛ به این معنی که به جای شکل با مفاهیم اثر به سراغ اجرا رفته‌اید. این مسئله در دکور، نوع بازی، میزانسن‌ها و... کاملا مشهود است. در این شیوه، تصویر کردن مفاهیم مطرح در نمایشنامه مهم است تا توجه به نمادهای بیرونی. این موضوع در اجرای نمایش چگونه شکل گرفت و عملی شد؟

من دو کار در شیوه اجرایی نمایش انجام داده‌ام. همانطور که می‌دانید، وقتی شکسپیر نمایش‌های خود را می‌نوشت، دکور به شکل امروزی وجود نداشت. اجرای نمایش‌ها در آن زمان در حیاط یک مهمانسرا و روی سکویی انجام می‌گرفت. به علت عدم وجود دکور، نورپردازی و... در صحنه‌های آن زمان، نویسنده مجبور بود تمام مفاهیم را با کلمات بیان کند. کلمات جای موسیقی، نماد و... را  می‌گرفت، اما در اجرای نمایش «مکبث» با نور، دکور، نماد و... حرف نمایش را می‌زنیم. امروزه لزومی ‌ندارد همه چیز در درون کلمات مطرح شود. جملات توصیفی بلند را کوتاه و تنها جملاتی را که دارای حرکت است انتخاب و در نمایش حفظ کردم. زبان را باید ساده کرد تا برای تماشاگر امروزی قابل فهم باشد. اجرای کامل نمایشنامه مکبث پنج ساعت طول می‌کشد که در اجرای صحنه‌ای به یک ساعت‌ونیم کاهش پیدا کرده است.

برداشت شما از اثر شکسپیر، نگاه خاص و ویژه شما را به یک کار کلاسیک نشان می‌دهد. در این اثر چه مقدار از شخصیت شما و چه مقدار از شخصیت شکسپیر وجود دارد؟

برای کارگردانی هر اثر نمایشی پنج اصل وجود دارد که مهم‌ترین آن برداشت مستقل کارگردان از اثر نمایشی است. هر اثر نمایشی، به خصوص آثار کلاسیک، نسبت به دوران معاصر تفاوت‌های بسیاری کرده است. نه اینجا انگلستان است و نه الان قرن شانزدهم است. دنیا عوض شده است. زمانی که شکسپیر مکبث را می‌نوشت، اعتقاد داشت که دنیا به وسیله حکومت سلطنتی مشروطه می‌تواند به ثبات و پیشرفت برسد. برای همین در ابتدا و انتهای تمام آثارش شاه وجود دارد و در این میان یک شخصیت دیوانه مانند مکبث و یا کلادیوس است که نظم را به هم می‌زند. شکسپیر یک سلطنت‌طلب است و این نوع حکومت را بهترین شکل حکومتی برای جامعه بشری می‌داند. در حال حاضر عدم تمرکز، شکل ایده‌آل سیاسی است؛ یعنی بهترین شکل زمانی است که قدرت در دستان یک نفر نباشد، بلکه از طرف یک شخص به مردم سپرده شود. این قدرت بین شوراها، مجلس، احزاب و... تقسیم می‌شود و دیگر تمرکز قدرت دوره الیزابتی وجود ندارد. در هملت هم من همین کار را کردم؛ به دلیل اینکه اعتقادی به حکومت سلطنتی ندارم. در انتهای نمایش هنگامی ‌که هملت می‌میرد، پسر فورتینبراس(پسر پادشاه نروژ) به صحنه می‌آید که در حال جنگ با دانمارک است و استمرار حکومت به دست او صورت می‌پذیرد. اندیشه شکسپیر به قدری به مناسبات حکومت سلطنتی اعتقاد دارد که حاضر است پسر پادشاه دشمن اداره‌ی کشور دانمارک را بر عهده گیرد. در حالی که این صحنه را در اجرای هملت حذف کردم. زمانی که هوراشیو جام زهر را سر می‌کشد، هملت دست او را می‌کشد و می‌گوید: خدای را، هوراشیو تو باید زنده بمانی و به آیندگان بگویی که چه اتفاقی افتاده و حقیقت ماجرا چه بوده است. تمام پژوهشگران بر این عقیده‌اند که هوراشیو باید زنده بماند و حقیقت ماجرا را به آیندگان تعریف کند. هوراشیو نماینده هملت در طول تاریخ است. در اجرای هملت، که من کارگردانی کردم، هوراشیو ادامه‌دهنده بود، زیرا من اندیشه سلطنت‌طلبانه ندارم. هوراشیو یک روشنفکر امروزی دانشگاه دیده است که می‌تواند مبشر حقیقت باشد. در مکبث هم همین طور است. اگر مالکوم شاه شود، باز همان اتفاق می‌افتد و این اندیشه سلطنت‌طلبانه را ترویج می‌دهد که همان اندیشه شکسپیر است. البته شکسپیر در دوران خودش خیلی مترقی بود؛ هر چند نسبت به دوران ما خیلی عقب است. در مکبث بعد از دورانی بسیار خونین و آشوب‌گر و پس از قتل و غارت فراوان  باید چهره‌ای مردمی‌حکومت کند. این مطلب شعار نیست، بلکه تغییر یک اثر سیاسی و به روز کردن آن است. ما باید دنبال مفاهیم امروزی و دموکراتیک باشیم. با تکرار مفاهیم کهنه دوران شکسپیر اتفاق خاصی نمی‌افتد.

سخن آخر:

تمام تلاش من در اجرای نمایش‌هایی مانند مکبث بر این اصل استوار است که فاصله بین اثر و مردمی‌ که برایش نمایش اجرا می‌کنیم، از بین برود و نمایش به عنوان امری تجریدی دیده نشود، بلکه امری ملموس و قابل شناسایی باشد و در واقع بتواند به درک موقعیت و مسائل امروز جامعه کمک کند. تمام انتخابات و تغییرات درون یک نمایش در همین راستاست.

الو سايه
آمبولانس‌ها پول اضافي مي‌گيرند رامين اويسي هستم. اغلب آمبولانس‌ها به هنگام انتقال اجساد به غسالخانه يا محل‌هاي دفن مبالغي زيادتر از سيستم اداري از همراهان متوفي دريافت مي‌دارند و همراهان با توجه به شرايط روحي و رواني ناچار مي‌شوند مبالغ اضافه بدهند. تقاضاي رسيدگي دارم. تغيير روابط عمومي شهرداري رويا ميم از خبرنگاران مطبوعات هستم. معمولاً روابط عمومي ادارات مهم‌ترين عامل ارتباط مردم با آن اداره يا سازمان مي‌باشد. سال‌ها بود رئيس روابط عمومي شهرداري تهران كه بايد بيشترين ارتباط را با جامعه مطبوعات داشته باشد از اين امر مهم غافل بوده ...
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
:: آواز و آگاهی
:: با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
:: تماس با ما
:: درباره ما
:: اخبار
:: اسرار ویبره (۴)
:: فالستو صدای سر نیست
:: خیال‌بافی‌های عاشقانه
:: سخن مدیرمسئول
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره :
تاریخ :
سال :
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
تماس با ما
درباره ما
اخبار
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح