عشق سيال در دنياي مجازي

مهرداد ناظري

جهان به سرعت در حال تغيير كردن است. همه چيز دگرگون مي­شود. شتاب تغييرات با چند دهه گذشته اصلاً قابل قياس نيست و در چنين فضايي انسان نيز به سرعت در حال تغيير كردن است. اگر در گذشته نه چندان دور انسان‌ها در جنگل‌ها پنهان مي‌شدند تا بتوانند جان خود را از خطرات و بلاياي طبيعي محفوظ نگه دارند، امروز ما با انساني مواجه هستيم كه توان برقراري ارتباط با كهكشان‌ها و سيارات بسيار دور را دارد. در واقع هوشمندي انسان امروز با توجه به امكانات و ابزاري كه در اختيار دارد با هيچ دوره‌اي قابل مقايسه نيست. به اطراف خود نگاه كنيد؛ ايجاد سازمان‌هاي ابرساخت يافته، ظهور ماشين‌ها و ربات‌هاي هوشمند، دسترسي به ابزارهاي فرا تكنولوژي، ايجاد رسانه‌هاي تأثيرگذار همه و همه چشم‌انداز نويني را در زندگي ما ايجاد كرده‌اند. اما آنچه قابل تأمل و توجه است اين است كه اين تغييرات فقط در حوزه ابزار و تكنولوژي صورت نگرفته بلكه نيازها و ادراكات موجودي به نام انسان نيز در حال تغيير و تكامل است. اگر مازلو نيازهاي انسان را در سلسه مراتبي از نيازهاي فيزيولوژيكي تا نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و احترام  ترسيم مي‌كند شايد لازم است كه امروز به جدول مازلو نگاهي انتقادي داشته و آن را از نو بازتعريف كنيم. مثلاً مي‌توانيم با طرح اين سؤال اين جدول را مورد بررسي دقيق‌تر قرار دهيم كه نوع دوست داشتن انسان هزاره سوم با انسان قرن نوزدهمي چه تفاوتي كرده است؟ و يا احترام در شرايطي كه تكثرگرايي به جاي عقل تك‌گفتار در حال غلبه و چيره شدن است به چه معنايي به كار مي‌رود؟ به نظر مي‌رسد كه مفهوم دوست داشتن به شدت تغيير كرده و امروز مي‌توان شاخص‌ها و مؤلفه‌هاي متفاوتي را براي آن ترسيم كرد. وقتي كه هويت انساني در حال تغيير است و ديگر نمي‌توان او را متصل به يك مليت، كشور و يا شهر دانست، پس طبيعتاً اين هويت‌هاي متكثر در تعريف انسان امروزي تأثيرگذار بوده است. لذا با اين اوصاف ديگر نمي‌توان دوست داشتن را در يك قالب خطي و از نقطه A به  B‌تعريف كرد بلكه شايد لازم است در يك دايره بزرگ از هر نقطه به نقطه‌اي ديگر حركت كرد و نوع ارتباطات جديد را ترسيم نمود. به عنوان مثال ما در دوره جديد با نوع متفاوتي از ارتباطات مواجه هستيم كه به ارتباط فرد با دنياي مجازي مربوط مي‌شود. در دنياي مجازي به شيوه‌هاي گوناگون انسان‌ها با يكديگر مواجه مي‌شوند و كنش‌هاي ارتباطي مجازي اثر فراواني در نگرش، ديدگاه و انديشه آنها مي‌گذارد. در واقع سياليت انسان عصر پسامدرن به گونه‌اي او را دچار دگرديسي كرده است كه نمي‌توان اين تغيير را مورد توجه قرار نداد. در جامعه جهاني انسان‌ها از طريق فضاي مجازي با يكديگر گفت‌وگو مي‌كنند، به مشكلات يكديگر رسيدگي مي‌كنند، يار و غمخوار يكديگر مي‌شوند و گاهي نيز يكديگر را فريب مي‌دهند. اما نكته جالب و قابل تأمل اين است كه وقتي يك فرد حتي در فضاي مجازي آف‌لاين (off line) مي‌شود، اثر حضور او در آن فضا باقي است و او مي‌تواند بدون نياز به آن‌لاين (on line) شدن با گذاشتن يك عبارت از خود در يك شبكه اجتماعي ديگران را به تفكر، ابراز احساسات و ارايه نظر دعوت كنند. اين يعني حضور در فضاي عدم حضور كه نوعي عينيت در دنياي غيرواقعي است. به تعبير ديگر واقعيت شكل مي‌گيرد بدون آنكه قابل لمس باشد و در عين حال مي‌توان آن را احساس كرد و در آن خود را پيدا كرد. لذا همه چيز در حركتي شتابناك ناگهان مي‌ايستد، ايستادني كه به يك دوي سرعتي بيشتر شبيه است. گويا در قرن بيست‌ويك تناقض، سردرگمي و رهاشدگي بيشتر از هر دوران ديگري قابل مشاهده است و اين روند نشان مي­دهد كه تا چه حد از منظر معرفت‌شناختي زندگي بشر تغيير كرده است. لذا گاهي ما مي­بينيم كه انساني بعد از مرگ خود مي­تواند تا سال‌ها در فضاي مجازي زندگي كند و يا بالعكس انساني كه زنده است در فضاي مجازي مي­ميرد و نامش براي هميشه محو مي­شود. اين يعني تجربه زيستن در عين مرگ و مرگ در عين زيستن كه براي اولين بار براي بشر قابل تجربه است و در چنين فضايي عشق نيز چنان موجي ايجاد مي­كند كه بعضاً ديده مي­شود، هزاران نفر را دست­خوش تحول مي­كند و در عين حال آنها را از خود بي‌خود مي­كند. يك فرد مي‌تواند از دورترين نقطه آسيا با قاره‌اي ديگر مثل آفريقا ارتباط برقرار كند و در اين ارتباط بسيار نزديك از راه دور همه چيز مبادله مي‌شود. اما بشر چه چيزي را به دست مي‌آورد؟ آيا به واقع تعاملات گسترده به تنهايي انسان پايان مي‌دهد؟ يا اينكه تنهايي همچنان بر تن انسان سنگيني مي‌كند؟‌ آيا سلامتي انسان در چنين شرايطي به مخاطره نمي‌افتد؟ چگونه مي‌توان فهميد كه رنج بشر كاسته شده يا اينكه بيشتر از گذشته در رنج و عذاب است؟ همه اينها سؤالاتي است كه بايد به آنها پاسخ داد اما آنچه قابل مشاهده است افزايش ترس و ترديد بشر براي انتخاب است. چگونه مي‌توان مرزها را پيمود و دچار بيگانگي و انزوا نگرديد؟‌ شايد امروز مثل گذشته نژادپرستي و خشونت‌هاي خود برتربيني كمتر شده است اما به موازات آن خشونت‌هاي نويني به وجود آمده كه تصويري نابهنجار از فرديت انسان به جا گذاشته است. به سياه‌پوستان و سرخ‌پوستان جهان نگاه كنيد؛ آيا آنها خوشبخت­تر از گذشته زندگي مي‌كنند؟ چگونه مي­توان فهم نمود روابط انساني و تعاملات عاشقانه را در شرايطي كه همچنان شي­وارگي بر تن بشر چيره شده است؟ گذار سختي در پيش است و در آينده شايد عشق به مفهومي كه در ادبيات عاشقانه جهان مطرح بوده، از يادها برود. ديگر نمي‌توان عشاق عالم را فهم نمود. چه كسي مي­تواند با رمئو و ژوليت، ليلي و مجنون، آبلار و هلوئيز هم­آوايي نمايد و هم­صدا شود؟ گاهي نگاه ما به آنها به عنوان بخشي از گذشته تاريخي ماست. اما اين گذشته به سرعت در حال ذوب و محو شدن است. خوانشي سخت در پيش است. پيچيدگي رفتارها به حد فزاينده­اي به نابودي سوژه منجر شده است. ما خود شيفته­وار به دنبال مكاني براي بازيابي ادراك انساني خود هستيم. اما همه چيز ناهمخوان و ناموزون پرتاب مي­شود. ما نيز پرتاب مي­شويم و با سرعتي شگفت­انگيز به ابديت مي­پيونديم. اين شيرين­ترين عذابي است كه انسان امروز آن را تجربه كرده است. تجربه­اي از ميان انبوهي توهم و ترديد...

كرانچار: حاضرم سوم باشم اما ناپاک قهرمان نشوم
فرهاد عشوندی مودب و خوش برخورد؛ همانگونه که با طرفداران، بازیکنان و مدیران تیمش است. این جنس رفتار او را با خبرنگاران هم می بینیم. بعد از تساوی با پرسپولیس، پیشنهاد گفت و گو با او را می دهیم، در هتل. ابتدا ما را به کمپ تمرینی سپاهان دعوت می کند ولی وقتی سگرمه هایمان در هم می رود، راه نزدیکتری را انتخاب می کند: «پس زحمت بکشید فردا ساعت 9 صبح از خواب بیدار شوید و بیایید هتل.» فردا صبح، راس همان ساعتی که قول داده منتظر ما در لابی ...
پهلوان زنده
رشت- اکبر محبوبی‌فر می‌گویند عمر آدمی‌‌مثل  برق و باد می‌گذرد، عمرشمار که ورق می‌خورد در یک چشم بر هم زدن تابستان می‌رود، پاییز و زمستان می‌آیند و نوروز از راه می‌رسد تا از نسیم بهار و هوای اطلسی نفسی تازه شود اما ثانیه و دقیقه در یک نظم خاص می‌دوند و روز طبیعت هم پایان می‌یابد. نیمه دوم فروردین ماه آغاز می‌شود و نوزدهم فروردین سالروز مرگ سیروس قایقران اسطوره فوتبال گیلان دوباره فرا می‌رسد. روزی که کوچک و بزرگ، پیر و جوان، هر که آقای اخلاق ورزش ایران را می‌‌شناخت ...
 
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
مطالب دیگر این شماره
:: همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
:: آواز و آگاهی
:: با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
:: تماس با ما
:: درباره ما
:: اخبار
:: اسرار ویبره (۴)
:: فالستو صدای سر نیست
:: خیال‌بافی‌های عاشقانه
:: سخن مدیرمسئول
 
1 visitors online
شما در اینجا قرار دارید :
شماره :
تاریخ :
سال :
پر بازدید ها
با اضافه شدن ۸۵کاروان جدید؛ ثبت‌نام کاروان‌های عمره در تهران آغاز شد
همه ی ما 3 اکتاو صدا داریم
امان از درد شست پا!!
آواز و آگاهی
پردرآمدترین شغل‌های ایران را بشناسید
با صدای یوگی، گلویت را آزاد کن
تماس با ما
درباره ما
اخبار
نگاهي به فيلم يك روش خطرناك؛ انساني بس بسيار انساني
پیوند ها
ایران طراح
تابناک
فارس نیوز
خبر آنلاین
قانون
صفحه اصلی   |   درباره ما   |   اشتراک   |    اخبار   |   جستجو   |   تماس با ما
Error
طراحی سایت و میزبانی وب : ایران طراح